صنعت گردشگری زیر آوار “خودتحریمی” *
صنعت گردشگری جهان در سال گذشته بیش از ۱۲۵۰ میلیارد دلار، یعنی تقریباً دوبرابر ارزش کل تولیدات نفتی سالانه کشورهای عضو اوپک به قیمت امروز، درآمد داشتهاست.(۱) این گردش مالی عظیم بسیاری از کشورها را تحریک کرده تا سهمی درخور از این درآمد را برای خود بخواهند و با تلاش و جدیت فراوان به دنبال افزایش سهم خود از تجارت گردشگری جهانی باشند. اگر به این واقعیت توجه داشتهباشیم که درآمد ناشی از فروش نفت، درآمدی تجدیدناشدنی و در مقابل درآمد گردشگری درآمدی دائمی است، علت این همه تکاپوی کشورهای رقیب در جذب درآمد گردشگری و افزودن بر سهم خود از این درآمد را بهتر درک میکنیم.
سهم ایران از این گردش مالی عظیم، درحدود ۶٫۵میلیارد دلار است،(۲) سهمی که تناسبی با ظرفیتها و جاذبه گردشگری کشورمان ندارد. برای این که تجسمی بهتر درباب جایگاه ایران در این صنعت عظیم جهانی داشتهباشیم، کافی است به این نکته توجه کنیم که سرانه درآمد سالانه گردشگری برای جهان، ۱۷۰ دلار، و برای ایران حدود ۸۰ دلار است. درحالیکه این رقم برای کشور همسایه ترکیه، بیش از ۴۵۰ دلار است.(۳) بهبیاندیگر هر شهروند ترکیه فقط از بابت صنعت گردشگری بیش از ۵٫۵ برابر هر شهروند ایرانی درآمد کسب میکند.
بهراستی چرا کشور ما سهمی تا این حد ناچیز از این سفره گسترده درآمد را کسب میکند و چرا با وجود ظرفیت عظیم کشورمان، بهراحتی میدان را برای رقبای خود خالی گذاشتهایم؟ ایران هم از نظر گردشگری طبیعی و هم گردشگری فرهنگی جاذبه فراوانی دارد، و میتواند جایگاهی ویژه در عرصه صنعت گردشگری جهانی داشتهباشد. اما تاکنون این ظرفیت عظیم و ارزشمند به طور جدی موردتوجه قرارنگرفته و حرکتی جدی در مسیر رسیدن به موقعیت مطلوب نداشتهایم. درواقع این باور که گردشگری فرصتی برای کسب درآمد و ایجاد اشتغال در کشور است، هنوز در بین دستاندرکاران و اقشار تأثیرگذار جامعه شکل نگرفتهاست. شاید برخی از این افراد گردشگری را نه یک فرصت، بلکه یک تهدید میپندارند و ترجیح میدهند فعلاً تا اطلاع ثانوی این صنعت در کشورمان گسترش نیابد و جامعه از آثار فرهنگی احتمالی آن مصون بماند.
بیمهری گستردهای که در گوشهوکنار این کشور با آثار تاریخی ارزشمندمان میشود، خود نشان از این بیاعتنایی عمیق به ظرفیتهای گردشگری دارد. عملکرد کشورمان طی چنددهه گذشته درباب ثبت میراث فرهنگی در فهرست یونسکو، نیز شاخصی است که این بیتوجهی را بهخوبی به تصویر میکشد. درحالحاضر، ۷۰۴ اثر جهانی در این فهرست ثبت شده و طبق مقررات یونسکو، کلیه کشورهای عضو وظیفه همکاری برای حفاظت از این آثار را بهعهده گرفتهاند. در این فهرست طولانی فقط ۱۷ اثر متعلق به ایران حضور دارند. این بدان معنی است که کشورمان درباب آمادهسازی پرونده آثار تاریخی خود و طی مراحل ثبت جهانی به نحو مناسب اقدام نکردهاست.
