شیوهای آسان برای شناسایی رانتخواران *
مطابق سنت سرشماری در کشور، هر دهسال یکبار سرشماری عمومی نفوس و مسکن انجام میگیرد. در فاصله دو سرشماری، مقدار متغیرهای مهم موردتوجه سیاستگذاران و برنامهریزان “برآورد” میشود. طبعاً این برآوردها هرقدر هم دقیق و علمی انجام بگیرد، بازهم یک “برآورد” هستند، و نمیتوان یقین پیدا کرد که کاملاً با واقعیت تطبیق داشتهباشند. بههمین دلیل سرشماری بعدی که با فاصله دهسال انجام خواهدگرفت، امکان تصحیح خطای برآوردها را فراهم میآورد.
بدینترتیب نتایج سرشماری با فاصلههای زمانی دهساله را میتوان تصاویری دقیق از واقعیت دانست که تغییرات متغیرهای کلیدی را در طول یک دوره زمانی طولانی نشان میدهد. با کمک این تصاویر میتوان درباب سرعت تغییرات و نحوه حرکت متغیرهای کلان قضاوت کرد که مثلاً کدامیک رشد سریعتری دارد.
حال فکرش را بکنید. اگر اطلاعات قابلقبولی درباب شیوهزندگی، وضعیت درآمد و میزان دارایی مقامات، مدیران ارشد و میانی و افراد متنفذ کشور داشتهباشیم و همانند نتایج سرشماریهای دهساله این اطلاعات را کنار هم گذاشته و مقایسه کنیم، چه نتایج جالبی بهدست خواهدآمد؟
این درست است که میزان دارایی و تمکن مالی این افراد در طول سالیان گذشته تغییر کردهاست، اما باید دید با چه سرعتی این تغییرات حادث شدهاند. افزایش سریع دارایی میتواند به معنی بهرهمندی از رانت و امتیازات ویژه باشد. بهعنوان مثال، آن مسؤول محترم که سی سال پیش در یک آپارتمان استیجاری ۷۰ متری ساکن بوده، و بیست سال پیش موفق به خرید یک آپارتمان با اقساط فراوان شدهاست، اگر اینک مالک چندین فقره مستغلات و داراییهای ارزشمند دیگر شدهاست، باید درباب سرعت غیرمجاز افزایش داراییهای خود توضیحاتی بدهد!
شاخص عمومی قیمتها طی ۲۰سال گذشته تقریباً ۲۵برابر شدهاست. بدینترتیب اگر ارزش داراییهای یک خانوار طی این دوره ۲۵برابر شدهباشد، میتوانگفت تقریباً همپای تورم پیش رفتهاست. و البته بسیاری از خانوارهای اقشار متوسط و محروم طی این دوره با فشار سهمگین تورم به دهکهای درآمدی پایینتر سقوط کردهاند. در چنین شرایطی یک مسؤول محترم و یک مقام متنفذ که طبعاً در پرداخت مالیات و وجوه شرعی و حتی انجام کارهای خیریه پیشقدم بوده، اگر از جریان تورمی هم پیشی گرفتهباشد، آیا نباید توضیحی درباب شیوه مدیریت کمنظیر داراییهای خود ارائه کند؟
طی همین دوره و همزمان با درهم شکستهشدن بنیان اقتصاد خانوارهای طبقه متوسط کشور، گروهی از افراد متنفذ در سایه ارتباطات و لابی قدرتمندشان، به ثروتهای افسانهای دست یافتهاند که مقایسه نرخ رشد ثروتشان با نرخ تورم یک شوخی بسیار پیشپاافتاده است. بهراستی چنین رشد سریع و افسانهای چگونه بدون بهرهمندی از رانت امکانپذیر است؟
بررسی وضعیت دارایی این افراد در فاصلههای زمانی دهساله و محاسبه سرعت رشد داراییها، میتواند بهترین شاخص را برای شناخت گروههای برخوردار از رانت به دست بدهد. زیرا اینان برای توجیه سرعت غیرمجاز ثروتمندشدن خود، حرفی برای گفتن نخواهندداشت.
ممکن است گفتهشود دسترسی به اطلاعات قابلاعتماد از وضعیت تمکن یک فرد معین در سالهای گذشته کاری دشوار و زمانبر است، و ممکن است دستآورد مطلوبی نداشتهباشد. در پاسخ باید گفت چنین نیست. کافی است عملکرد مالی یک خانوار را از نظر نقل و انتقال مالی و خرید و فروش داراییهای غیرمنقول بررسی کنید تا به تصویری قابلاعتماد از تغییرات دارایی آن برسید. خوشبختانه با همین اطلاعات محدود از سوابق معاملات افراد میتوان این تصویر را به دست آورد. فقط کافی است ارادهای برای این بررسی و سنجش وجود داشتهباشد.
ناگفته پیداست که در چنین بررسی گسترده و مهمی، باید دقتی کارشناسانه برای شناسایی داراییهای افراد و نزدیکانشان بهکار گرفتهشود، و حتی اقلامی مانند انواع مؤسسات خیریه و فرهنگی ریز و درشت که گاه بهعنوان پوششی برای فعالیتهای مالی “خاص” بهکار گرفتهمیشوند، نیز نباید از نظر دور بمانند.
اما در پایان …
معمولاً تصاویر مربوط به گذشته دور سیاستمداران و چهرههای مشهور موردتوجه رسانهها قرار میگیرد. بسیاری از افراد علاقمند هستند تا تصویری از گذشته یک شخصیت محبوب و مشهور، خواه هنرمند، خواه سیاستمدار و خواه چهرهای متنفذ، داشتهباشند. با کمک این تصاویر که با فاصله زمانی معقول تهیه شدهاند، میتوان دریافت که چه کسی زود پیر شده و چه کسی به اصطلاح “خوب مانده” است.
تصویر مالی و سیاهه دارایی یک فرد متنفذ در سالیان گذشته نیز چنین نقشی دارد. فردی که سی سال پیش یک زندگی معمولی و همتراز با عامه مردم داشته، چگونه با رشدی سریع خود را بالا کشیدهاست؟ چگونه گلپسر جوان و کمتجربهاش بدون برخورداری از هرگونه ارثیه خانوادگی، به جرگه میلیاردرهای جوان پیوسته و با تأسیس شرکتی “خاص” به معاملههای میلیاردی دست میزند؟ و یا مهداماد خوششانس او کدام ورد را خوانده که مجوز واردات فلان کالا را با شکستهنفسی تمام پذیرفته، و با سرعتی سرگیجهآور در مسیر ثروتاندوزی پیش تاخته و میتازد؟
اگر روزی مسؤولان محترم تصمیم به برخورد با این دلاوران رانتخوار و میلیاردرهای تازه به دوران رسیده بگیرند، اطلاعات مربوط به گذشته این افراد کمک ارزشمندی به کشف و شناخت سرشاخههای رانت خواهدنمود. همانگونه که گفتم، کافی است ارادهای درکار باشد.
بررسی وضعیت گذشته و حال متنفذان از نظر میزان دارایی و سطح تمکن مالی، همان “محک تجربه” است که اگر پایش به میدان کشیدهشود، سیهرویی رانتخواران و ناخنکزنندگان به ثروتهای عمومی را موجب خواهدشد:
خوش بوَد گر محک تجربه آید به میان
تا سیهروی شود هرکه در او غِش باشد.
———————————————
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره شنبه ۱۷ – ۷ – ۹۵ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: توزیع درآمد و رفاه, رانتخواری و فساد