گشت و گذار به خرج سهامداران
فکرش را بکنید. اگر به یک تیم کارشناسی مأموریت دادهشود که درباب بررسی و بهکارگیری یک فنآوری جدید و درنهایت راهاندازی کارخانه مطالعه و اقدام بکند، از کجا باید کار شروع بشود؟
اولین قدم مطالعات کتابخانهای است. تیم کلیه اطلاعات موجود را جمعآوری و بررسی میکند؛ از جستجو در اینترنت گرفته تا مراجعه به کتابخانههای تخصصی و سپس مصاحبه با افراد مطلع. اگر در این مرحله تیم به این نتیجه برسد که موضوع ارزش بررسی بیشتر دارد، صرف هزینه بیشتر برای ادامه کار منطقی خواهدبود. در غیراینصورت، تیم اعلام میکند که بهتر است وقت بیشتری صرف این مطالعه نشود، چون پروژه جالب و ارزشمندی نیست.
بهنظر میرسد مسأله خیلی بدیهی است و نیاز به این توضیحات ندارد. شاید از این که چنین موضوع روشنی را که همه قبول دارند و درک میکنند، برای طرح مسأله انتخاب کردهام، تعجب میکنید.
اگر به شما خبر بدهند که در فلان شهر به متقاضیان مثلاً زمین واگذار میکنند، آیا بلافاصله شالوکلاه میکنید و راه میافتید، یا این که اول قبل از صرف هرگونه هزینهای و فقط با یکی دوتا تلفن، از درستی مسأله اطمینان پیدا میکنید و بعد به فکر سفر میافتید؟!!
حال برویم سر اصل مطلب.
چندی پیش در یک سازمان فکر راهاندازی کارخانه و استفاده از فنآوریهای نوین برای تولید محصول معینی مطرح میشود. در قدم اول شرکتی تأسیس میشود و چند نفر از دوستان(!) بهعنوان مدیران شرکت منصوب میشوند. مسؤول مربوطه برای بررسی بیشتر و بهتر موضوع، در نهایت ایثار قبول زحمت فرموده، و چندین مسافرت به کشورهای مختلف انجام میدهد و از نزدیک(؟) با فنآوری موردنظر آشنا میشود!
بعد از گذشت دو سه سال از تأسیس شرکت و انجام چندین مأموریت دلاورانه با پول شرکت، مدیران به این نتیجه میرسند که این کار مقرونبهصرفه و قابلاجرا نیست. براساس برآورد اینجانب، رسیدن به این نتیجه بیش از دویست میلیونتومان بهصورت هزینههای مستقیم و غیرمستقیم هزینه دربر داشتهاست. اگر این مدیران دلاور به جای اینکه اینقدر خودشان را به زحمت بیندازند، و دور دنیا بگردند، همینجا و درحالی که پشت میزشان نشستهبودند، با کمک یک کارشناس اهل فن درباره این موضوع تحقیق میکردند، با هزینهای درحدود دومیلیون تومان به این نتیجه میرسیدند، یعنی یکدرصد هزینه صرفشده!
بهطوریکه ملاحظه میشود، سهامداران شرکت چیزی جز هزینههای گزاف نصیبشان نشدهاست، و چارهای جز انحلال شرکت ندارند. مدیران شرکت هم زحمت چندسفر به دور دنیا را برخود تحمیل کردهاند!
آدم یاد داستان معروف قنات حاج میرزا آغاسی میافتد!
مقنی گفت: این صدراعظم نادان نمیفهمد که این منطقه آب ندارد، هی میگوید زمین را بکن!
حاجی از بالای چاه فریاد زد: مردک! برای من اگر آب ندارد، برای تو یکی که نان دارد! پس کارت را ادامه بده!
بله! اگر برای سهامداران کارخانه نشد، و برای کشور محصول صنعتی نشد، به جایش برای چندنفر از دوستان سفرهایی با خرج شرکت جور شد!!!
امیدوارم من در قضاوتم اشتباه کردهباشم، و اصل ماجرا چیزی غیر از آن باشد که با مطالعه صورتهای مالی شرکت به ذهن میرسد! برای همین اسم و مشخصات شرکت مزبور نزد اینجانب محفوظ خواهدماند!
دستهها: مدیریت و شایستهسالاری
در ایران متاسفانه در انتخاب اعضای هیئت مدیره به تنها چیزی که توجه نمی شود صلاحیت و تجربیات ارزشمند هست و بیشتر به مسائل رابطه و رانت هایی که اعضای انتخاب شده به مجموعه می افزایند توجه میشود …
مگه اعضاء هیئت مدیره شرکتها بجز استفاده ازین سفرها و ماموریتها و گشت و گذار منفعت دیگه ای هم برای شرکتها دارند ؟
انتخاب اعضای هیأت مدیره باید با توجه به صلاحیت و تجربیات ارزشمند افراد صورت بگیرد . در این صورت با افزایش بهره وری شرکت به مراتب بالاتری از سودآوری خواهد رسید . در شرکتی که من بدون ذکر نام به آن اشاره کرده ام ، به این نکته توجه نشده و برای ادای احترام و عرض ارادت به یکی از دوستان ! چنین انتصابی صورت گرفته است .
فراموش نکنید که تخلفات بزرگ هم از این کارهای کوچک شروع می شود .
مگر نشنیده اید که می گویند تخم مرغ دزد شتردزد می شود
باید با هم سوء استفاده ها و خاصه خرجی ها برخورد کرد چه بزرگ و چه کوچک
این همه تخلف های درشت را فراموش کردید و بند کردید به چند سفر خارج ؟!!!!
خدا اموات این دوستان شما را بیامرزد که با چند تا سفر خارج فانع می شوند و بعد هم شرکت را نعطیل می کنند که ضرر بیشتر از این نشود .
اگر هزاران میلیارد هپلی می کردند بهتر بود ؟!!!
واقعاً که !!!
اگر برای سهامداران کارخانه نشد ، برای دوستان سفر خارج جور شد !!
آدم یاد سفرهای گروه های ورزشی می افتد که به ازای هر ورزشکار ده دوازده نفر نیروهای پشتیبانی کننده !!! که البته همه شان هم از همین دوستان!!! هستند ، به سفر خارج می روند !!
راستی نظارت براین امور جزو وظایف کدام سازمان است ؟
از این موارد در کشور ما کم نبوده و بعد از این هم کم نخواهد بود. با توجه به این نکته و عادی بودن انجام امور از انتها به ابتدا و استفاده از روش های پر هزینه در میان برخی از افراد، می توان اینطور بیان کرد که سفر به خارج از کشور اصلاً بد نیست درصورتی که در ازای این سفرها ،سهامداران محترم از مسافران گزارشاتی در جهت پیشرفت مجموعه طلب می نمودند و مرجعی هم برای بررسی گزارشات عزیزانی که به سفر رفته اند وجود داشت و دستاوردهای آنان را بررسی می کرد تا شاید با ارائه این پیشنهادها مجموعه به سودی دست یابد نه اینکه فقط ضرر حاصل از سفر عایدشان شود.
به امید فردایی روشن