آمار و اطلاعات بهمثابه یک سرمایه ملی *
بیتردید مجموعه آمار و اطلاعات را میتوان یک دارایی بسیار مهم و ارزشمند برای هر جامعهای تلقی کرد. سیاستگذاری برای دستیابی به توسعه و انتخاب مسیر درست حرکت، نیازمند مجموعه اطلاعات آماری درست و قابلاعتماد است، تا سیاستگذاران بتوانند با شناخت دقیق اقتصاد کشور انتخاب درستی داشتهباشند و در مرحله بعد با رصد شاخصهای کلان اقتصادی، آثار و نتایج سیاستها را سنجیده، و مسیر آینده را اصلاح کنند.
این دارایی ارزشمند اجتماعی نیز مانند بسیاری از داراییهای دیگر، در طول زمان و بهتدریج شکل میگیرد، و دارای ارزش میشود. متولیان امر آمار باید چند دهسال در این میدان فعالیت کرده، و به گردآوری آمار و اطلاعات قابلاعتماد اهتمام بورزند، تا حاصل کارشان بتواند درکی درست و اطمینانبخش از واقعیات جامعه و سیر تحولات آن به دست بدهد.
اما اثر گذشت زمان و اهتمام چند دهساله متولیان، فقط نباید در توسعه کمّی نظام آماری دیدهشود. به بیان دیگر، صرف طولانی شدن دوره موردمطالعه و داشتن اطلاعات آماری برای دوره طولانی نیست که این مجموعه را ارزشمند و قابلاستفاده میسازد. بلکه باید بهطور همزمان آثار تحوّل کیفی هم در این مجموعه اطلاعات مشاهده شود. متولیان امر آمار باید با دقت و ریزبینی به فکر اصلاح کاستیها و افزودن بر درجه راستنمایی و قابلاعتماد بودن محصول تشکیلات خود باشند، و سالبهسال با کسب تجربه و اصلاح خطاهای گذشته، کارآمدی نظام آماری را بهبود بخشند.
بدینترتیب، تحوّل کیفی در کنار توسعه کمّی مجموعه اطلاعات و آمار، آن را مبدّل به یک سرمایه ملی و یک دارایی ارزشمند و مولد خواهدساخت که میتواند بهعنوان یک ابزار بسیار مهم و راهبردی به برنامه توسعه کشور خدمت کند.
عمر نظام آماری نوین در جامعه ما به چندین دهسال رسیدهاست. بیتردید طیّ این دوره نهچندان طولانی مسؤولان وقت زحمات زیادی برای بهبود شیوههای کار و تکمیل اطلاعات کشیدهاند. ازاینرو، توسعه کمّی نظام آماری کشور حتی اگر رضایتبخش نباشد، انکارناپذیر است. طیّ این سالها قدمهای بزرگی به پیش برداشتهایم. اما آیا تحوّل کیفی هم در مسیر مطلوب و با سرعتی امیدوارکننده اتفاق افتادهاست؟ آیا در طول زمان، اصلاح تدریجی در شیوههای گردآوری و ثبت و ضبط اطلاعات صورت گرفتهاست؟ آیا بر درجه راستنمایی و قابلیت اعتماد نظام آمار و اطلاعات کشور به صورت مستمر افزودهشدهاست؟ و در یک کلام، آیا این دارایی ملی در طول زمان در مسیر “ارزشمندتر شدن” و “پربازدهتر شدن” پیش رفتهاست؟
به نظر من، برای این ادعا که جامعه ما هنوز برای رسیدن به مرحله تملک دارایی ارزشمندی به نام مجموعه آمار و اطلاعات راه درازی در پیش رو دارد، میتوان دو دلیل محکم ارائه نمود:
۱ – در حال حاضر ناهمگونی و نابسامانی تشکیلاتی به صورت ابهام در شرح وظایف و مأموریتهای سازمانها، موجب تولید آمار متنوع و بعضاً متناقض میشود. طی سالیان گذشته نهتنها قدم جدّی برای حل این معضل برداشتهنشده، بلکه گاه با برخی اعمال سلیقههای غیرکارشناسی بر نابسامانی موجود افزودهشدهاست. ارائه آمار و اطلاعات موازی و نبود یک متولی مقتدر در این عرصه موجبات کاهش قابلیت اعتماد مجموعه اطلاعات آماری تولیدشده را فراهم میآورد. اگر جامعه ما به دنبال تولید، تملک و تصاحب این “دارایی ارزشمند” است، باید سالبهسال اینگونه نابسامانیها و بلاتکلیفیها را کاهش دهد.
