دولت چهاردهم و ضرورت پرهیز از دو خطای نگرشی *
عوامل متعددی در شکلگیری وضعیت موجود و بروز بحران اقتصادی در سالیان اخیر دخیل بودهاند؛ اما بیتردید نقش و تأثیر خطاهای نگرشی و طرز تلقی نادرست دولتمردان از مقوله اقتصاد در قدرتمندتر شدن عوامل مخرب بسیار قابلتأمل است. از مجموعه خطاهای نگرشی در حوزه اقتصاد که در بین مسؤولان و صاحبمنصبان و سیاستمداران کشورمان رایج است، دو خطا در عین سادگی بسیار تعیینکننده و تأثیرگذار بوده، و به باور نگارنده نقشی جدّی در بروز دشواریهای اقتصادی موجود دارند که در زیر به آنها اشاره میشود.
خطای اول این است که ایجاد رونق اقتصادی و رفاه عمومی اولویت نخست دولت و حکومت تلقی نشود. برخی سیاسیون و سخنوران که اتفاقاً در سالیان اخیر در موقعیت تأثیرگذاری بیشتری بوده و عمده تصمیمات مهم کشوری متأثر از سلیقه سیاسی آنان بودهاست، گرفتار این خطا هستند. بهعنوان نمونه در شرایطی که اقشار کمدرآمد جامعه گرفتار دشواریهای معیشتی هستند، بیشترین تلاش این سخنوران برای اعمال محدودیت بیشتر برای فضای مجازی یا جلوگیری از برگزاری کنسرت در فلان شهر یا ترویج سبک خاصی از زندگی و رفتار فرهنگی در سطح جامعه است. البته معمولاً در ایام انتخابات این گروه هم با تقلید از رقبایشان از اهمیت پرداختن به مسائل معیشتی مردم سخن میگویند.
خطای دوم توجه مفرط به برخی باورهای متوهمانه و کنار گذاشتن یافتههای مسلم دانش اقتصادی و تجربه عملی سایر جوامع بشری است. سیاستمداران گرفتار این خطا راهحلهای بسیار عجیبی را برای مشکلات کشور مطرح میکنند که معمولاً فاصلهای نجومی با تجارب سایر کشورها دارد. از جمله میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد:
۱ – با شروع دوران تحریمها برخی سخنوران تندرو تحریم را مایه شکوفایی اقتصاد کشور و نوعی نعمت میخواندند و رقبای سیاسی خود را که نگران آینده بودند، به نادانی و بزدلی متهم میکردند. اما گذشت زمان نشان داد که این نگرش اشتباه بود.
۲ – آقای احمدینژاد در دوران ریاستجمهوری قطعنامههای شورای امنیت را کاغذپاره میخواند و میگفت مردم ایران اصلاً آثار منفی تحریمها را احساس نمیکنند! اما واقعیت غیر از این بود.
