دو رویداد مبارک در میدان مبارزه با فساد *

پنجشنبه گذشته به طور همزمان دو رویداد پربرکت و ارزشمند در میدان مبارزه با فساد در کشورمان اتفاق افتاد، که مرا نیز همچون بسیاری از ناظران دلسوز کشور به وجد آورد.
اخیراً نهادهای مردمی متعددی با هدف مبارزه با فساد در کشورمان شکل گرفته‌اند که این امر را باید به فال نیک گرفت. گسترش کمّی و کیفی این نهادها ازیک‌سو به‌معنی حضور هرچه‌بیشتر مردم در میدان مبارزه‌ای است که بدون همراهی گسترده‌شان شانس پیروزی در آن نیست، و از سوی دیگر به‌معنی توجه هرچه‌بیشتر نخبگان و اهل فن به دردهای ملموس جامعه و احساس مسؤولیت مشترک در این مسیر است، آن‌هم در شرایطی که مراکز آموزش عالی کشور بی‌اعتنا به نیازهای واقعی جامعه در مسیر تربیت نیروی انسانی تحصیل‌کرده، اما ناآشنا به مسائل جاری کشور، به تاخت پیش می‌روند و پایان‌نامه‌هایی تولید و عرضه می‌کنند که مورد استفاده و استناد مراکز تولیدی و تجاری کشور یا سازمان‌های متولی امور کشور قرار نمی‌گیرند. همچنین این گسترش نشان‌دهنده بالارفتن قدرت تحمل مسؤولان در مورد تشکل‌های مردم‌نهاد حداقل در این میدان خاص است.
بااین‌حال این گسترش کمّی ممکن است منتهی به هدر رفتن بخشی از نیروها در قالب فعالیت‌های موازی شود. تجربه فعالیت و رقابت مخرب برخی احزاب و فعالان سیاسی که برای پیروزی بر حریف خود و به‌اصطلاح خواباندن مچ او از هیچ کار غیراخلاقی ابایی ندارند، و حاضر به تحمیل هزینه‌های سنگین به کشور (اعم از هزینه‌های مادّی و تخریب وجهه سیاسی و فرهنگی کشور) هستند، این نگرانی را در دل ناظران دلسوز و اهل فن دامن می‌زند که شاید در این میدان هم مثل همه‌جای دیگر “نظم‌گریزی ایرانی” و “خودمحوری ایرانی” به‌اصطلاح کار دستمان بدهد و موجب تحمیل هزینه‌هایی دیگر به این ملت بلادیده و سختی‌کشیده شود.
طی چند هفته گذشته و با همت دکتر حسن عابدی‌جعفری وزیر بازرگانی دوران دفاع مقدس و بنیانگذار مرکز غیردولتی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد که از بقیه‌السیف مدیران خوشنام و دلسوز آن دوران است، نهادهای مردمی فعال در عرصه مبارزه با فساد در قالب یک تشکل بزرگتر با عنوان شورای تشکل‌های مردمی مبارزه با فساد گرد هم آمدند تا در این مبارزه بزرگ ملی در کنار هم باشند و دوشادوش یکدیگر فعالیت‌ها و مسیر آینده خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که علاوه بر حذف هزینه‌های ناشی از موازی‌کاری، شاهد هم‌افزایی در این میدان نیز باشیم.
برگزاری مراسم روز بزرگداشت امیرکبیر به‌عنوان نمونه و مثل اعلای مبارزه با فساد در قرون اخیر کشورمان، به‌دنبال برگزاری مراسم روز جهانی مبارزه با فساد دومین حرکت هماهنگ این شورا بود که موجبات امیدواری ناظران دلسوز را به تداوم این همراهی و رسیدن به مرحله برداشت محصول فراهم ساخت.
تجلیل از امیرکبیر و الگو قراردادن او آن‌هم با ابتکار شورای تشکل‌های مردمی مبارزه با فساد، به‌نحوی بارز همزمانی و همجوشی دو رویداد پربرکت را به نمایش می‌گذارد: “وحدت ملی در میدان مبارزه با فساد” و “ارج نهادن به مردان بزرگ تاریخ معاصر”.
