یک استیضاح شتابزده و چندمنظوره *
همانگونه که انتظار میرفت، بهدنبال بروز حادثه تأسفبار سقوط هواپیمای مسافربری تهران-یاسوج و در فضایی احساسی موضوع استیضاح وزیر راه و شهرسازی مطرح شد. بیتردید کارنامه هر وزیر و هر مقام مسؤولی شامل موفقیتها و شکستها و بهعبارتی موارد مثبت و منفی است، و طبعاً همه مدیران و صاحبمنصبان باید روزی در مقابل اقداماتشان پاسخگو باشند. بااینحال به نظر من استیضاح آقای آخوندی در این ایام یکی از “خاص”ترین استیضاحهای تاریخ معاصر کشورمان خواهدبود، که بنابه دلایلی که ذکر خواهدشد، آن را “شتابزده و چندمنظوره” توصیف میکنم.
متن استیضاح در شرایطی تنظیم و امضا شده که هنوز گزارش کارشناسی درمورد علت بروز حادثه و سهم هریک از عوامل دخیل در آن تهیه و ارائه نشدهاست. به بیان دیگر هنوز معلوم نیست علت اصلی قدیمی بودن هواپیما، شرایط نامساعد جوی، نبود تجهیزات راداری و یا ترکیبی از اینها بودهاست. بههمین دلیل هم در متن استیضاح با بیانی کلی به “عدم اجرای برنامه نوسازی ناوگان” و “عدم توانایی در برخورد با بحرانها” اشاره شدهاست.
درواقع به حصر منطقی بر عملکرد وزیر دو ایراد میتوان گرفت: چرا ناوگان و تجهیزات را بموقع نوسازی نکرده، و چرا از جریان استفاده از ناوگان فرسوده جلوگیری نکردهاست؟
در مورد ایراد اول باید گفت اتفاقاً وزیر راه و شهرسازی بلافاصله بعد از امضای توافقنامه برجام در امر استفاده از گشایش پیشآمده برای نوسازی ناوگان هوایی پیشقدم شده، و البته همان زمان موردانتقاد شدید بعضی محافل قرار گرفت که مدعی بودند نوسازی ناوگان ضرورت ندارد، و دولت باید به فکر مشکلات مهمتر باشد. علاوهبراین وزیر هیچگاه از طرف نمایندگان مردم مورد سؤال و انتقاد جدی قرار نگرفتهاست که چرا برنامه خرید هواپیماهای جدید با سرعت پیش نمیرود. زیرا همگان بر مشکلات موجود بر سر راه و عدمتوافق همگانی برای اجرای برنامه نوسازی ناوگان واقف بودند. پس استیضاح وزیر از این منظر که چرا زودتر به فکر نوسازی ناوگان نیفتاده، و مثلاً در شرایطی که همه نهادهای دولتی و حکومتی خواهان اقدام سریع او بودند و بهاصطلاح پاس گل به او دادهبودند، گل نزده، ناوارد است.
در مورد ایراد دوم البته جای تأمل بسیار است. استفاده از ناوگان و تجهیزات فرسوده در کشورمان امر جدیدی نیست و سالهاست که باب شدهاست. طی ۵۶ماه دوران مسؤولیت آقای آخوندی هم وی هیچگاه از طرف نمایندگان مورد اعتراض جدی قرار نگرفتهاست که چرا مانع استفاده از ناوگان فرسوده نمیشود. شاید تصمیم درست وزیر این بود که سالها پیش دستور بازنشسته کردن کلیه تجهیزات فرسوده را بدهد. بهراستی آیا در این صورت بند دیگری بر اتهامات او اضافه نمیشد که مثلاً با کنار گذاردن امکانات موجود به دنبال بحرانسازی و ایجاد فرصت واردات برای شرکتهای غربی است؟!
نتیجه این که اگر ناوگان هوایی و تجهیزات زمینیمان قدیمی است، و اگر این تجهیزات فرسوده هنوز هم مورد استفاده است، مقصران متعددی دارد که اتفاقاً کمترین سهم این تقصیر متوجه وزیر مورد اتهام است. با این رویکرد، اگر عامل انصاف را هم در مجادلات سیاسی و مدیریتی کشور دخیل کنیم که البته ظاهراً امر نامتعارفی است (!) باید گفت فقط نمایندگانی حق اعتراض به وزیر و استیضاح او را دارند که قبلاً بارها و بارها او را به خاطر صدور جواز استفاده از تجهیزات فرسوده و نیز تعلل در نوسازی ناوگان مورد سؤال قرار دادهباشند، و به بیان دقیقتر زمانی که برنامه نوسازی ناوگان از طریق مذاکره با شرکتهای بزرگ تولیدکننده در جریان بود، از تسریع این نوسازی حمایت کرده، و در مقابل انتقادات بیرحمانه از طرفداران نوسازی ناوگان حمایت کردهباشند.
از اینرو به خودم اجازه میدهم که استیضاح وزیر را در شرایط فعلی “شتابزده” توصیف کنم.
اما این استیضاح رویه دیگری هم دارد که بسیار قابلتأملتر است. دراین باب بیان چند نکته خالی از فایده نیست:
۱ – حادثه سقوط هواپیما افکار عمومی را جریحهدار کرده، و همه طالب برخورد جدی با این پرونده هستند. حال اگر نمایندگان عجولانه وزیری را استیضاح کنند، در مظان اتهام مشارکت در یک اقدام پوپولیستی قرار خواهندگرفت.
۲ – آقای آخوندی مستقل از نکات قوت و ضعفی که همانند هر مدیر دیگری در کارنامه گذشتهاش دارد، در دوران تصدی خود در دولت یازدهم و دوازدهم بارها و بارها به پرونده مسکن مهر پرداخته و از عملکرد ویرانگر مسؤولان قبلی سخن گفتهاست. به بیان دیگر او با این کار از حامیان قدرتمند آقای احمدینژاد که اینک رندانه خود را در صف مقدم منتقدانش جا زدهاند، انتقاد کردهاست.
علاوهبراین، منتقدان تندرو دولت طی روزهای گذشته نشان دادهاند که از هیچ فرصتی برای کاستن از موج حمایت مردمی از دولت نمیگذرند. آنان میخواهند برکناری وزیر را بهعنوان یک “مدرک” برای اثبات ناکارآمدی دولت به رخ دولت و مردم بکشند.
در چنین شرایطی، همراهی نمایندگان با جریان طالب حذف وزیر و “تنبیه” او، آنان را در مظان این اتهام قرار خواهدداد که بیشتر از این که طالب ارزیابی منصفانه وزیر باشد، طالب حفظ موقعیت خود و بهاصطلاح “آسته آمدن و آسته رفتن” هستند، و به “تألیف قلوب” و جلب حمایت منتقدان قدرتمند دولت با هدف بیمه کردن آینده شغلی خود بیشتر از منافع ملی توجه دارند.
علت این که استیضاح وزیر را در شرایط فعلی “چندمنظوره” توصیف کردهام، همین نکات است.
ازاینرو به نظر میرسد یکی از پرسشهای پژوهشگران سالهای آینده این خواهدبود که همراهان این استیضاح آنچنانی چه کسانی بودند و با چه هدفی با این موج زودرس همراهی کردند، و چه کسانی به دلایل مختلف با آن مخالفت کردند، و حتی اگر انتقاداتی از بخشهایی از عملکرد وزیر داشتند، چنین استیضاحی را نادرست و جفا به سیستم مدیریت و تصمیمگیری کشور دانستند.
—————————
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۷ – ۱۲ – ۹۶ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی