صادراتی که در خدمت توسعه نیست *
معاون وزیر اقتصاد اخیراً از برنگشتن ۳۰میلیارد دلار از ۴۰میلیارد دلار ارز صادراتی به کشور خبر دادهاست. اگر مسؤولان امر به اهمیت این موضوع توجه کرده و به فکر حل معضل بیفتند، احتمالاً در قدم اول از خود خواهندپرسید چرا تمهیدات لازم برای بازگشت این ارز به کار گرفتهنشده، و چرا صادرکنندگان تمایلی به بازگرداندن ارز ندارند؟ چرا تضمین کافی دریافت نشده تا آنان ملزم به بازگرداندن ارز بشوند؟ چرا باید سرمایههای ارزشمند کشور صرف تولید کالاهایی بشود که با صدور آنها ارزی به کشور باز نمیگردد، و خیلی چراهای دیگر.
طبعاً همه این چراها ارزش تحلیل و بررسی دارند. باید جلو فرار سرمایه به صورت صادرات بدون بازگشت ارز گرفتهشود. اما این همه ماجرا نیست. به بیان دیگر حتی اگر معضل صادرات بدون بازگشت ارز در کار نبود و صادرکنندگان با طیب خاطر ارز را به کشور برمیگرداندند، این درآمد صادراتی کمک چندانی به توسعه کشور نمیکرد.
همهساله مقامات از رقم بزرگ صادرات غیرنفتی سخن میگویند و اینکه کشورمان توانستهاست با وجود همه دشواریها صادرات خود را افزایش داده، و به فکر حضور در بازار کشورهای مختلف باشد. اما آیا هیچگاه از خود پرسیدهایم افزایش درآمد صادراتی تحت چه شرایطی میتواند در خدمت توسعه کشور باشد؟
با بررسی تجربه کشورهایی که طی چند دهه گذشته موفق به افزایش سهم خود از تجارت جهانی شده، و درآمد صادراتی خود را رشد دادهاند، میتوان دریافت که کسب درآمد از محل صادرات بهتدریج به بهبود شرایط اقتصادی کشور و تحول بنیان تولید کالاهای صادراتی منتهی شدهاست. به بیان دیگر صادرکنندگان بهمحض کسب درآمد از طریق صادرات، برای تولید بیشتر و با کیفیت بهتر کالاهای صادراتی همت گماشته و سرمایهگذاری کردهاند. در چنین شرایطی سال به سال شاهد پیشرفت و بهکارگیری فنآوری نوین در عرصه تولید کالاهای صادراتی خواهیمبود و بهتدریج سبد کالاهای صادراتی کشور تغییرات چشمگیر به نفع کالاهایی با فنآوری بالاتر را تجربه میکند.
اما با گذشت سالیان دور و دراز و تلاش و جدیت متولیان امر برای افزایش حجم صادرات غیرنفتی کشورمان، آیا چنین اتفاقی را در اقتصاد ملی شاهد بودهایم؟ سالیان سال است که تولید برخی کالاهای کشاورزی مانند هندوانه با همان فنآوری دهههای قبل انجام میگیرد و حتی شیوه بستهبندی و بازاریابیمان هم چندان متحول نشدهاست. سالهای سال است که کشاورزان زحمتکش کشورمان کالای ارزشمندی چون زعفران را تولید میکنند، اما متولیان امر حتی از طی مراحل ثبت جهانی برند زعفران برای کشورمان نیز عاجزند. در تولید و صدور محصولات باغی هم همین شرایط را داریم. صادرکنندگان سیب درختی تولیدی کشورمان را صادر میکنند، اما حتی اگر ارز حاصل از صادرات را به کشورمان برگردانده و موجبات رنجش خاطر معاون محترم را فراهم نیاورند، تازه آن را صرف بهبود فرایند تولید و بستهبندی سیب نخواهندکرد.
به باور نگارنده علت بروز این وضعیت فقط و فقط گسترش روابط دلالی و جدا شدن میدان تولید و تجارت است. در چنین شرایطی صادرکننده برای ورود به میدان تولید و در نتیجه تلاش برای بهبود فرایند تولید نیازی نمیبیند. او وظیفه خود را فقط خرید محصول تولیدکنندگان به ارزانترین قیمت و صدور آن میداند و بس؛ حتی اگر این فعالیت صادراتی کوچکترین نفعی برای کشور نداشتهباشد. همانطورکه توزیعکنندگان بزرگ کالا که انحصار توزیع را در اختیار دارند، خود را بینیاز از سرمایهگذاری در مرحله تولید میدانند.
به بیان دیگر رواج فرهنگ دلالی و تقدم تجارت بر تولید و عدمحمایت مؤثر دولت از قشر مولد جامعه موجب شده که در عرصه تجارت داخلی مثلاً کشاورزانی که با تلاش و زحمت بسیار محصولات خود را روانه بازار میکنند، سهمی اندک از درآمد حاصل از فروش محصول خود کسب کنند و عمده درآمد نصیب توزیعکنندگان و عمدهفروشان بشود. در عرصه صادرات هم مشابه این وضعیت حاکم است.
از سوی دیگر، در سایه ندانمکاری مسؤولان و متولیان امر برخی فعالیتهای غیرمولد همچون تجارت املاک و مستغلات بهحدی با رونق همراه میشود که بسیاری از فعالان اقتصادی بزرگ در هر حوزهای که فعالیت بکنند، در کنار فعالیت متعارف خود حتماً بخشی از نقدینگی خود را در این میدان بهکار میگیرند، و اگر این بازار دچار رکود موقتی بشود، آنان انگیزهای برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات نخواهندداشت.
نتیجه تداوم این وضعیت طی چند دهه گذشته، فربه شدن بخش تجارت و ضعف و درماندگی مزمن بخش تولید بودهاست.
بدینترتیب باید پذیرفت مشکل اقتصاد ما و معضلی که صادراتمان با آن مواجه است، فراتر از آنی است که معاون محترم وزارت اقتصاد عنوان میکند، و حتی اگر مشکل فرار سرمایه بهصورت صادرات بدون بازگشت ارز حل شود، این درآمد صادراتی کمکی به رشد تولید و تقویت بنیان تولید ملی نخواهدکرد. جلوگیری از رشد مناسبات دلالی و افزایش سهم تولیدکنندگان واقعی از ارزش افزوده ناشی از فعالیت خودشان یکی از اولین قدمها برای بازگرداندن اقتصاد به ریل رشد و توسعه است.
———————-
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۲۳ – ۲ – ۹۸ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: رانتخواری و فساد, سیاستگذاری اقتصادی