اقتصاد و پدیده “مناظره کنترل‌شده” *

امروزه در بسیاری از جوامع مقولات اقتصادی در صدر توجه مردم و خواسته‌های آنان از حاکمان است، هرچند ممکن است با توجه به میزان برخورداری جوامع، نوع و ترتیب خواسته‌ها متفاوت باشد. در جامعه امروز ایران به دلیل شرایط خاص اقتصادی و دشواری‌هایی که طی دهه‌های اخیر برای معیشت مردم پیش آمده، طبعاً توجه خاصی به موضوعات اقتصادی می‌شود و خواسته‌های مردم از مسؤولان و حاکمان بیشتر رنگ و بوی اقتصادی خواهدداشت.

با توجه به این واقعیت باید انتظار داشته‌باشیم مباحث اقتصادی در جریان انتخابات، خیلی بیشتر و جدی‌تر موردتوجه احزاب و جریان‌های سیاسی و فعالان سیاسی و رسانه‌ای باشد، و درنهایت مردم با درک بهتری از ماهیت دشواری‌های اقتصادی تصمیم خود را در مورد انتخابات بگیرند. به بیان دیگر، برگزاری انتخابات می‌باید علاوه‌بر کشف خواست و اراده واقعی مردم، هدف بسیار مهم دیگری را نیز محقق سازد، و آن رشد آگاهی اجتماعی مردم و رسیدن به شناخت عالمانه‌تر در مورد علت‌العلل گرفتاری‌ها و معضلات اجتماعی است.

بااین‌حال مروری بر اخبار و گزارشات رسانه‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد انتخابات در کشور ما چنین هدفی را برآورده نمی‌سازد. شیوه برگزاری اولین مناظره نامزدهای انتخاب‌شده از سوی شورای نگهبان که اختصاص به موضوعات اقتصادی داشت، به‌خوبی ادعای فوق را اثبات می‌کند. سؤالاتی که در این مناظره از نامزدها پرسیده‌می‌شد، با دقت بسیار بالایی گزینش شده‌بود، و هیچکدام از این سؤالات اشاره‌ای به اصلی‌ترین چالش‌های اقتصادی کشور و مهم‌ترین معضلات و دشواری‌ها نداشت. درواقع صدا و سیما که خود را رسانه‌ملی می‌نامد، تلاشی برای کشف مهم‌ترین دلمشغولی‌های مردم در عرصه اقتصاد و ریشه‌یابی مشکلات با استفاده از نظرات اهل فن و اقتصاددانان آزاداندیش کشور نکرده‌بود.

اگر بنا بود این مناظره به رفع ابهامات مردم و انتخاب بهتر آنان کمک کند، می‌بایست به بنیادی‌ترین پرسش‌ها می‌پرداخت. در این مناظره سخنی از تحریم و دشواری‌هایی که به اقتصاد ملی وارد کرده، یا ضرورت پیوستن به FATF با هدف حل مشکلات تعامل شبکه بانکی کشور با شبکه جهانی، یا حتی شیوه تأمین مالی برنامه‌های رفاهی پیشنهادی نامزدها نبود. ازاین‌رو به‌درستی این مناظره از سوی بعضی ناظرین در حد یک آزمون استخدامی معمولی تلقی شد.

ازآنجاکه مناظره تلویزیونی نامزدها در سطح وسیع در کشور موردتوجه شهروندان قرار می‌گیرد، می‌توان ادعا کرد بخش عمده اطلاعات شهروندان در مورد نامزدها طبعاً باید از طریق همین برنامه در اختیارشان قرار گیرد. بدین‌ترتیب مایه شگفتی نخواهدبود وقتی مشاهده می‌کنیم جروبحث‌های حامیان نامزدهای مختلف در فضای مجازی از سطح نکاتی مانند ارزش علمی مدرک تحصیلی نامزدها، یا بی‌تقصیر بودن فلان نامزد در شکل‌گیری فلان معضل فراتر نرود. 

اجازه بدهید یک مورد مشخص از چنین مجادلاتی را مورد بررسی قرار بدهیم.

طی سالیان گذشته بنگاه‌های تولیدی متعددی در مناطق مختلف کشور تعطیل شده‌اند. در برخی موارد مدیران بنگاه موفق به پرداخت اقساط تسهیلات بانکی خود نشده، و با اقدام حقوقی بانک گرفتار توقیف شده‌اند؛ و یا به دلیل از دست دادن بازار و افزایش بیرویه هزینه‌های تولید، عطای تداوم فعالیت را به لقایش بخشیده‌اند. سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا تمام مسؤولیت بنگاه‌های تعطیل‌شده متوجه شبکه بانکی است که مهلت بازپرداخت به بدهکاران نمی‌دهد؟ آیا راه‌اندازی مجدد این بنگاه‌ها فقط در گرو مداخله رئیس قوه‌ قضائیه است؟ 

روشن است که موضوع بسیار پیچیده‌تر از این ادعاهای خام است. سایه سنگین رکود بر اقتصاد کشورمان، ازیک‌سو از کاهش فرصت صادرات و ارتباط با بازارهای هدف در منطقه و جهان نشأت می‌گیرد، و از سوی دیگر معلول افزایش بیرویه قیمت مواد اولیه و واسطه‌ای وارداتی است که باید با لطایف‌الحیل و با پرداخت هزینه‌های گزاف ناشی از دور زدن تحریم‌ها تأمین گردند. از سوی دیگر انباشته شدن ثروت در دست عده‌ای معدود از طبقه میلیاردرهای تازه به دوران رسیده، موجب افزایش درجه جذابیت فعالیت‌های دلالی در مقایسه با فعالیت‌های تولیدی شده‌است. در چنین شرایطی صرف افزایش مهلت بازپرداخت بدهی برای بنگاه‌های تولیدی، یا بازگشایی بنگاه‌ها با پادرمیانی و به‌اصطلاح ریش گرو گذاشتن رئیس محترم قوه قضائیه فقط مشکل امروز را به فردا منتقل می‌کند، و حتی نمی‌تواند در سطح یک مسکّن ارزیابی شود، چه رسد به درمان قطعی مشکل.

بااین‌حال نگارنده حتی در جمع‌های مختلف نخبگان هم شاهد بود که طرفداران نامزدهای رقیب با این ادعا که دولت کم‌کاری کرده، یا شبکه بانکی عامل بروز مشکل است، یا رئیس قوه قضائیه جور کم‌کاری دولت را می‌کشد، و ادعاهای بی‌پایه و غیرکارشناسی مشابه با این ماجرا برخورد کرده، و می‌کنند.

درواقع ماجرای مناظره اقتصادی نامزدها در ایام انتخابات و به‌دنبال آن منازعات طرفداران و منتقدان نامزدها در فضای مجازی را می‌توان به مبارزه نمایشی دو پهلوان رزمی‌کار تشبیه کرد که با ضربات به‌اصطلاح کنترل‌شده فقط بنا دارند نمایش یک مبارزه واقعی را بازی کنند. چنین جروبحث‌هایی هرگز به رشد درک سیاسی افکار عمومی و افزایش درجه آگاهی رأی‌دهندگان و درنتیجه مشارکت آگاهانه مردم در جریان انتخابات و تعیین سرنوشت آینده جامعه‌شان کمکی نمی‌کند. به بیان دیگر آن گروه از دست‌اندرکاران و متولیان امور را که حاضر به بهبود کیفی انتخابات و ارتقای سطح مناظره‌ها نیستند، و همین سطح نازل بل مبتذل مجادلات فعالان سیاسی طرفدار نامزدهای رقیب را کافی می‌پندارند، هرگز نمی‌توان علاقمند و متعهد به رشد سیاسی جامعه و محقق شدن هدف والای قانون اساسی (آماده شدن مردم برای ایفای نقش در مسیر رهبری جامعه خود) تلقی کرد. گویی از دید آنان حداکثر سطح نقش‌آفرینی شهروندان در سپهر سیاسی جامعه ما این است که با شرکت در انتخابات حمایت خود را از نظام جمهوری اسلامی اعلام کرده، و به رخ جهانیان بکشند.

————————————–

* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره شنبه ۲۲ – ۳ – ۱۴۰۰ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.