دشمن مردم به روایت ایبسن
“دشمن مردم” عنوان اثر بحثانگیز هنریک ایبسن نمایشنامهنویس معروف قرن نوزدهم نروژ است. ایبسن در این اثر خود (An Enemy of the People)، موضوع مهمی را مطرح میکند: قدرتهای مسلط جامعه در دفاع از منافع خود حقایق را وارونه جلوه میدهند.
ماجرا در شهری اتفاق میافتد که به خاطر حمامهای آب گرمش معروف است. همهساله گردشگران زیادی به آن شهر میآیند و بهاینترتیب درآمد خوبی نصیب شهر میشود.
دکتر استوکمان برادر کوچکتر شهردار شهر که دغدغه سلامت و بهداشت مردم شهر و مسافران را دارد، در تحقیقات خود درمییابد که حمامهای شهر در معرض آلودگی هستند و خطر بزرگی شهر را تهدید میکند. او از مسؤولان میخواهد که به فکر دفع این خطر باشند. حمامها باید برای مدتی تعطیل شده و بازسازی شوند تا مشکل برطرف گردد. اما این کار به معنی صرفنظر از درآمد سرشار گردشگری است. مسؤولان شهر و بهویژه شهردار از او توقع دارند که “صدایش را درنیاورد!” و به اقتصاد شهر لطمه نزند.
دکتر استوکمان احساس وظیفه میکند که مردم را از خطری که تهدیدشان میکند آگاه کند. از دید او سلامت مردم مهمتر از درآمد و رشد اقتصادی است. به بیان دقیقتر، شاید در کوتاهمدت جدی گرفتن هشدارهای استوکمان و تعطیلی حمامها باعث رکود و کاهش درآمد شهر بشود، اما در بلندمدت با جلب اعتماد و رضایت بیشتر مسافران، درآمد بیشتر و رونق بیشتر نصیب شهر خواهدشد.
اما مدیران شهر به فکر اهداف کوتاهمدت هستند. آنها فقط میخواهند در دوره مسؤولیتشان رکود اتفاق نیفتد. بعد از آن هم مهم نیست! آنها مصالح بلندمدت شهر و شهروندان را نادیده میگیرند، و فدای رونق کوتاهمدت و موقت میکنند. برای همین، از دید آنها دکتر استوکمان نباید قضیه را لو بدهد!
دکتر استوکمان نمیپذیرد. او موضوع آلودگی حمامها را رسانهای میکند، زیرا میبیند مقامات عزمی برای حل مشکل ندارند و فقط میخواهند موضوع را از مردم مخفی کرده و به اصطلاح لاپوشانی کنند. مدیران شهر گروهی را اجیر میکنند تا دکتر استوکمان را تحت فشار قرار دهند. اجیرشدگان او را دشمن مردم لقب داده، و در محافل بر علیه او شعار میدهند.
مصائبی که دکتر استوکمان تحمل میکند، مشابه همان مصائبی است که بسیاری از منتقدان خیرخواه در طول تاریخ تجربه کرده، و میکنند. منتقدان خیرخواه معمولاً منافع قدرتمندان را به خطر میاندازند؛ و به همین دلیل، با حملات بیرحمانه آنان مواجه میشوند.
طی یک قرن گذشته در کشورهای توسعهیافته، مبارزه و فعالیتهای گستردهای از طرف طرفداران محیط زیست، طرفداران حقوق مصرفکنندگان، مخالفان تبعیض نژادی، مخالفان جنگ، و سایر فعالان اجتماعی به منظور اصلاح قوانین و روشهای اجرایی دولتها و رسیدن به شرایط مطلوب صورت گرفتهاست.
بیتردید نخستین فعالان با سختیهای فراوانی مواجه شدهاند. آنها احتمالاً متهم به کجفهمی، ماجراجویی، شهرتطلبی، باجخواهی و حتی وابستگی به بیگانگان، و بهیککلام، دشمنی با مردم شدهاند. اما با مقاومت و جدیت خود شرایط را برای فعالان نسلهای بعد هموار کردهاند. گناه دکتر استوکمان این است که پیشتاز است و باید بیشترین هزینهها را بپردازد. او باید سختی بکشد و راه را برای فعالان خیراندیش نسل بعد هموارتر سازد. او باید اتهام بزرگ “دشمن مردم” بودن را تحمل کند، آن هم از جانب کسانی که خود دشمن واقعی مردم هستند.
گفتنی است عبارت دشمن مردم به عنوان یک اتهام به طرف مقابل، بهطور بارزی در ادبیات حکومتهای بلوک شرق مورداستفاده قرار میگرفت. آنها مخالفان و منتقدان را دشمنان خلق مینامیدند. لنین در ابتدای به قدرت رسیدنش در روسیه، یکی از احزاب مخالف را با این عبارت توصیف کرد: “حزبی که پر است از دشمنان مردم”. قبل از او هم، روبسپیر مرد قدرتمند انقلاب کبیر فرانسه در دسامبر سال ۱۷۹۳ اعلام داشتهبود: دولت انقلابی جز اعدام، هیچ بدهکاری دیگری به دشمنان ملت ندارد!
بهبیان دقیقتر این اتهام از طرف قدرتمندان به مخالفانشان و به منظور جور کردن بهانهای برای قلعوقمع آنان نسبت دادهشدهاست.
در فرصتی مناسب درباره فیلم دشمن دولت (Enemy of the State) محصول سال ۱۹۹۸به کارگردانی تونی اسکات و بازی ویل اسمیت و جین هاکمن هم صحبت خواهمکرد. هرچند داستان این فیلم در فضایی بسیار پرتحرک و دلهرهآور شکل میگیرد، و ربطی به نمایشنامه ایبسن که در چند پرده گفتگو خلاصه شدهاست، پیدا نمیکند، اما حتی عنوان فیلم هم نشاندهنده وامداری آن به اثر ایبسن است.
دستهها: فیلم، رمان و ادبیات