تهران، ترافیک و باقی قضایا *

تهران به‌عنوان یک کلانشهر همواره مستعد ازدحام و پیچیدگی ترافیک است، و دراصل اگر خبری از این معضل نباشد، باید تعجب کرد.
از یک سو، ازدحام جمعیت در این شهر بسیار زیاد است. هم‌اینک بدون درنظر گرفتن جمعیت ساکن در شهرهای اقماری که در طول روز به تهران سفر می‌کنند، تراکم جمعیت در تهران بیش از یازده‌هزار و سیصد نفر به‌ازای هر کیلومترمربع (بیش از دوبرابر تراکم جمعیت شهری مثل لندن) است. از سوی دیگر، گسترش فضای شهری بدون برنامه و بدون توجه به طراحی اصولی شبکه معابر در طول سالیان سال، شرایطی را پدید آورده که ازدحام جمعیت در برخی از گذرگاه‌ها و معابر ایجاد شود. در برخی از مناطق شهر، معابر در اصل همان شبکه راه‌های قرون پیش هستند که طی سالیان گذشته، فقط مختصری تعریض و یا “اصلاح” شده‌اند.
علاوه براین، شرایط زندگی در این کلانشهر به‌گونه‌ای شکل گرفته که رفت‌وآمد بسیاری را به صورت مراجعات چندباره به سازمان‌های دولتی و عمومی، و سفرهای درون‌شهری مکرر برای خرید به شهروندان تحمیل می‌کند. حتی در نبود فضای تفریحی و فرصت سفر‌های یک‌روزه در حد مطلوب، گروهی از شهروندان خیابان‌گردی را به‌عنوان شکلی از تفریح برای خود برگزیده‌اند. به بیان دیگر هنوز تهران خود را برای دوره‌ای که شهروندانش را بی‌نیاز از رفت‌وآمد مکرر بکند، آماده نکرده‌است. در نتیجه شهروندان تهرانی به‌طور متوسط نیاز به رفت‌وآمد و سفر درون‌شهری بیشتری نسبت به شهرهای مدرن امروزی دارند. به‌عنوان یک نمونه، گاه یک مورد مراجعه فردی به پزشک، تهیه دارو، و دریافت هزینه درمان از بیمه‌گر اصلی و تکمیلی که حداکثر دو یا سه سفر درون‌شهری لازم دارد، نیازمند بیش از ده مورد سفر است.
در کنار همه این عوامل، باید به این نکته هم اشاره کرد که ناکارآمدی شبکه حمل و نقل عمومی موجبات بی‌اعتمادی بسیاری از شهروندان را به این شبکه فراهم ساخته، و آنان را به تداوم استفاده از خودرو شخصی ترغیب می‌کند؛ آن‌هم در شرایطی که ظرفیت شبکه معابر و نیز تعداد “جای پارک” موجود در سطح شهر تناسبی با این حجم عظیم خودرو که به گفته برخی مسؤلان چهار یا حتی هشت‌برابر ظرفیت شهر است، ندارند.
در چنین شرایطی، شهر همواره با خطر تشدید معضل ترافیک روبه‌رو خواهدبود. کافی است در یک محله شهر فقط برای مدتی کوتاه یکی از گذرگاه‌ها بسته‌شده، و ترافیک به بقیه معابر هدایت شود، یا مأموران راهنمایی و رانندگی در فلان تقاطع خاص دقایقی دیر سرکار خود حاضر شوند، یا فلان چراغ راهنمایی برای دقایقی خاموش شود، یا حتی با شروع به کار یک پروژه ساختمانی جدید، تعدادی از “جای پارک”‌های کنار خیابان موقتاً از دسترس خارج شوند؛ زیرا در شرایط موجود، همواره بخشی از رفت‌وآمد خودروها در خیابان‌های فرعی و کوچه‌های هر منطقه از شهر با هدف یافتن جایی برای پارک بی‌دردسر انجام می‌گیرد.