۳ – مرحوم رستم قاسمی وزیر نفت دولت دهم میگفت اگر نفت ایران تحریم بشود، قیمت جهانی نفت به دویست دلار میرسد. البته ایشان به این واقعیت توجهی نداشت که چنین اتفاقی فقط به نفع رقبای منطقهای ایران بود که در غیاب ایران نفت را گران بفروشند! بااینحال این پیشبینی هم مبنای منطقی نداشت. (۱)
۴ – آقای سعید جلیلی در آذرماه ۹۴ گفت ایران برای افزایش حجم تجارت با جهان نیازی به تلاش برای رفع تحریمها ندارد و در همین شرایط تحریم میتواند بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات داشتهباشد. البته ایشان توضیحی نمیداد که این کالاها چگونه تولید شده و به بازارهای هدف راه خواهندیافت و مهمتر از آن، درآمد ارزی حاصل با چه سازوکاری در شرایط تحریم بانکی به کشور بازخواهدگشت؟ (۲)
وی همچنین در مردادماه ۹۷ ضمن بازدید از پالایشگاه ستاره خلیج فارس پیشنهاد کرد ده پالایشگاه مشابه ساخته شود و ایران با خرید کل نفت تولیدی منطقه اجازه خروج نفت خام از تنگه هرمز را ندهد. اما ایشان توضیح نمیداد که در شرایط تحریم چگونه شرکای خارجی قانع میشوند که با ما از مرحله سرمایهگذاری و انتقال فنآوری تا مرحله خرید محصولات مشارکت بکنند، و اگر رقبای منطقهای ما که هم منابع مالی کافی دارند و هم مصون از تحریم هستند، خود بخواهند چنین مسیری را طی کنند، چه اتفاقی خواهدافتاد؟ (۳)
۵ – در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نامزدهای منتقد دولت دوازدهم میگفتند فقط ۲۰درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم است و بقیه به سوء مدیریت برمیگردد. اما گذشت زمان نشان داد که این ادعا فقط در سطح یک طنز تلخ بود. (۴)
۶ – حجتلله عبدالملکی وزیر کار سابق دولت سیزدهم میگفت با یک میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد. همچنین وی در سال ۹۴ گفتهبود ایران میتواند در یک دوره ۲۵ساله قدرت سوم اقتصادی جهان و حتی قدرت اول بشود و یکی از شروط این موفقیت افزایش جمعیت به ۱۵۰میلیون نفر است. (۵)
۷ – احسان خاندوزی وزیر اقتصاد دولت سیزدهم در اسفند ۹۹ میگفت دولت آینده اگر کاری به اقتصاد نداشتهباشد، تورم ۱۰ تا ۱۵درصد کاهش خواهدیافت! (۶)
حال با کنار هم گذاردن این جملات و جملات مشابه دیگر که این افراد و همفکرانشان بیان کردهاند، میتوان تصویری خوفناک از یک رویکرد غیرعلمی و غیرعقلانی به حوزه اقتصاد را ترسیم کرد. در نقد این رویکرد بسیار میتوان سخن گفت اما فقط به این نکته بسنده میکنم که این سخنوران هرگز به این سؤال پاسخ روشنی ندارند که تاکنون کدام کشور با پیروی از این الکوی شگفتآور موفق به حل مشکلات خود شدهاست؟!
انتخابات تیرماه فرصت دیگری است که صاحبان دیدگاههای مختلف در حوزه کشورداری متاع خود را به مردم بنمایانند. به باور نگارنده این رسالت رسانهها است که نامزدها را وادار کنند تا موضع صریح خود را در مورد این دو خطا اعلام کنند. از سوی دیگر صاحبان حق انتخاب هم باید با هشیاری تمام بهگونهای از این حق ارزشمند خود استفاده کنند که ایران عزیز و مظلوممان بار دیگر گرفتار این دو خطای نگرشی نشود. (۷)
————————-
* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره یکشنبه ۲۰ – ۳ – ۱۴۰۳ به چاپ رسیدهاست.
۱ – مراجعه کنید به یادداشت زیر:
نفت دویست دلاری؛ رویایی که تعبیر نشد
۲ – مراجعه کنید به یادداشت زیر:
آقای جلیلی و ” راه رشد غیرتعاملی “
۳ – مراجعه کنید به:
جلیلی: با ۱۰ پترو پالایشگاه مشابه ستاره خلیج فارس تبدیل به قطب اقتصادی منطقه میشویم
۴ – مراجعه کنید به:
زاکانی : فقط ۲۰ درصد مشکلات مربوط به تحریم است
۵ – مراجعه کنید به:
۶ – مراجعه کنید به:
خاندوزی: دولت بعدی هیچ اقدامی انجام ندهد، تورم ۱۵-۱۰ درصد پایین میآید
۷ – در زمستان ۱۳۹۹ و زمانی که کشور برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ آماده میشد، در یادداشتی مشابه به این موضوع پرداختهبودم. مطالعه آن را نیز پیشنهاد میکنم:
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی