مدیران گرانقیمت و آزمون بیگناهی سیاوش *

حکیم توس در اثر سترگ خویش ماجرای آزمون دشوار سیاوش را برای اثبات پاکدامنی‌اش به شیواترین بیان سروده‌است. سیاوش و سودابه (فرزند و همسر کیکاووس) برای اثبات بیگناهی و حقانیت خود باید از میان آتش می‌گذشتند. سیاوش به آتش زد و به سلامت از آن گذشت، اما سودابه خیانتکار از این کار خودداری کرد. سیاوش با پشت سرگذاردن آزمون آتش، پاکدامانی خود را ثابت کرد، و مردمان با سرافرازی و سربلندی او شادی‌ها کردند.
ماجرای افشای فیش‌های حقوقی برخی مدیران شرایطی را فراهم آورده که گویی همه مدیران والامقام و مقامات متنفذ برای اثبات پاکدستی خود، باید همچون سیاوش به آتش بزنند و با انتشار اطلاعاتی درباب وضعیت حقوق و مزایایشان، خود را در معرض قضاوت شهروندان قرار دهند.
اما نکته مهمی که در همین قدم اول باید موردتوجه قرار گیرد، این است که همه “رفتارهای پرخطر مالی” مدیران، در فیش‌های حقوقی پروپیمان خلاصه نمی‌شود. برخورداری‌ها و بهره‌مندی‌های فرصت‌طلبانه بسیار متنوع‌تر از این است که ذیل عنوان “فیش حقوقی” خلاصه شود. از این رو الزام مسؤولان به انتشار فیش حقوقیشان، و راه انداختن کارزارهای تبلیغاتی از نوع “فیش حقوقی خود را منتشر کنید”، هرچند در مسیر رسیدن به جامعه‌ای شفاف و به‌دور از ریاکاری تردستانه قدم بزرگی به جلو محسوب می‌شود، اما هرگز درمانی مناسب و مکفی برای این بیماری ریشه‌دار نیست.
گرفتاری چندده‌ساله مسؤولان در گرداب رقابت سیاسی مخرب (۱) و بی‌خبری اجباریشان از میدان مدیریت بنگاه‌های اقتصادی عمومی و شبه‌خصوصی، موجب شد رندان فرصت‌طلب به بهترین نحو جایگاه خود را مستحکم ساخته و مشاغل مرغوب را چونان تحفه‌ای ارزشمند بین خود و دوستان همپیمان خود دست به‌دست کنند. کمترین امتیاز این دلاوران، تصدی سمت‌های “غیرموظف!” بود به‌گونه‌ای که تعدد این سمت‌ها نشان “عُرضه” و “ارتباطات” قوی فرد تلقی می‌شد. در چنین موقعیت مطلوبی این رندان انبان خود را پر کرده، و به ثروت‌های گزاف دست یافتند.
بدون‌اغراق می‌توان‌گفت فقط درسایه زدوبندها و حیف‌ومیل‌های سازمان‌یافته، ممکن است این اتفاق بیفتد که همزمان با ضعیف شدن تدریجی بنیه مالی بنگاه‌های اقتصادی، مدیران با سرعت پولدارتر و مرفه‌تر شوند، و به دارایی‌های قابل‌توجه و موقعیت اجتماعی رشک‌برانگیز دست بیابند. اتفاقی که متأسفانه طی چندسال گذشته در کشورمان افتاده‌است.
اما در سالیان گذشته، تصدی مدیریت بنگاه‌های بزرگ دولتی و شبه‌خصوصی تنها میدان تاخت‌وتاز دلاورانه رانت‌جویان فرصت‌طلب نبود. گروهی دیگر از فرصت‌طلبان با استفاده از شرایط خاص سیاسی و فرهنگی کشور موفق به استفاده از رانت‌های قابل‌توجه شدند. آنان فقط کافی بود با تشخیص به‌موقع جهت باد، و با ریاکاری خود را در قامت یک خدمتگزار صادق جازده، و امتیازات گزافی را با هدف مثلاً خدمت به فرهنگ این سرزمین مظلوم به خود اختصاص بدهند. به‌طوری‌که ملاحظه می‌شود، پی‌جویی و بررسی فیش‌حقوقی مدیران والامقام به تنهایی دردی از دردهای این سرزمین را دوا نمی‌کند. بلکه باید تمام دروازه‌های رانت‌جویی و فرصت‌طلبی را موردبازرسی و مداقه قرار داد.
