توافق لوزان و خواب آشفته آتشافروزان*
پرونده هستهای و مذاکرات مرتبط با آن طی چندینسال گذشته با نشیب و فرازهای متعددی مواجه بودهاست. در یک دوره، زیادهخواهی طرف مقابل مانع از رسیدن به نتیجه مطلوب از نوع برد– برد شد. در دوره بعد هم ندانمکاری مسؤولان وقت موجب شد پرونده به شورای امنیت ارسال شده، و قطعنامههای متعددی بر علیه کشورمان تصویب شود. مسؤولان وقت این قطعنامههای ظالمانهرا “کاغذپاره” و بیتأثیر تلقی میکردند، و به دردسرهایی که با این “کاغذپارهها” به ملت ایران تحمیل میشد، اعتنایی نداشتند.
اینک مسؤولان بلندپایه کشور و کلیه صاحبنظران دلسوز و اهل تدبیر بر این نکته اتفاقنظر دارند که باید از طریق تعامل سازنده با جهان و مذاکره رودررو با قدرتهای بزرگ، از حقوق مسلم ملت دفاع کرده، و پایان خوشی را برای پرونده موردبحث رقم زد.
تحریمهای ظالمانهای که از یک سو با بیتدبیری مسؤولان وقت و از سوی دیگر با تمامیتخواهی طرف مقابل به کشورمان تحمیل شد، هرچند دشواریهایی برای ملت نجیب ایران فراهم آورد، اما نتیجه مطلوب تحریمسالاران را هم پدید نیاورد. همانگونه که رئیسجمهور در سخنان اخیر خود اشاره کرد، طرف مقابل باور کردهاست که ادامه تحریم نتیجهمطلوب را نخواهدداد.
توافق لوزان که میتوان آن را گام بلندی به سوی توافق جامع در تیرماه آینده دانست، بازتابهای قابلمطالعهای هم در داخل کشور و هم در سطح جهان داشت. از یک سو فعالان بازار با هجمه به بورس نشان دادند که به این توافق و آثار مثبت آن در اقتصاد کشور خوشبین هستند. از سوی دیگر تجمعات خودجوش و شادمانی مردم و استقبال از تیم مذاکرهکننده نشان داد که دولت یازدهم در انتخاب مسیر مذاکره و استراتژی برد– برد از “مردم” و دلمشغولیهای آنان فاصله نگرفتهاست.
با اینحال، هیچیک از دستاندرکاران و مسؤولان کشور، توافق لوزان را پایان راه و نتیجه مطلوب نهایی تلقی نمیکنند. طبعاً مذاکره و تعامل مثبت با طرف مذاکره باید ادامه یابد، تا سنگی که در گذشته به چاه افکندهشده، درآوردهشود. این راه دشوار با همت متولیان امر و با حمایت مردم تا رسیدن به نتیجه مطلوب طی خواهدشد.
اما نکته جالب و قابلتأمل این است که همین توافق مقدماتی، اردوگاه منتقدان و مخالفان را به سرعت برهم ریخت! منتقدان داخلی که به چیزی کمتر از ناامید کردن ملت از انتخابشان در خرداد ۹۲ رضایت نمیدهند، مخالفان و معاندانی که در پناه دشمنان مردم ایران به تبلیغ علیه منافع ایران مشغول هستند، برخی کشورهای منطقه که بازگشت مقتدرانه ایران به صحنه اقتصاد منطقه را مساوی با از دست دادن فرصتی کمنظیر برای رشد و توسعه خود میبینند، و … همه و همه در کنار هم قرار گرفتهاند تا از توافق لوزان انتقاد کنند.
این هماهنگی بین طیف گسترده منتقدان، مخالفان و معاندان اعم از داخلی و خارجی، هرچند که هرگز غیرمنتظره نبود، اما بسیار جالب و قابلتأمل است! آنها مدعی داشتن نظرات متفاوت هستند و به قول معروف سایه هم را با تیر میزنند! اما در این مورد خاص، همه با هم یک آهنگ را مینوازند! در مثل مناقشه نیست، اما این هماهنگی چشمگیر مرا یاد این دو بیت خواجه شیراز میاندازد که فرمود:
چه ره بود این؟ که زد در پرده، مطرب
که میرقصند با هم مست و هشیار!
