رسانه ملی و پوشش خبری میلی یک جنایت *
از رسانهای که وابسته به یک تشکیلات سیاسی است و با کمک مالی از طرف آن تشکیلات اداره میشود، میتوان انتظار داشت که در شیوه پوشش خبری وقایع مختلف منافع تشکیلات متبوع خود را لحاظ کند، و با هدف تخریب رقبای سیاسی بالفعل و بالقوه تشکیلات، به فکر بهبود موقعیت آن در سطح جامعه و بین رأیدهندگان باشد. (۱)
در چنین حالتی رسانه درواقع مرتکب یک خطای ویژه شده، و بهدلیل رعایت نکردن اصل بیطرفی، خود را در موقعیتی قرار میدهد که به قیمت کسب موفقیت کوچک امروز، شکستی بزرگ را در آینده متحمل شود، زیرا با تداوم چنین رفتاری اعتماد عمومی را از دست خواهدداد.
اما اگر رسانه ملی که بودجه خود را نه از محل کمک یک حزب سیاسی بلکه از جیب ملت دریافت میکند، به چنین رفتاری دست بزند، علاوهبر خطای فوق، مرتکب خطای بزرگتری نیز شدهاست، و آن استفاده از منابع عمومی در مسیر اهداف سیاسی حزب متبوع است.
شیوه پوشش خبری پرونده محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران از طرف رسانه ملی را میتوان نمونهای از این رفتار ناموجه دانست. چرا که این رسانه در پوشش بسیاری وقایع دیگر در سطح جامعه با فرمولی بسیار متفاوت عمل میکند.
بحث درمورد پرونده فوق و عملکرد رسانهها در این میدان بسیار است و طبعاً اهل نظر به زوایای پیدا و پنهان آن پرداختهاند و خواهندپرداخت. ازاینرو در این یادداشت فقط به نکتهای خاص میپردازم.
فیلم دیدنی (Ace in the Hole) اثر بیلی وایلدر محصول ۱۹۵۱ که با الهام از دو رویداد واقعی ساختهشده، پیام جالبی دارد. چاک تیتوم با بازی کیرک دوگلاس روزنامهنگاری است که سابقه همکاری با بسیاری از روزنامههای معتبر را دارد، اما به دلیل از دست دادن موقعیت خود، اینک در یک روزنامه محلی کمشمارگان در شهری کوچک مشغول کار است و به هر دری میزند تا اعتبار و جایگاه قبلی خود را به دست بیاورد. بهدنبال ریزش تونلی در کوهستان دورافتاده که موجب گیر افتادن یک نفر شدهاست، او فرصت مناسب برای زنده کردن شهرت گذشته خود را به دست میآورد.
تیتوم با نوشتن گزارشات پرهیجان درباره این حادثه و ضرورت تلاش برای نجات فرد مصدوم، کاری میکند که آن منطقه پرت و دورافتاده، با ازدحام مسافر روبهرو میشود. اما دراصل با مدیریت او کسی برای نجات مصدوم که تا کمر زیر آوار گیر کرده، کاری نمیکند! او عمداً تلاش میکند جریان نجات زمان بیشتری به طول بیانجامد تا او فرصت بیشتری برای سروصدا بهپا کردن داشتهباشد! تیتوم در صحنهای از پزشک معالج که مصدوم را معاینه کرده، میپرسد که آیا مصدوم میتواند یک هفته دوام بیاورد!
تیتوم روزنامهنگار و مقامات محلی دراصل به فکر حل بحران و نجات مصدوم نیستند، بلکه با بهرهبرداری از این حادثه اهداف شخصی خود را دنبال میکنند، و این کار را تا آنجا ادامه میدهند که مصدوم میمیرد. تیتوم ادعا میکند که هدفش خدمت به جامعه و فرد مصدوم است، اما چون لاشخوری حریص و طماع فقط به فکر منافع فردی خود است. (۲)
بهراستی رفتار غیرحرفهای رسانهای که شتابزده خود را به کلانتری میرساند و برخلاف عرف و رویه قضایی، با نشان دادن متهم و شمردن فشنگهای اسلحه وی، به پوشش لحظهای این ماجرا و بهرهبرداری سیاسی از آن میپردازد، قابلقیاس با رفتار چاک تیتوم نیست؟
آیا رسانه ملی که به دلیل سلیقه سیاسی مدیران خود، عملکرد مطلوبی در رقابت با رسانههای رقیب و نفوذ به جامعه مخاطبان ندارد، با این پوشش شتابزده و میلی، دنبال بهرهبرداری سیاسی از این ماجرا به نفع جریان سیاسی متبوع خود نیست؟ آیا این رسانه با انتشار اخبار لحظه به لحظه این حادثه شوم، دنبال القای این پیام به جامعه نیست که: “شما با رأی دادن به یک جریان سیاسی محبوب و گوش نکردن به دستور ما مرتکب اشتباه شدید، زیرا یکی از چهرههای مطرح جریان سیاسی محبوب شما مرتکب قتل شدهاست”؟!
بهراستی آیا شورای نظارت بر صدا و سیما این رفتار نادرست رسانه ملی را رصد کرده، و برای رفع این نقیصه بزرگ تمهیدی خواهداندیشید، یا مثل موارد گذشته از کنار این خطای بزرگ با سکوتی تأملبرانگیز عبور خواهدکرد؟
——————–
۱ – به قول شاعر”
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد!
۲ – از یک نظر داستان فیلم را میتوان با داستان کوتاه در کام تمساح اثر داستایوفسکی مقایسه کرد. در آن داستان نیز مقامات محلی بر این باور هستند که کمک به فرد مصدوم و نجات وی که توسط تمساح به نمایش درآمده در سیرک بلعیدهشده، مصلحت نیست!
مراجعه کنید به یادداشت زیر:
داستایفسکی و تمساحش
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۱۳ – ۳ – ۹۸ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: جامعه, فیلم، رمان و ادبیات, یککمی سیاسی