ساده‌ترین کار در این مرحله، بررسی تغییرات دارایی این مقامات طی حداقل دودهه اخیر است. حتی اگر این بررسی به وضعیت دارایی‌های مستغلاتی این دلاوران و وابستگانشان خلاصه شود، بازهم به حد کافی روشنگر خواهدبود. برای این بررسی، فقط کافی است کارنامه افراد از نظر خرید و فروش املاک طی این دوره، و نحوه تأمین مالی خریدها با درنظر گرفتن قیمت پایه املاک در زمان معامله موردتوجه قرار گیرد. اگر این بررسی با دقت کارشناسانه و به‌دور از تعارفات معمول انجام گیرد، سرعت ثروتمندشدن برخی افراد، تیم بررسی‌کننده را دچار سرگیجه خواهدکرد! چگونه ممکن است فردی که تمام وقت خود را صرف “خدمت صادقانه” به کشور کرده، و در چندین سمت به رتق‌وفتق امور می‌پردازد، و اوقات فراغت خود را هم در هیئأت مذهبی و البته هرجا که دوربین درکار باشد! صرف می‌کند، همزمان با درایت و کیاستی بی‌نظیر دارایی شخصی خود را نیز به‌گونه‌ای مدیریت می‌کند که با نرخ بالای ۵۰درصد در سال بر عظمت و ضخامتش افزوده‌می‌شود؟!
البته پرواضح است که این بررسی مختصر نباید فقط شامل دارایی‌های مستغلاتی که به نام فرد و وابستگان به ثبت رسیده، خلاصه شود. زیرا ممکن است دارایی‌هایی نه به نام او، بلکه به کام او ثبت شده‌باشند! (۲)
این بررسی را به‌عنوان یک طرح عظیم ملی، می‌توان معادل همان آزمون زبانه آتش سیاوش دانست، که پاکدامنان از آن به سلامت عبور می‌کنند و گردی بر دامانشان نمی‌نشیند، اما خطاکاران کجرفتار گرفتار می‌شوند.
اینک که رفتار فرصت‌طلبانه گروهی اندک از تازه‌به دوران رسیده‌های عرصه سیاست و مدیریت شرایطی را فراهم کرده که بسیاری از شهروندان با دیده تردید به مسؤولان خدوم و میهن‌دوست کشور بنگرند، ادامه این شرایط هرگز به مصلحت نیست. این تردید و فضای بی‌اعتمادی یا حداقل کم‌اعتمادی باید با چنین آزمونی شکسته‌شود.
بی‌تردید در فردای این سرزمین مظلوم، مدیرانی حضور خواهندداشت که همچون سیاوش از آزمون زبانه آتش سربلند بیرون آمده‌، و پاکدامانی و امانتداریشان را به تأیید مردم رسانیده‌باشند. همچنین، کجرفتارانی که با اموال عمومی و به‌ناحق بر قطر اشکم خود افزوده‌اند، فقط در صورت اظهار پشیمانی و بازپس‌دادن اموال به‌غارت‌برده، فرصتی مجدد برای جبران عملکرد خسارتبار خود خواهندیافت.
—————————–
۱ – ناگفته روشن است که رقابت سیاسی الزاماً مخرب نیست. اما در شرایط امروز جامعه ما برخی گروه‌ها و فعالان سیاسی با این باور که هدف وسیله را توجیه می‌کند، برای رسیدن به مقصد و مقصود خود، به هر حیله و ترفندی دست می‌زنند. منظور از رقابت مخرب سیاسی، این‌ الگوی رفتاری است که با بی‌اعتنایی به اصل بازی جوانمردانه انتخاب و ترویج می‌شود.
۲ – حضور و فعالیت ده‌ها هزار مؤسسه خیریه در کشور که معمولاً علاقه‌ای به دریافت مجوز و طی مراحل قانونی ندارند، و در مقابل هرگونه نظارت مقاومت می‌کنند، یکی از جلوه‌های “خاص بودن” ارتباطات اقتصادی و “اختصاصی بودن” تعریف مالکیت در کشورمان است، که امکان “به‌نام نبودن اما به کام‌بودن” را در اختیار فرصت‌طلبان قرار می‌دهد.
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۵ – ۴ – ۹۵ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.