اقتصاد ایران و عارضه سوخت‌بری *

سه‌شنبه گذشته رئیس‌جمهوری در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت به نکته بسیار ویژه‌ای اشاره کرد: “پدیده‌هایی نظیر کول‌بری و سوخت‌بری آسیب‌های جدی اقتصادی و اجتماعی دارد و به‌هیچ‌وجه در شأن و منزلت مردم و کشور نیست و باید همه تلاش کنند این وضعیت ناهنجار سریعاً سامان یابد.” (۱)

تجارت مرزی و مبادله کالا در مرزها توسط جمعیت بومی امری طبیعی است و حتی می‌تواند موجب رشد اقتصاد منطقه و توسعه نوع خاصی از گردشگری گردد. بااین‌حال آن چه در اقتصاد ملی ما با عنوان تجارت مرزی در حال انجام است، در بیشتر موارد تصویری شگفت‌آور از ابعاد بیماری اقتصاد ملی را به ناظران و اهل فن ارائه می‌دهد. آیا درحالی‌که به مدد توسعه فنآوری، تجارت و مبادلات بانکی در سرتاسر جهان پیشرفتی شگرف حتی نسبت به چند دهه پیش داشته، و تسهیل فرایند مبادلات بین اقتصادها با سرعت در حال گسترش است، می‌توان حمل کالا توسط انسان در فاصله‌ای طولانی و در کوهستانی با سرمای کشنده یا حمل بنزین با روشی غیراصولی و خطرآفرین به آن‌سوی مرز را مصداق “تجارت مرزی” دانست؟

علت بروز چنین پدیده‌هایی در اصل بیماری اقتصاد ملی و انتخاب رویکرد نادرست و غیرعقلانی در مدیریت و رتق و فتق امور کشور است. به‌راستی اگر اقتصاد ما یک اقتصاد مولد باشد و از هر فرصتی در دورافتاده‌ترین مناطق کشور برای گسترش تولید و خلق ارزش استفاده شود، اگر تجارتی سالم و رونق‌آفرین بین اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی برقرار باشد، آیا بازهم یک جوان کرد جویای شغل حاضر خواهدشد باری سنگین را بر پشت خود نهاده، و در سرمای کشنده کوهستان بی‌رحم به قمار دردناک مرگ و زندگی دست بزند؟ آیا بازهم هموطن بلوچمان با دردسر فراوان به جمع‌آوری بنزین از پمپ‌بنزین‌های متعدد و انتقال آن به کشور همسایه با دردسر و خطر فراوان به امید کسب درآمدی که با فعالیت سالم اقتصادی برایش مقدور نیست، خواهدپرداخت؟

آن‌چه که چنین فعالیت‌هایی را توجیه‌پذیر می‌کند، شرایط خاص اقتصاد کشور است. در سایه بی‌توجهی به الزامات تقویت تولید ملی، فعالیت‌های دلالی با رشدی نجومی گسترش یافته، و فضا را برای فعالیت سالم تولیدکنندگان واقعی تنگ کرده‌است. اعطای تسهیلات رانتی هنگفت به نورچشمی‌ها موجب شده دست تولیدکنندگان از منابع بانکی کوتاه شود، و بنیه مالی ضعیف بخش مولد اقتصاد ضعیف‌تر و شکننده‌تر شود. از سوی دیگر تحریم‌های تحمیل‌شده از خارج (تحریم ظالمانه توسط امریکا) و تحریم داخلی (نپذیرفتن قواعد تعامل مثبت با جهان و ردّ پیوستن به FATF)  موجب شده فرصت اندک حضور در بازارهای جهانی و منطقه نیز به‌راحتی از دستمان برود و رقبای منطقه‌ای با کمترین زحمت جایگزین ما شوند. روشن‌ترین مثال آن تعلل در راه‌اندازی فرودگاه بین‌المللی امام خمینی و مواردی از این قبیل بود که طی چند دهه گذشته به فرایند تثبیت موقعیت فرودگاه دوبی به‌عنوان مرکز خدمات‌رسانی به خطوط هوایی بین شرق آسیا و اروپا بیشترین و بهترین کمک را کرد؛ به‌طوری‌که اینک این فرودگاه به‌عنوان یکی از معتبرترین فرودگاه‌های جهان با ۱۰۵۰ پرواز در شبانه‌روز به فعالیت و کسب درآمد و اعتبار برای اقتصاد امارات متحده عربی مشغول است. و ما درگیر اقداماتی نظیر انتقاد از وزیر خارجه‌مان هستیم که چرا در فلان فرودگاه اروپایی به هواپیمایش بنزین ندادند.

مشکل اقتصاد ما جدا افتادن از قافله اقتصاد جهانی و از دست دادن فرصت‌های ارزشمند رشد و توسعه است. در شرایطی که کشورهای مختلف با چنگ و دندان تلاش می‌کنند تا سهمی از بازار کشورهای همسایه را به خود اختصاص بدهند، ما با سخاوت تمام این بازارها را به رقبای منطقه‌ای‌مان می‌سپاریم تا در غیاب ما با خیال راحت جولان بدهند و کسب سود کنند. در شرایطی که همه کشورها سیاست خارجی‌شان را در خدمت اقتصادشان قرار می‌دهند، و با این ترتیب راه توسعه آینده خود را هموار می‌سازند، ما اقتصادمان را در خدمت سیاست قرار می‌دهیم و حتی گاه برخی سخنوران و سیاسیون کشورمان به رویای “مدیریت جهان” می‌اندیشند. همان‌گونه که رئیس دولت نهم زمانی می‌خواست با تأمین هزینه سازمان ملل این نهاد بین‌المللی را تحت نفوذ خود دربیاورد.

رئیس‌جمهوری در سخنان هفته گذشته خود بر نکته مهمی انگشت گذاشته‌است، که امری انکارناپذیر است. بله؛ کول‌بری و سوخت‌بری در شأن مردم مظلوم ایران نیست. سهم آنان از سفره اقتصاد جهان نباید تا بدین‌حد حقیر و رقت‌انگیز باشد. این عارضه در شأن اقتصاد کشوری غنی چون ایران نیست. اما به‌راستی راه نجات از این بحران چیست؟ آیا باید یارانه بیشتری به مرزنشینان بدهیم تا دست به چنین تجارت خطرناکی نزنند؟

گفتنی است پاسخ این سؤال را روز بعد و در جلسه هیأت دولت خود رئیس‌جمهوری داد: ” اگر یک ساعت در برداشتن تحریم تعلل کنیم، حقوق مردم را پایمال کرده‌ایم؛ … اگر (FATF) بد است چطور همه دنیا آن را قبول کرده‌اند؟ تمام اروپا و همه شرق و چین و روسیه و ترکیه و همسایگان ما به آن ملحق شدند. … ما ایستاده‌ایم و تنها تماشا می‌کنیم. ما اگر به FATF نپیوستیم، باید به مردم توضیح بدهیم که این موضوع چقدر هزینه دارد و چه کسی این هزینه را متحمل می‌شود.” (۲)

نجات اقتصاد ملی و بازگرداندن شأن و منزلت هموطنان مرزنشین که از سر ناچاری به مشاغلی دشوار از نوع کول‌بری و سوخت‌بری متوسل می‌شوند، در قدم اول در گرو تلاش برای رفع تحریم‌ها و رفع کلیه موانع پیوستن به قافله اقتصاد جهانی است که با سرعت در حال دور شدن از ماست، و در قدم دوم در گرو مبارزه بی‌امان با فساد و رانت‌خواری و مناسبات خاص اقتصادی است که وجه بارز آن “سلطان‌پروری” است. این مبارزه بی‌امان فرصت‌های دلالی و رانت‌خواری را از دست فرصت‌طلبان میدان اقتصاد (و البته سیاست) که فاصله میلیون تا میلیارد و اینک هزار میلیارد را در یک چشم برهم زدن طی کرده‌اند، و در سایه روابط سازنده به طبقه ممتازه جدید کشور مبدل شده‌اند، برای همیشه درخواهدآورد.

——————————-

* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره سه‌شنبه ۱۹ – ۱۲ – ۹۹ به چاپ رسیده‌است.

۱ – مراجعه کنید به:

پدیده ناهنجار کولبری و سوخت بری در شان و منزلت مردم و کشور نیست

۲ – مراجعه کنید به:

همه به FATF پیوسته‌اند اما ما تنها تماشا می‌کنیم

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.