دادگاه عدل علوی به‌مثابه یک جاذبه گردشگری *

همه ما ماجرای شکایت مولای متقیان(ع) را از مردی غیرمسلمان شنیده‌ایم. مولا که مقام حاکم را داشت از یک شهروند عادی شکایت کرد. در جلسه دادگاه از این که قاضی او را با احترام نام برد، و بین او متشاکی تفاوت قائل شد، برآشفت. قاضی بعد از پوزش بابت این خطای خود، به بررسی مستندات شکایت پرداخت. مستندات مولا قاضی را قانع نکرد، و او حق را به حاکم اسلامی نداد. به‌این‌ترتیب، متشاکی تبرئه شد.
در طول چندصد سال گذشته، با شنیدن و بارها شنیدن این ماجرا، به ابعاد مظلومیت مولا و تنهایی این گوهر تابناک و قدرناشناخته اندیشیده و اشک ریخته‌ایم. اما نکته‌ای که از آن غافل مانده‌ایم، این است که شخص متشاکی وقتی این‌همه صداقت و پاکی از نظام قضایی سرزمین اسلامی دید، منقلب شد و با وجود نبود مدارک برعلیه خود، داوطلبانه اقرار کرد که مولا در ادعای خود برحق ‌است، هرچند مستندات موردنظر قاضی را ندارد.
این ماجرا مصداقی بارز بر دستور امام صادق(ع) است که: “کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم”. مردم را به راه حق دعوت کنید اما نه با سخنرانی‌های مهیج آنچنانی، بلکه با عمل خودتان. از خود رفتاری نشان دهید که همگان مجذوب رفتار شما و باورهایتان شوند. چرا که دوصد گفته چون نیم کردار نیست.
فکرش را بکنید. اگر دادگاه‌ها، ضابطان قضایی، مسؤولان و همه کارگزاران جامعه اسلامی در مسیر تشبُّه هرچه بیشتر به دادگاه عدل علوی پیش بروند، و روزبه‌روز بیشتر شباهت به آن بیابند، چه انقلابی در عالم شکل می‌گیرد. در این صورت لازم نخواهدبود مؤسسات ریز و درشت تبلیغی وظیفه شناساندن اسلام را به مردم جهان دنبال کنند؛ مبلِّغ به کشورهای دیگر اعزام کنند؛ تشکیلات عریض و طویل و پرهزینه در سایر بلاد راه بیندازند؛ و از همه مهمتر، در معرض انتقادی دائمی قرار بگیرند که چرا فلان گروه از مبلغان فقط در سرزمین‌های خوش آب‌وهوا به تبلیغ اسلام می‌پردازند و هرگز رنج سفر به سرزمین‌های خشک و سوزان را به خود نمی‌دهند؛ یا چرا پولی را که می‌توانند خرج رفع مشکلات اقشار محروم بکنند، خرج تبلیغات پرهزینه و کم‌بازده می‌کنند.
اگر دادگاه‌های ما هرچه بیشتر به دادگاه علوی شباهت پیدا کنند، لازم نیست مبلغان اسلامی به اقصی نقاط جهان اعم از خوش آب‌وهوا یا بیابان‌های گرم و سوزان، سفر کنند. چرا که در این صورت، سیل مشتاقان از اطراف و اکناف جهان برای دیدار از این دادگاه‌ها به سرزمین‌مان روانه خواهندشد. محققان، اساتید دانشگاه‌ها، حقوقدانان، خبرنگاران و حتی شهروندان عادی به این سرزمین خواهندآمد و برای حضور در جلسات دادگاه و تماشای محاکم اسلامی، صف خواهندکشید تا قضاوت اسلامی علوی را به چشم خود ببینند.
امام صادق(ع) در همان جمله کوتاهی که در بالا نقل کردم، تبلیغ زبانی و سخنورانه را در مقابل تبلیغ از طریق اعمال و رفتار قرار داده‌اند. تبلیغ زبانی پرهزینه و کم‌بازده است. باید سفر کرد، باید مراسم برگزار کرد، باید تشکیلات راه انداخت و …. آخر سر هم باید به دستاوردی اندک قناعت کرد. اما در مقابل تبلیغ رفتاری هم مؤثرتر و پربازده‌تر است و هم کم‌هزینه. علاوه براین، همان‌طور که اشاره کردم، درآمدزا هم هست!
اگر دادگاه‌های ما هرچه بیشتر “علوی” شوند، گردشگران بسیاری به سرزمین ما خواهندآمد؛ هتل‌ها و مهمانسراهای شهرهایمان، افزایش چشمگیر “ضریب اشغال” و درآمد را تجربه خواهندکرد. به جای مؤسسات ریز و درشت تبلیغی در سراسر جهان، نیازمند مؤسسات پرتلاش گردشگری خواهیم‌بود که سیل گردشگران مشتاق را از سراسر جهان برای “تور دادگاه‌گردی” به کشورمان اعزام می‌کنند. به‌این‌ترتیب جامعه ما به جای صرف هزینه برای تبلیغ کم‌بازده، از تبلیغ پربازده خود کسب درآمد هم خواهدکرد، و تهدید افزایش هزینه تبلیغات را به فرصت افزایش درآمد گردشگری مبدل خواهدساخت.
اما درآمد و صرفه‌های اقتصادی ناشی از “هرچه بیشتر علوی شدن دادگاه‌ها” فقط در امور گردشگری خلاصه نمی‌شود. با گسترش و تعمیم این الگوی رفتاری، بسیاری از دعاوی بین شهروندان که اینک ادارات دادگستری شهرهایمان را با تراکم میلیونی پرونده‌های شکایت روبه‌رو کرده، خاتمه خواهدیافت. دادگاه‌ها و محاکم از فشار روزافزون پرونده‌های ارجاعی رها خواهندشد؛ و این همه هزینه گزاف دادرسی به جامعه تحمیل نخواهدشد.
البته این نکته را باید اضافه کنم که این به‌اصطلاح “تور دادگاه‌گردی” فقط یک نمونه و مثال عینی است. جذابیت جامعه‌ای که با ارزش‌های اسلامی و مدیریت علوی آراسته شود، بسیار بیش از این است. جامعه‌ای که در آن فقر برچیده شده، زمامدارانش در اندیشه کمک به ضعیف‌ترین افراد جامعه و رعایت حال آنان هستند، مدیران ارشدش خود را خادمان فروتن، و کم‌درآمدترین و تهیدست‌ترین شهروندان را ارباب و ولی‌نعمت خود می‌شمارند، حرف زیادی برای گفتن به جهان پرآشوب و تشنه عدالت امروز دارد.
به‌راستی، آیا تبلیغ رفتاری پربازده‌تر و بسیار سودمندتر از تبلیغ زبانی نیست؟
————————————
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۲۰ – ۴ – ۹۴ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.