از آن افیون که ساقی در مِی انداخت
حریفان را نه سر ماند و نه دستار!
آری! ناتانیاهو که ابایی از کشتن کودکان ندارد، از این توافق نگران میشود و مخالف ادامه مذاکره است. آن مدعی رأی صددرصدی در خارج از کشور، نگران از دست رفتن حقوق ملت ایران است و توافق را زیر سؤال میبرد و از “تفاوتهای ترجمه فارسی و انگلیسی” توافقنامه حرف میزند و از کلاه گشادی که سر ملت ایران رفتهاست! و این منتقد راستگو که زمانی پیشنهاد جنگافروزی و بستن تنگه هرمز و آغاز اقدامات خصمانه برعلیه اتحادیه اروپا را میداد، توافق لوزان را برد شیرین امریکا و باخت تلخ ما مینمایاند!(۱)
جناب منتقد داخلی زمانی همراه با متحدان و همفکرانش از بیاهمیت بودن تحریمها سخن میگفت، و این که تحریم به نفع اقتصاد داخلی است و یک “فرصت” تلقی میشود نه تهدید. اما اینک رسماً تحریم را مؤثرترین سلاح طرف مقابل میداند و میگوید دشمن این سلاح بسیار مؤثر را هرگز بر زمین نخواهدگذاشت! و عدم لغو سریع تحریمها در فردای توافق لوزان را شاهدی بر “باخت” ایران میخواند.(۲)
البته حرجی بر این منتقد داخلی نیست. او را میتوان نسخه وطنی ژنرال جک ریپر در فیلم دکتر استرنجلاو ساخته استنلی کوبریک دانست که اگر فرصتی به دست بیاورد، دکمه را فشار داده، و بر طبل جنگ خواهدکوفت! زیرا صورتحساب جنگ و هرگونه اقدام خصمانه را خود و همفکرانش نمیپردازند! درست مثل آن کودک ماجراجو و بازیگوش که در گوشه حیاط با کودک همسایه با میخ و چکش “بازی خطرناک” میکند و در جواب مادر میگوید که نگران نباشد زیرا میخ دست او نیست و خطری انگشتان او را تهدید نمیکند!
این که توافق لوزان هم مثل هر برنامه و اقدام یک دولت، موردانتقاد مخالفان دولت قرار گیرد، و همه اعم از موافق و مخالف در فضایی آزاد و بدون جدل و مغالطه به اظهارنظر بپردازند، نعمتی ارزشمند و گرانبهاست. از انتقاد نباید هراسید و منتقدان منصف را باید ارج نهاد. اما آیا میتوان همراهی دیدنی منتقدان، مخالفان، معاندان و بدخواهان ایران را نادیده گرفت.
به نظر من توافق لوزان غیراز دستآوردهایی که در کوتاهمدت و بلندمدت آثار مثبتش را در اقتصاد کشور خواهیمدید، این نتیجه ارزشمند را دارد که وحدت را در صفوف داخلی بیشتر کرده، و طرف مقابل را دچار اختلاف و تشتت ساختهاست. نامه نامتعارف چندی پیش سناتورهای امریکایی بهترین شاهد بر این ادعاست.(۳) ازاینرو، میتوانگفت این توافق به تعبیر آن پیر فرزانه، حربه دشمنان را بر علیه ما کند کردهاست.(۴)
————————————————
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره دوشنبه ۱۷ – ۱ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
۱ – مراجعه کنید به:
توافق هستهای محال است
۲ – مراجعه کنید به:
دستاوردها یا از دستدادهها؟!
۳ – مراجعه کنید به:
متن کامل نامه سناتورهای آمریکایی به ایران
۴ – اشاره به پیام امام خمینی(ره) بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸
دستهها: یککمی سیاسی