این شاخص حرفی برای گفتن ندارد
چندی پیش بسیاری از نشریات و سایتهای اقتصادی از قرار گرفتن بورس تهران در جایگاه سومین بورس دنیا در رتبهبندی بلومبرگ به نقل از پایگاه اطلاعرسانی بازار سرمایه خبر دادند.
در بازار مکاره اطلاعات و اطلاعرسانی دنیا، بهویژه در عرصه اقتصاد، همهروزه اخبار و اطلاعات زیادی تولید و پخش میشود. شاخصها و اطلاعات آماری متنوعی ساخته و پرداخته میشود، و صد البته مشتری خاص خود را دارد. در این فضا ممکن است یک تحلیلگر اقتصادی برای بررسی و تحلیل یک واقعه، به دهها قلم اطلاعات و شاخصهای متنوع مراجعه و استناد کند.
بااینحال، بدیهی است همه این اطلاعات ریز و درشت در همه جای دنیا، آنهم نه در قالب یک تحلیل جامع مستند به انواع شاخصها، بلکه به صورت یک شاخص منفرد، کاربرد یکسانی ندارند.
اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم.
بورسهای فعال در سطح جهان را میتوان براساس رشدشان در طول یک هفته گذشته مقایسه کرد، و دارندگان بیشترین رشد را مشخص ساخت. اما این به چه معناست؟ هرسال ۵۲بار میتوان این شاخص را محاسبه کرد و هرهفته سه کشور، رتبههای اول تا سوم را اشغال میکنند. یعنی در طول سال از ۱۵۶ کشور نام بردهمیشود! البته ممکن است برخی نامها تکراری باشد.
همانطور که گفتم، چنین شاخصی برای تحلیلگرانی که تغییرات لحظهای بازارهای جهانی را با کمک انبوهی از اطلاعات و شاخصها رصد میکنند، میتواند کاربرد داشتهباشد. اما برای من و ما چندان مفهومی ندارد.
در طول ۵۲هفته گذشته، بورس ما چندبار رتبه اول تا سوم را کسب کردهاست؟ چندبار نام بورس ما بین ۱۵۶نام سال گذشته آمدهاست؟!
گیریم که یکبار رتبه سوم و یک هفته دیگر رتبه اول را داشتهباشیم. این کسب رتبه چه جایگاهی در عرصه مبادلات جهانی به ما میدهد؟ اگر چنین باشد، کشوری که نامش بیش از دهبار در این رتبهبندی سالانه تکرار میشود، باید از خوشحالی کارش به بستریشدن بکشد! ولی هرگز چنین نشدهاست.
پس چرا رسانهها و سایتهای خبری ما یک خبر معمولی را که ارزش خبری چندانی ندارد، به سرعت و به نقل از همدیگر، بازنشر میدهند؟
حال خودتان را جای یک فرد کماطلاع نسبت به ظرافتهای تحلیل اقتصادی و آماری بگذارید. بهناگهان در روزنامهها میخوانید که بورس تهران سوم شدهاست! در کدام مسابقه و رتبهبندی؟ مهم نیست! مهم این است که در جایگاه سومین بورس دنیا قرار گرفتهاست!
این مخاطب مظلوم متوجه نمیشود که هفته قبل بورس یالقوزستان اول بود و هفته قبل از آن، بورس یک کشور گمنام دیگر! آیا این شیوه اطلاعرسانی و جنجال رسانهای موجب به اشتباه افتادن مخاطب مظلوم نمیشود؟!
حال یک قدم جلوتر برویم. حتی اگر نام بورس ما به جای یک و دوبار، بیش از دهبار در طول سال در این رتبهبندی تکرار شود، شاید باز هم اتفاق درخشانی نیفتادهباشد. درست مثل این که نوجوانی درسآموز در کارنامه پایان سالش سه تا نمره بیست و دوازده تا تجدیدی داشتهباشد!
شاید به نظر بیاید که اگر به جای رتبهبندی هفتگی، رتبهبندی ماهانه یا سالانه را موردتوجه قرار بدهیم، مشکل حل میشود. البته شاخصهای ماهانه یا سالانه ایرادات کمتری خواهندداشت. اما بازهم فکر نمیکنم چنین شاخصی حرف زیادی برای گفتن، البته خطاب به ما، داشتهباشد.
به نظر من، ما برای بررسی و قضاوت درباب جایگاه بورسمان و مسائل مرتبط با آن و سایر امور مرتبط با بازار سرمایه در اقتصادمان، احتیاج به شاخصهای مناسبتری داریم.
———————————————————-
۱ – مراجعه کنید به:
بورس تهران درمکان سوم برترین بورسهای جهان از نظر بازدهی ایستاد
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی
با سلام،
یکی از مشکلات مهم جامعه ایران عدم اطلاع رسانی صحیح و درست است. این امر نه تنها در امور اقتصادی بلکه در همه امور صادق است. بدیهی است رسانه ها نقش مهمی در شکل گیری ذهنیت و تصور عامه مردم دارند ولی یک امر دیگر که بعضی رسانه هافراموش میکنند این است که قدرت جذب مخاطب در هر رسانه ای به میزان جذب اعتماد است و اعتماد ناشی نمیشود مگر از صداقت… و مخاطب همیشه تنها چشم و گوشش را به یک رسانه نمیدهد. پس اگر به مرور زمان مخاطب متوجه تناقض و عدم صداقت رسانه شود دیگر هیچ باوری به مطالب آن نخواهد داشت. همان چیزی که در شرایط فعلی اتفاق افتاده است.
۲- مطمئنا یکی از عوامل پیشرفت و توسعه هر جامعه ای ، توسعه و گسترش درک و دانش و فهم مردم آن جامعه است. و باز رسانه ها ابزارهای مهمی برای این رسالت شمرده میشوند. وقتی که نگران افزایش اطلاعات و آگاهی مردم باشیم، امیدی به توسعه ی همه جانبه این دیار نیست.