۲ – تجربه دولت گذشته و “عملکرد خاص” دولتمردان آن دوره که باید از آن با عنوان “سالهای دور از تدبیر” یاد کنیم، نشان داد که گنجینه اطلاعات آماری کشور از تعرض و “ناخنک” مقامات مسؤول مصون نیست. دولتمردانی که قصد دارند با ارائه تصویری مطلوب از عملکرد خود، آرای شهروندان را به سمت خود و متحدانشان جذب کنند، علاقمند هستند با “دخالت” در کار جمعآوری و ارائه آمار و اطلاعات، شهروندان را متقاعد کنند که عملکرد آنان بهتر از رقبای سیاسیشان است. اگر امکان تعرض به گنجینه آمار و اطلاعات کشور برای اینگونه سیاستمداران ناصادق فراهم بیاید، برای رسیدن به اهداف و آرزوهای سیاسی کوچک خود، از تخریب بنیان آماری کشور و آتش زدن به گنجینه اطلاعات ابایی نخواهندداشت. به عنوان مثال، آنان با لطایفالحیل و با ارائه اطلاعات آماری مخدوش ثابت خواهندکرد که تحریمهای ظالمانه اثری در وضع معیشت مردم نداشته، و حتی باعث افزایش رفاه مردم شدهاست! اگر جامعه ما به دنبال تولید، تملک و تصاحب این “دارایی ارزشمند” است، باید سالبهسال بر امنیت گنجینه آماری کشور افزوده، و امکان “دستکاری” دولتمردان را تا مرز رسیدن به صفر کاهش دهد.
بدینترتیب میتوان ادعا کرد بخش مهم و عمده پیشرفت نظام آماری کشور طیّ چند دهه گذشته، از نوع توسعه کمّی بوده، و تحول کیفی سهم اندکی داشتهاست. شاید بهترین شاهد مثال، امکان بهکارگیری شیوه جمعآوری اطلاعات سرشماری از طریق اینترنت باشد. در سرشماری اخیر این امکان برای شهروندان فراهم شده که با مراجعه به سایت مربوط اطلاعات خود را شخصاً وارد کنند. حتی متولیان امر برای تشویق شهروندان به این امر، هدایایی نیز با قید قرعه درنظر گرفتهاند.
بیتردید حرکت در مسیر استفاده از شیوههای نوین جمعآوری و پردازش اطلاعات، فراهم ساختن پیشرفتهترین سختافزار برای کار آمارگیری و ارائه بهموقع گزارشات، امری مثبت و ارزشمند است. اما آنچه که مجموعه اطلاعات آماری کشور را مبدل به یک “سرمایه ملی” میکند، فقط و فقط قابلیت اعتماد این اطلاعات است که منحصراً از طریق بهبود شیوههای تولید اطلاعات و جلوگیری از اعمال سلیقه دولتمردان در طول زمان و به عبارتی افزایش درجه راستنمایی آن تولید میشود.
به نظر من تأکید مقام معظم رهبری بر “گناه کبیره بودن دستکاری در آمار و اطلاعات” (۱) ازیکسو اشاره بر همین نکته دارد. زیرا با این دستکاری، مجموعه عظیم آمار و اطلاعات کشور دیگر قابلاعتماد نخواهدبود. بدینترتیب این دارایی عظیم و ارزشمند، از ارزش خود تهی میشود، و چه گناهی بزرگتر از این که دولتمردان ثروت کشور را خرج اهداف کوتاهمدت سیاسی خود بکنند؛ و در کوتاهمدت با رندی و بیصداقتی بر حریف سیاسی خود غلبه کرده، و بهاصطلاح مچ وی را بخوابانند، اما در بلندمدت جامعه را از ثروتی عظیم و سرمایهای گرانبها محروم کنند.
اما از سوی دیگر، خسارت دستکاری آمار و تولید اطلاعات مخدوش، فقط کاستن از ارزش گنجینه آمار و اطلاعات کشور نیست. گاه همین اطلاعات “دستکاریشده” و مخدوش تصمیماتی را به جامعه تحمیل میکند که ممکن است خسارتی بهمراتب عظیمتر و خانمانبراندازتر بهدنبال داشتهباشد. وضعیتی را تصور کنید که در میدان جنگ، فرماندهی برای رویارویی با مهاجمان اعزام شده، اما حتی اطلاعات درستی درباره وضعیت مهمات در اختیار نیروهایش، و تعداد نیروهای دشمن به او دادهنشدهاست!
یکی از گویاترین و درعینحال دردناکترین مثالها برای نشان دادن خسارت اطلاعات و آمار مخدوش، تحلیل معروف وزیر نفت دولت دهم و پیشبینی افزایش قیمت نفت تا سطح دویست دلار در صورت تحریم نفت ایران است. (۲) وزیر وقت به استناد آمار و اطلاعات غلط، چنین نتیجهای گرفتهبود. نه او نه همکارانش در دولت دهم هرگز به این نکته توجه نداشتند که اولاً اطلاعات پایهای این پیشبینی غلط است، و ثانیاً حتی اگر هم این افزایش قیمت محقق شود، آنهم در شرایطی که ایران موفق به فروش نفت خود نمیشود، چه سودی به حال کشورمان دارد؟ زیرا فقط موجب ثروتمندتر و قدرتمندتر شدن رقبای منطقهای ایران میشود که در غیاب ما و به لطف ما نفت خود را گرانتر بفروشند!
——————————-
۱ – مراجعه کنید به:
دستکاری در آمارها گناهی کبیره است
۲ – مراجعه کنید به:
نفت دویست دلاری؛ رویایی که تعبیر نشد
* – این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شماره چهارشنبه ۷ – ۷ – ۹۵ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, یککمی سیاسی