تأمل در کارنامه دولت سه ساله میرزاتقی‌خانی و شیوه‌ای که آن بزرگمرد عاشق ایران و خادم ملت برای انجام وظیفه سترگ خویش برگزید، هنوز هم می‌تواند درس‌های گرانبهایی برای خادمان دلسوخته کشورمان داشته‌باشد. هدف از برگزاری این نشست و در نهایت ارائه پیشنهاد تعیین روز شهادت امیرکبیر به‌عنوان روز ملی مبارزه با فساد این امر بود که مدیران، دست‌اندرکاران و پژوهشگران کشور با خدمات ایشان آشنا شوند و با دنبال کردن آرمان‌های والای او هرچه بیشتر در مسیر خدمت به این ملت مظلوم بکوشند.
اما یکی از فرازهای قابل‌تأمل مطالب عنوان‌شده در نشست مزبور، نکته‌ای بود که پیروز حناچی شهردار تهران با یاد امیر مظلوم و ضرورت تنها نگذاشتن امثال او در مقابله با بازماندگان آقاخان نوری بیان کرد، و تشویق شدید حضار به این معنی بود که او سخن از زبان همه دلسوزان کشور گفت.
هرجا از امیرکبیر مظلوم و خدمات او یاد می‌کنیم، باید یاد آقاخان نوری نیز باشیم و از او غافل نمانیم. آقاخان نوری فردی است که از همان ابتدای پیوستن به دستگاه حکومتی قاجار در سایه سعایت و چاپلوسی و وابستگی به بیگانگان مسیر ارتقای شغلی را با سرعت پیمود و با حمایت وابستگان قدرتمند دربار ناصرالدین‌شاه عاقبت زهر خود را در کام این ملت مظلوم ریخت و اسباب برکناری و سپس شهادت مظلومانه امیرکبیر را فراهم کرد.
اگر می‌خواهیم امثال امیرکبیرها زمامدار شوند و به ملک و ملت خدمت کنند، باید مراقب آقاخان نوری‌ها باشیم و نگذاریم با شایعه‌پراکنی و راه انداختن “توپخانه” تهمت‌زنی بی‌مهابای خود موجبات حذف امیرکبیرها را فراهم سازند و کشور را از خدماتشان محروم کنند. آقاخان‌ها همیشه هستند و همیشه مشغول فعالیت. پس بیدار باشیم و مدیران لایق و دلسوز را در این میدان بزرگ و خطیر تنها و بی‌پناه رهایشان نکنیم.
اما در پایان:
امیدوارم بانیان برگزاری مراسم بزرگداشت امیرکبیر، در کنار تلاشی گسترده که برای مبارزه با فساد و اصلاح امور مردم به کار خواهندبرد، به فکر بازسازی مدفن این بزرگمرد تاریخ معاصرمان نیز باشند. بسیاری از ایرانیانی که عاشقانه به زیارت مزار سالار شهیدان در کربلا می‌روند و با یاد مظلومیت آن امام شهید اشک می‌ریزند، کوچکترین خبری از این واقعیت ندارند که خادم بزرگ ملت ایران میرزاتقی‌خان امیرکبیر که جان خود را بر سر راه خدمت به ملتی گذاشت که افتخار پیروی از آن امام شهید را دارد، نیز در جوار حرم امام مظلوم خویش خفته است.
بازسازی این مدفن نه با هدف مرده‌پرستی یا تفاخر بی‌برنامه و بی‌پایه به گذشته، بلکه به این منظور باید انجام گیرد که همگان بدانند این ملت بزرگ خادمان و خائنان را نیک می‌شناسد و بزرگان تاریخ خود و خدمات ارزنده‌شان را هرگز فراموش نمی‌کند. با تشویق زائران ایرانی حرم سالار شهیدان به برگزاری مراسم فاتحه‌خوانی جمعی بر مزار آن امیر مظلوم و غریب، به‌تدریج باید نام و یاد او را وارد حافظه جمعی ملت ایران ساخت تا با الگو قرار دادن میرزاتقی‌خان، آرمان والای او را دنبال کنند و در جستجوی سرِ آب، فریب سراب آقاخان نوری‌ها را نخورند.
به‌راستی آیا شایسته است که ایرانیان به زیارت عتبات عالیات مشرف شوند و بدون گرد غربت زدودن از مدفن خادم بزرگ خود و فاتحه خواندن بر مزار امیری که آرزومند عزت و سربلندی ایران و ایرانیان بود، به خانه خود بازگردند؟
————————————
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره شنبه ۲۹ – ۱۰ – ۹۷ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.