داستان دو کشور*: مقایسه سرنوشت دو کُره
شبهجزیره کره که در دوران جنگ جهانی دوم و قبل از آن، برای سالها تحت اشغال ژاپن بود, بعد از جنگ به استقلال رسید و سپس به دو قسمت کره شمالی و کره جنوبی تقسیم شد. طی این چند دهه، این سرزمین همیشه مطلب جدیدی برای رو کردن و جلبتوجه داشتهاست: یک زمان جنگ کره، بعدها معجزه اقتصادی کره جنوبی، و بعد از آن پرونده تسلیحات هستهای کره شمالی.
کره جنوبی در طول این سالها کارنامه اقتصادی روشن و شفافی داشته، و اینک از نظر مالی، صنعتی، و توسعه انسانی وضعیت رضایتبخشی دارد: کارنامهای که پیش روی همگان گشوده و قابلارزیابی است. در مقابل دولت کره شمالی با اتکا به سیاست سانسور و درهای بسته، رابطه بین مردم خود و بقیه جهان را به خشنترین وجه مدیریت کردهاست. و بهاینترتیب، اطلاعات بسیار کمی از وضعیت زندگی مردم این کشور در اختیار جهانیان است و بالعکس.
کره جنوبی با وجود جمعیت بیشتر نسبت به نیمه شمالی شبهجزیره و منابع و امکانات کمتر، در معرض فقر بیشتر بود. این کشور با شروع دهه ۱۹۶۰میلادی، تحرک گسترده اقتصادی خود را شروع کرد. در ابتدا تولید و صدور کالاهایی با فنآوری پایین در دستور کار قرار گرفت. اما با طی مراحل اولیه پیشرفت، در دهه ۱۹۷۰، فعالیت در عرصه صنایع سنگین آغاز شد. کارخانجات کشتیسازی در بنادر جنوبی مستقر شدند که در ابتدای کار به خرید و اوراق کردن کشتیهای فرسوده میپرداختند. در اواسط دهه مزبور، دوره صدور خدمات فنی و مهندسی آغاز شدهبود.
در ابتدای کار، طبعاً کره شمالی وضعیت بهتری داشت. زیرا مشکل انبوهی جمعیت و آوارگان جنگی را نداشت و با مدیریت متمرکز سوسیالیستی بهتر میتوانست نظم و آرامش جامعه را حفظ کند. این کشور با پیروی از شیوه تبلیغاتی مرسوم بلوک کمونیسم، سالها مدعی داشتن کارنامه بهتر و توفیقات بینظیر اقتصادی و صنعتی بود. دولتیها با چاپ و نشر پوسترهای تبلیغاتی که نشاندهنده مردمی شاد و خوشبخت بود، تصویری جذاب از کشورشان نشان میدادند.
اما با گذشت زمان، پیشرفت نیمه جنوبی و سبقت گرفتن آن کشور، کمکم مقدمات روشن شدن حقایق فراهم شد. در آن سالها که نیمه جنوبی با تلاش فراوان به فکر افزایش درآمدهای صادراتی و تسخیر بازارهای جهانی بود، نیمه شمالی در فکر گسترش صنایع نظامی خود بود.
اینک با گذشت چنددهه از آغاز مسابقه دو کشور جنوبی و شمالی، میتوان شرایط دو کشور را مقایسه نمود. کره شمالی مدعی بود که در سایه سیاستهای داهیانه حاکمانش به سرعت به پیش میرود و زندگی بهتر و رفاه بیشتر را برای شهروندانش فراهم میکند. آنها در کوتاهمدت با کمک پوسترهای تبلیغاتی و آمارسازی، میتوانستند مدعی پیشرفت شوند. اما ادامه این روند دیر یا زود غیرممکن میشد.
اینک با کمک فنآوریهای نوین، برای بررسی وضعیت این دو کشور، خیلی نیازمند آمار و اطلاعات دقیق نیستیم که دولت کره شمالی بتواند با مخفیکاری چنین مطالعه و مقایسهای را با دشواری روبهرو سازد. کافی است به حقایقی که با گذشت زمان از پرده برون افتادهاند، توجه کنیم. تصویر ماهوارهای زیر خیلی حرف برای گفتن دارد:
مقایسه نقشه زیر با تصویر ماهوارهای نشان میدهد که دنیای تاریک دقیقاً بر محدوده مرزهای کره شمالی منطبق است:
نکته جالبتوجه این که تراکم جمعیت در هر کیلومترمربع، در کره جنوبی ۵۰۰نفر، در کره شمالی ۲۰۰نفر، و در آن بخش از خاک چین که بر کناره مرز کره شمالی قرارگرفته، و در تصویر ماهوارهای مشاهده میشود، در حدود ۱۶۰، ۱۵۰نفر است. بااینحال، در همین منطقه که تراکم جمعیت کمتر از کره شمالی است، باز کورسویی دیده میشود، اما سرزمین مرفه کره شمالی در تاریکی ترسناک و توهمزای خود فرو رفتهاست!
نیمه جنوبی غرق در روشنایی است و نیمه شمالی اسیر تاریکی. میتوان ادعا کرد که شمالیها در قالب برنامه صرفهجویی چراغها را خاموش کردهاند! میتوان ادعا کرد آنها به خاطر رفاه فراوان نیازمند دو شیفت کار مثل جنوبیها نیستند! و شبها زود میخوابند! میتوان ادعا کرد که آنها موفق به کشف منبع نوری خاصی شدهاند که به دلایل امنیتی توسط دوربینهای ماهوارهها قابلرویت نیست! و خیلی ادعاهای دیگر.
شاید بتوان با بازی با اعداد و ارقام مدعی توسعه شد. اما به قول ناصرخسرو:
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که از ما دو مرد کیست!
آری وقتی تصویر ماهوارهای به سادهترین بیان کار باد مهرگان را میکند، پوچی ادعای نیمه شمالی که زمانی گوش فلک را کر کردهبود، معلوم میشود.
آری میتوان پوسترهای زیبا چاپ کرد و مدعی توسعه شد، میتوان عدد و رقمها را دستکاری کرد و رکورد زد، میتوان در دروازه را بست، اما به قول معروف دهان مردم را نمیشود بست!
—————————————————————————–
* – عنوان یادداشت از رمان داستان دو شهر اثر چارلز دیکنز اقتباس شدهاست.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, مدیریت و شایستهسالاری