بخشنامه آقای ربیعی و ایرادات بنیادین آن *
چندروز پیش آقای ربیعی وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی بخشنامهای از مسؤولان بنگاههای مرتبط با آن وزارتخانه خواست تا از هرگونه انتصاب منسوبان افراد سیاسی در سمتهای مدیریتی خودداری کنند. (۱) از متن بخشنامه چنین برداشت میشود که مسؤولان مربوط به دستورات و بخشنامههای قبلی اعتنایی نکردهاند، و این متن بهعنوان آخرین اخطار و بهاصطلاح اتمام حجت صادر شدهاست.
با صرفنظر از این نکته کلیدی که چگونه مخاطبان این بخشنامه در مراحل قبل دستور اکید مسؤول ارشد خود را نادیده گرفته، و اعتنایی به آن نکردهاند، باید صدور این بخشنامه و تأکید بر شایستهسالاری و پرهیز از پارتیبازی را که ظاهراً امروزه جزو “واجبات” امور مدیریتی است، بهعنوان گامی به جلو به فال نیک گرفت. بااینحال به نظر من ایرادات جدی به این دستور اکید وارد است که در زیر به آنها خواهمپرداخت.
نکته اول این است که درعین مذموم بودن فامیلسالاری، ممکن است بعضی از منسوبین مقامات افراد توانمند و صاحب فضیلتی هم باشند که نباید بهصرف فامیل فلان شخص بودن هم آنان از حقوق اجتماعی خود محروم شوند، و هم سازمان عریض و طویل مخاطب این بخشنامه ناگزیر خود را از این شایستگی و توانایی محروم کند، تا بهاصطلاح حرف و حدیثی پیش نیاید. اگر شرایطی در جامعه حاکم بود که ازیکسو فرصتهای استخدامی زیادی در جامعه وجود داشت و همه دنبال شایستگان میگشتند، و از سوی دیگر مجموعهای از شایستگان شناختهشده در دسترس بودند که با کنار گذاشتن منسوبین مقامات به آنان رجوع میکردیم، انتقادی بر بخشنامه آقای ربیعی وارد نبود. اما در شرایطی که بخش مهمی از فرصتهای شغلی در انحصار تشکیلات متبوع ایشان است، محروم کردن شایستگانی که بیهیچ جرمی فامیل فلان مقام هستند! با کنار گذاشتن آنان لزوماً شایستگان منصوب نخواهندشد، هم از عدالت و هم از معیارهای کارآمدی بهدور است.
نکته دوم این است که برخلاف تصور آقای وزیر، بخش ناچیزی از مشکلات مدیریتی کشور و البته بخش تحت تولیت ایشان ناشی از انتصاب وابستگان مقامات یا همان “پدیده ژنهای خوب” در سمتهای مدیریتی است. بخش عمده این مشکلات به پدیدهای بسیار مخربتر و دردناکتر برمیگردد که من اسم آن را “پدیده مدیران همسود” میگذارم. به بیان دیگر، آقای وزیر مشکل عمده را نادیده گرفته، و به مشکل کوچکتر پرداختهاند.
منظور من از اصطلاح مدیران همسود، مجموعه مدیرانی است که عمدتاً در دهه ۶۰ به دلیل خلأ مدیریتی آن دوران در سمتهای مدیریتی قرار گرفته، و بهتدریج با گذشت زمان جای پای خود را محکم و محکمتر کردند. در دهههای بعد آنان به دلیل برخورداری از “رزومه قوی” موقعیت برتری نسبت به رقبای جوانتر و توانمندتر و دانشمندتر از خود یافتند و توانستند بدون دردسر رقابت با تازهواردها به مدیریت خود ادامه بدهند. بسیاری از آنان با استفاده از “ارتباطات” و دوستیهای آنچنانی برای خود موقعیت مطلوب ساخته، و سمت مدیریت ارشد مادامالعمر را به نام خود سند زدند.
این مدیران خردمند و مدبر هرگاه در یک سمت مدیریتی با مشکلاتی مواجه شده، و محترمانه برکنار شوند، در سایه ارتباط با دوستان بلندپایه که رقبایشان از نعمت وجود آنان محروم هستند، بلافاصله در سمتی “مرغوبتر” مستقر میشوند. هیچکس هم از آن مدیر توانا نمیپرسد که حضرتعالی تاکنون چند شرکت را از بحران نجات دادهای و در رزومه ظاهراً پربار خود سابقه حلّ چند بحران را داری؟ یا کدام شرکت و کدام پروژه با استفاده از رهنمود مدیریتی تو وارد مسیر سودآوری شدهاست؟ به قول جناب عراقی : “که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟!”
مدیران همسود ظاهراً شاید فامیل هیچ مقام متنفذی نباشند، و البته اگر هم باشند، در نهایت “تواضع” رازداری کرده، و بروز نمیدهند. اما نسبت به مدیرانی از نوع ژن خوب، بیشترین خسارتها را به کشور زدهاند. مدیرانی که سرمایهشان نه عملکرد موفق در سمتهای گذشته از نوع نجات فلان شرکت از ورشکستگی یا فرونشاندن آتش فلان بحران، بلکه فقط و فقط “رزومه پربار” است که آنهم در سایه روابط “سازنده” با برخی دوستان بلندپایه فراهم آمدهاست، و به قول جناب سعدی “بر در سلاح دارد و کس در سرای نیست!”.
بخشنامه اخیر آقای وزیر هرچند مشکل کوچک انتصاب ژنهای خوب را تاحدی حل میکند (البته اگر مثل بخشنامههای قبلی نادیده گرفتهنشود)، اما مشکلات بزرگتری ایجاد میکند، از جمله این که دنیا را بیشتر از گذشته به کام مدیران همسود که فامیل کسی نیستند اما “هوای هم را دارند”، خواهدساخت.
توصیه میکنم آقای وزیر یادداشت قدیمی اینجانب را با عنوان “راز پیشرفت آقای ب” که در آدرس (http://nr-zakeri.com/?p=147) در دسترسشان است مطالعه کنند. (۲) به احترام ایشان و برای این که با جناب ایشان صادق باشم، برای اولین بار اعتراف میکنم که آقای الف آن پرونده خودم هستم!
———————–
۱ – مراجعه کنید به:
پارتی بازی در انتصاب مدیران ممنوع است
۲ – مراجعه کنید به:
راز پیشرفت آقای ب
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره سهشنبه ۲۴ – ۱۱ – ۹۶ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: مدیریت و شایستهسالاری