رعیت باغ گلابی هم دارد*
باغ بزرگ و سرسبزی را تصور کنید که متعلق به عموم مردم است. گروهی از رندان در غیاب نگاهبانان باغ از در و دیوار بالا رفته، و با غارت میوه درختان باغ کیسههای خود را پر میکنند. بهناگهان نگاهبانان فرارسیده و بر دروازه مستقر میشوند تا جلو غارتگران را بگیرند. آنان کیسه غارتگران را بررسی کرده، و ضمن بازپس گرفتن اموال غارتشده، رندان غارتگر را متناسب با جرمی که مرتکب شدهاند جریمه و مجازات میکنند. اما خطایی که در کار این نگاهبانان مشهود است، این است که فقط درباره کیسههای پرشده از سیب اعمال قانون میکنند، و به غارتگرانی که درختان گلابی را تهی از بار کردهاند، کاری ندارند!
برخورد سطحینگرانه با مفاسد اقتصادی و رانتخواری دراصل چنین وضعیتی را در جامعه پدید میآورد. این درست است که باید با مظاهر فساد و رفتار رانتخوارانه به شدت مبارزه شود. این درست است که حتی با کوچکترین قدمهایی هم که در مسیر خطا برداشتهمیشود، باید مقابله کرد. اما وقتی برنامه مبارزه با مفاسد اقتصادی بدون جامعنگری و تحلیل عمیق طراحی میشود، بههمین راحتی ممکن است مهمترین و تأثیرگذارترین مفاسد کنار گذاشتهشوند، و برخورد با رانتخواران کوچک از اولویت بیشتری برخوردار شود.
پرونده حقوقهای نجومی در جامعه امروز ما چنین وضعیتی دارد. بیشک تخلفی جدی صورت گرفته، و برخی افراد فرصتطلب با شناخت کافی از نقاط کور رادار نهادهای ناظر، به باغ رعیت دستدرازی کردهاند. طبعاً باید با این تخلف برخورد جدی شود، بهگونهای که دیگر هیچ صاحبمنصب متنفذی جرأت تعدی به باغ سیب رعیت را نداشتهباشد. اما باید دانست، این فقط باغ سیب رعیت نیست که مورد غارت بیرحمانه قرار گرفتهاست! آخر رعیت بینوا باغ گلابی هم دارد! و اتفاقاً غارتگران باغ گلابی بیانصافتر و بیرحمتر هم بوده و هستند.
فکرش را بکنید. برخی فرصتطلبان از حقوق نجومی برخوردار شدهاند. برخی دیگر، از طریق تسهیلات نجومی ، واگذاریهای نجومی و مجوزهای نجومی بار خود را بستهاند. طبعاً اگر قصد مبارزه با مفاسد مالی و بازگرداندن حقوق بهغارترفته مردم را داشتهباشیم، باید همه اینگونه رفتارهای رانتجویانه را شناسایی کرده، و همه متخلفان را به پای میز محاکمه بکشانیم، و بدیهی است در چنین شرایطی اولویت با پرونده غارتگرانی خواهدبود که کل اموال غارتشده در پرونده حقوقهای نجومی در مقایسه با حجم غارت آنان پول خرد محسوب میشود.
حال باید پرسید اگر در برنامه مبارزه با مفاسد مالی، آنچنان وزنی به پرونده حقوقهای نجومی بدهیم که پیگرد سایر موارد بسیار بزرگتر و مهمتر را تحتالشعاع قرار بدهد، آیا خطای همان نگاهبانان باغ را تکرار نکردهایم که کیسههای مملو از گلابی را نمیبینند و فقط به کسانی که از باغ رعیت سیب چیدهاند، به اصطلاح امروزی “گیر میدهند”؟ (۱)
اما ایراد و کاستی برخورد سطحینگرانه با مفاسد اقتصادی فقط در نادیده گرفتن بخشی از مفاسد و مصون از مجازات ماندن غارتگران باغ گلابی خلاصه نمیشود، و دراصل، هزینهای بسیار سنگینتر و کمرشکنتر را به جامعه تحمیل میکند: در معرض اتهام قرار گرفتن کلیه نهادهای ناظر، و تخریب بنیان اعتماد مردم به حکومت.
وقتی تبلیغات گستردهای درباره عملکرد نادرست غارتگران باغ سیب انجام گیرد، و درعینحال در مورد پرونده غارتگران باغ گلابی موفقیت چشمگیر و ملموسی عاید نشود، این شایعه در بین مردم خریدار پیدا خواهدکرد که: “گروهی از غارتگران از چنان قدرتی برخوردارند که بهاصطلاح، توپ هم تکانشان نمیدهد”.
شیخ سعدی در شعر معروف خود به حقیقتی انکارناپذیر اشاره کردهاست: اگر قدرتمندان و متنفذان جامعه در حد به غارت بردن یک سیب به باغ رعیت ستم کنند، نتیجه آن تخریب کل باغ خواهدبود، و متنفذان ردههای پایینتر به تعبیر شیخ، درختان را از بیخ برخواهندکند.
اگر ز باغ رعیت، ملک خورَد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ!
هرچند پیام این بیت سعدی بسیار روشن و صریح است، اما گاه به شدت گرفتار بدفهمی میشود. سادهترین مثال برای این بدفهمیها این است که فکر کنیم این اصل فقط درباره باغ سیب صادق است، درحالیکه رعیت باغ گلابی هم دارد!
————————————–
۱ – امیدوارم متهم به دفاع از دریافتکنندگان حقوقهای نجومی خواه در بدنه قوه مجریه و خواه در هرجای دیگر نشوم. از ابتدای مطرح شدن پرونده حقوقهای نجومی بیش از ده یادداشت در باب این پرونده نوشته، و همواره پیگیری پرونده و برخورد با متخلفان را خواستار شدهام. اما هرگز نمیتوانم بپذیرم که “مشغول شدن” با این پرونده تخلف، ما را از برخورد با پرونده کسانی که تخلفات بزرگتر مرتکب شده، و لقمههای بسیار چربتری را از سر سفره ملت برداشتهاند، بازدارد.
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد چهارشنبه ۱۵ – ۱۰ – ۹۵ منتشر شدهاست.
دستهها: رانتخواری و فساد, سیاستگذاری اقتصادی, یککمی سیاسی