با توجه به عواملی که به‌عنوان مهم‌ترین عوامل کندی رفت‌وآمد در سطح شهر تهران برشمرده‌شد، می‌توان گفت بروز به‌یکباره عارضه ترافیک سنگین در یک منطقه خیلی نباید شگفت‌انگیز و غیرمنتظره تلقی شود. زیرا هر عامل کوچک و به حسب ظاهر کم‌اهمیتی می‌تواند این تعادل ناپایدار ترافیک را برهم زده، و به سرعت ازدحام ایجاد نماید.
طی سالیان گذشته، کندی رفت‌وآمد در سطح شهرتهران هزینه گزافی را به جامعه و اقتصادمان تحمیل کرده‌است، اگر با نگاهی خوش‌بینانه فرض کنیم هریک از شهروندان شاغل روزانه فقط یک ساعت از وقت خود را در شلوغی و ازدحام خیابان‌ها از دست بدهند، به حسب ظاهر معنایش این خواهدبود که مثلاً یک‌هشتم توان و ظرفیت نیرونی انسانی (با فرض هشت ساعت کار در روز) از بین می‌رود. یعنی وقتی که باید صرف استراحت و تجدید قوا، تربیت فرزندان، فعالیت‌های فرهنگی و تفریحی یا آموزش شود، به همین‌راحتی از دست می‌رود. اما مسأله فقط این نیست. زیرا فشار عصبی و اضطراب ناشی از این ازدحام، هزینه‌ای به‌مراتب سنگین‌تر از اتلاف این یک ساعت را به شهروندان و جامعه تحمیل می‌کند. از سوی دیگر، این اتلاف وقت روزانه علاوه بر شاغلان، به دانش‌آموزان و دانشجویان نیز تحمیل شده، و بخش مهمی از توان فکری و استعداد ذهنی آنان را دچار فرسایش می‌کند.
علاوه براین، باید به افزایش مصرف سوخت به دلیل معطلی خودروها، افزایش آلودگی هوا، افزایش میزان استهلاک خودروها، و افزایش تمایل شهروندان به نادیده گرفتن اجباری قوانین و مقررات نیز باید اشاره کرد. به این ترتیب باید اذعان کرد ترافیک سنگین شهر تهران هزینه گزاف مادی، و خسارت عظیم فرهنگی به‌همراه دارد، و یکی از مهم‌ترین عوامل تهدیدکننده سلامت جسمی و روحی شهروندان است.
برای داشتن تجسمی از ابعاد مشکل فقط کافی است به این نکته اشاره کنم که اینک مصرف هفتگی بنزین در سطح شهر تهران به بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر رسیده‌است. اگر سهم ازدحام و معطلی در ترافیک را فقط ده‌درصد این مقدار بدانیم، معنایش این است که ازدحام شهری موجب تحمیل آلودگی ناشی از سوخت ده میلیون لیتر بنزین اضافه در سطح شهر (یک لیتر بنزین اضافی به‌ازای هر ۷۰ مترمربع فضای شهری!) می‌شود.
این هزینه سهمگین و کمرشکن ایجاب می‌کند که متولیان امر توجه جدی به این معضل کرده و راهی برای کاهش و مهار این هزینه در پیش گیرند.
در کوتاه‌مدت برای کاستن از سنگینی این هزینه باید به اقداماتی عاجل از نوع مدیریت مستمر و کارشناسانه ترافیک شهری و مقابله با عوامل غیرمنتظره کوچک اما تأثیرگذار در جریان ترافیک روزانه، توسعه سریع خدمات الکترونیک و کاهش نیاز شهروندان به سفرهای چندباره غیرضروری، تشویق شهروندان به استفاده از شبکه حمل و نقل عمومی و گسترش ناوگان و شبکه حمل و نقل عمومی پرداخت.
اما در بلندمدت باید به شیوه‌هایی چون مهار رشد جمعیت کلانشهر، بازنگری در برنامه‌ریزی و طراحی شهر، تغییر الگوی سکونت شهری، بهسازی شبکه معابر، کاهش تمایل مردم به “تملک” خودرو شخصی و استفاده از آن، ساماندهی مراکز خرید در سطح شهر و تغییر کارکرد خیابان‌ها از “مراکز خرید و تجارت” به “شبکه عبور و مرور و دسترسی سریع” اندیشید.
————————————
* – این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شماره یکشنبه ۱ – ۱۲ – ۹۵ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.