اتفاقی که زمستان گذشته در مورد پرونده میدان امیرچخماق یزد افتاد، بهخوبی گویای این دشواریها و بیتوجهیها است. آن روز با وجود مخالفت مسؤولان فرهنگی منطقه، بخشی از محوطه به منظور دفن پیکر پاک شهدای دفاع مقدس حفر شد. مسؤولان فرهنگی معتقد بودند با وجود احترام فراوان به شهیدان، نباید در محوطه میدان دستکاری صورت بگیرد، چون در این صورت امکان ثبت جهانی اثر، که بخش عمده مراحل آن طی شدهاست، از بین میرود. بااینحال متولیان امر بدون توجه به نظر مسؤولان فرهنگی و با نادیده گرفتن مصوبات مسؤولان محلی، شبانه اقدام به حفر محوطه و ساختن مدفن برای شهیدان گمنام کردند، تا آنان را در مقابل عمل انجامشده قرار بدهند.
بهدنبال این واقعه، مسؤولان فرهنگی منطقه اعتراض کردند که این کار مغایر مقررات و قوانین یونسکو بوده و موجب تحمیل خسارت به آثار فرهنگی کشور شدهاست. توجیه مسؤولان فرهنگی این بود که هر کشوری برای برخورداری از تریبون جهانی یونسکو و ثبت اثر تاریخی خود به منظور استفاده از این فرصت تبلیغی و شناساندن ظرفیتهای خود به جهانیان و گردشگران بالقوه، باید محدودیتهای یونسکو را رعایت کند و مقررات آن را بپذیرد، والا امکان استفاده از این تریبون رایگان و برخورداری از حمایت جهانی برای حفظ آثار تاریخی خود را نخواهدداشت. اما پاسخ طرف مقابل به این اعتراض کارشناسانه و منطقی، این بود که یکی از سخنوران در همان ایام طی نطقی این حساسیت مسؤولان فرهنگی را مورد استهزاء قرار داد که سازمان ملل که در مقابل کشتار ملتهای بیدفاع سکوت میکند و از منافع محرومان جهان حمایت نمیکند، چه حقی دارد که از ما بخواهد قوانین و مقررات یونسکو را رعایت کنیم؟! چه حقی دارد برای ما قانون تصویب کند؟!
بهاینترتیب فردی که نه درک درستی از یونسکو دارد، نه منظور از ثبت جهانی یک اثر تاریخی را متوجه شدهاست، و نه از علت الزام به رعایت مقررات یونسکو چیزی میداند، درباب نحوه برخورد با میراث فرهنگی و تاریخی کشور تصمیم میگیرد و اعتراض کارشناسانه مسؤولان فرهنگی کشور را بیتأثیر میگذارد.
شاید همین پرونده و همین حادثه خاص یکی از گویاترین موارد برای به تصویر کشیدن نحوه برخورد جامعه امروز ما با میراث تاریخی و جاذبههای گردشگری خود باشد. جامعهای که نه اهمیت جاذبههای گردشگری را دریافتهاست، و نه درک درستی از ظرفیتهای سرزمین برای کسب درآمد و افزایش سهم کشور از درآمد گردشگری جهان دارد. بهطوریکه ملاحظه میکنید، نیازی نیست قدرتهای بزرگ جهانی ما را گرفتار تحریم کنند و دشواریهای ناشی از تحریم را پیش پای این ملت بگذارند. زیرا قبل از آن، خودمان راه هرگونه ارتباط مطلوب و ارزآور را بسته و کلیدش را هم درهم شکستهایم، تا این در همچنان قفل بماند. بهنظرمن، فقط یک عنوان برازنده این شیوه برخورد با ظرفیتهای درآمدسازی و اشتغالزایی حوزه گردشگری است: تحریم خودخواسته یا “خودتحریمی”.
————————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره ۱ – ۴ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
۱ – رجوع کنید به:
خطر افزایش تعداد گردشگران خارجی!
تولید سالانه نفت (صادرات بعلاوه مصرف داخلی) کشورهای عضو اوپک نزدیک به ۱۱میلیارد بشکه است. با فرض قیمت ۶۰ دلار برای هر بشکه، ارزش کل تولید سالانه نزدیک ۶۶۰میلیارد دلار خواهدبود.
۲ – همان مأخذ قبلی
۳ – رجوع کنید به:
پول غذای گردشگران ترکیه = کل درآمد گردشگری ایران
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی