راه و بیراهه در بهار ۹۶ (بخش پنجم) *

محور چهارم – تعامل خردمندانه با جهان
امروزه بازار جهانی میدان رقابت تنگاتنگ کشور‌هایی است که با چنگ و دندان تلاش می‌کنند سهم بزرگتری از این سفره عظیم و پرنعمت برای خود بردارند، و رتبه خود را در سلسله‌مراتب تجارت جهانی بهتر و بهتر کنند. علت این همه تلاش و به‌اصطلاح “به هر دری زدن”، این است که هر کشوری با بهبود موقعیت خود در بازار جهانی می‌تواند رفاه، آسایش و درآمد بیشتری برای شهروندان خود فراهم سازد.
اینک سهم ایران از سفره‌های پربرکت تجارت جهانی و گردشگری به زحمت به نیم‌درصد از هریک از این‌دو سفره می‌رسد، آن‌هم درحالی‌که ظرفیت اقتصاد ایران با قابلیت‌های متنوع و عظیم آن و نیز جاذبه‌های بی‌مانند آن در میدان گردشگری فرهنگی و طبیعی، درحدی است که قناعت به این سهم ناچیز دل همه ایراندوستان را به درد می‌آورد.
گروهی از سخنوران و فعالان سیاسی کشور براین باور هستند که در سایه تعامل سازنده با جهان، می‌توانیم سهم بیشتری از تجارت جهانی را به خود اختصاص بدهیم. طبعاً در شرایطی که با شروع سخنرانی رئیس‌جمهور کشورمان در اجلاس سازمان ملل، بسیاری از سران کشورها سالن را ترک بکنند، همان‌گونه که در دوران ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد به یک رویه ثابت تبدیل شده‌بود، نه امکان جذب سرمایه خارجی و فنآوری فراهم می‌شود، و نه امکان گسترش تجارت.
درمقابل، گروه دیگری از سیاسیون سیاست تنش‌زدایی و تعامل مثبت با جهان را نشان سازشکاری و روحیه غیرانقلابی دولتمردان می‌دانند. به‌عنوان مثال، آقای سعید جلیلی می‌پندارد که حتی بدون تعامل سازنده با جهان هم می‌توان درآمد صادراتی کشور را به ۲۰۰میلیارد دلار (تقریباً ۲٫۵ برابر وضع موجود) رساند. البته ایشان درباره شیوه تحقق این هدف مهم توضیحی نمی‌دهد. به بیان دیگر، ایشان می‌پندارد همان‌گونه که ایران طی سالیان گذشته به آسانی بازار داخلی خود را در اختیار کشورهای دیگر گذاشت، سایر کشورها هم مثل ما سخاوتمند و لوطی‌‌مسلک هستند!
بدین‌ترتیب، می‌توان فعالان سیاسی کشور را در دو گروه عمده طبقه‌بندی کرد: گروه اول معتقدند برای پیشرفت کشور نیاز چندانی به تعامل مثبت با جهان و پیگیری سیاست تنش‌زدایی نداریم. زیرا قطعنامه‌های شورای امنیت اگر کاغذپاره هم نباشند، کاغذهای رنگین ولی بی‌خاصیت هستند!
در مقابل گروه دوم معتقدند برای تداوم رشد اقتصادی، باید در مسیر تعامل سازنده با جهان پیش برویم، و با گسترش روابط سیاسی و تجاری با جهان، سهم خودمان از سفره اقتصاد جهان را بزرگ و بزرگتر سازیم. آنان قطعنامه‌های شورای امنیت را ظالمانه، اما بسیار تأثیرگذار و خطرناک می‌دانند، و معتقدند سری را که درد نمی‌کند، نباید دستمال بست.
بدین‌ترتیب، معبر موردعلاقه گروه اول را باید مصداق “بیراهه” دانست. زیرا طی هشت سال تصدی خسارتبار دولت نهم و دهم، دستآورد چنین سیاست‌هایی را دیده، و طعم تلخ آن را چشیدیم. اما معبر پیشنهادی گروه دوم را می‌توان “راه” تلقی کرد.
حال سؤال این است: چرا آنان که سیاست تعامل سازنده را برای افزایش سهم ایران از اقتصاد جهان ضروری نمی‌دانند، از نامزدهای مخالف دولت حمایت می‌کنند؟
—————————————
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۲۵ – ۲ – ۹۶ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.