داستان دو شهر : تهران و کرج

دو کلانشهر تهران و کرج، پرجمعیت‌ترین شهرهای کشورمان، رابطه‌ای بسیار پیچیده با همدیگر دارند. مطالعه مسیر رشد این دوشهر و ارتباطات متقابل آن‌ها، تصویری گویا از تغییر و تحول اقتصادی یک قرن اخیر کشور به‌دست می‌دهد؛ مطالعه‌ای که خالی از لطف نیست.
وقتی روی نقشه ارتباط این دوشهر بزرگ و گسترده را بررسی کنید، اولین نکته که جلب‌توجه می‌کند، تعدد خطوط ارتباطی بین این‌دو است: اتوبان تهران-کرج، بزرگراه شهید لشکری، بزرگراه فتح، و اخیراً بزرگراه همت. علاوه براین‌ها دو خط ریلی، راه‌آهن تهران-تبریز و خط مترو تهران-کرج، که بناست تا هشتگرد پیشروی کند. تعدد راه‌های ارتباطی و ازدحام چشمگیری که در این مسیرها معمولاً اتفاق می‌افتد، نشان از “خاص” بودن ارتباط بین این دوشهر دارد.
در اواخر دوران قاجار که تهران به‌خوبی توانسته‌بود با استفاده از موهبت دارالحکومه بودن، رشد چشمگیری بکند، کرج هنوز شهری کوچک در دامنه جنوبی البرز بود که بر سر راه تهران به قزوین و تبریز قرار داشت.
در دوران پهلوی اول به‌ویژه با تکمیل جاده چالوس در سال ۱۳۱۲، کرج به عنوان شهری کوچک، دور از ازدحام و خوش آب‌وهوا که مکان خوبی برای گذراندن تعطیلات چندروزه است، مطرح بود؛ تصویری که صادق هدایت در داستان کوتاه “دون‌ژوان کرج” از این شهر ارائه می‌کند: از دروازه قزوین سوار اتومبیل‌های کرایه می‌شوید و مستقیماً به سوی کرج حرکت می‌کنید.
در آن ایام رفت‌وآمد بین تهران و کرج از طریق جاده تهران – کرج – قزوین انجام می‌گرفت.
با گذشت زمان، از یک سو تهران به رشد و آبادانی خود ادامه داد، و در جهت عرض‌های جغرافیایی بالاتر به سمت دامنه البرز گسترش یافت. از سوی دیگر رفت‌وآمد بین تهران و کرج نیز افزایش یافت. کرج با زمان صادق هدایت تفاوتی اساسی کرده‌بود، و حالا دیگر فقط به عنوان یک شهر خوش‌آب‌وهوا و مقصد سفری چندروزه برای گذراندن تعطیلات شناخته نمی‌شد. کرج بخش مهمی از جمعیتی را که از چهارگوشه کشور به مرکز سرازیر می‌شد، در خود اسکان می‌داد. مسیر جدید ارتباطی بین تهران و کرج نیز به دنبال حرکت رو به شمال تهران، در عرض جغرافیایی بالاتری ایجاد شد: جاده مخصوص کرج، که اینک بزرگراه شهید لشکری نام گرفته‌است.
سرازیر شدن درآمدهای هنگفت نفتی به اقتصاد کشور و شکل‌گیری اقتصادی مصرف‌مدار بر سرعت رشد تهران افزود. در جنوب تهران زاغه‌ها و حلبی‌آبادها شکل گرفتند، و توسعه شهر در جهت شمال همچنان ادامه یافت. حالا برای پاسخگویی به تقاضای روزافزون رفت‌وآمد بین تهران و کرج، مسیر مناسب‌تری لازم بود. علاوه براین، عرض جغرافیایی که جاده مخصوص در آن مستقر شده‌بود، با عرض جغرافیایی جدید تهران سازگار نبود.
این بود که اتوبان تهران-کرج در عرض جغرافیایی بالاتر متناسب با عرض جغرافیایی تهران جدید، طراحی و ساخته‌شد.
ارتباط تهران و کرج و همچنین حرکت تهران به عرض‌های جغرافیایی بالاتر به این میزان محدود نماند، و بعدها ناگزیر اتوبان همت در عرض جغرافیایی بالاتری نسبت به بقیه مسیرها ساخته‌شد.
در طول سالیان سال، اقتصاد کشور با تزریق درآمدهای سرشار نفتی، رشدی بیمارگونه را تجربه کرد. مهاجرت سریع مردم از چهارگوشه کشور به مرکز، تهران را به شهری بسیار پرجمعیت تبدیل کرد که دیگر ظرفیتی برای پذیرش مهاجران جدید نداشت. در مرحله اول کرج و در مراحل بعد شهرهای کوچک اطراف تهران جور این مهاجرت را کشیدند. نتیجه این که اینک دو استان کم‌وسعت تهران و البرز درحالی‌که فقط ۱٫۱درصد مساحت کل کشور را شامل می‌شوند، نزدیک به ۲۱درصد جمعیت کشور را در خود جای داده‌اند.
رفت‌وآمدهای همه روزه از کرج و سایر شهرهای اطراف به تهران و بالعکس، و به بیان دیگر الگوی “اقامت در شهرهای اطراف و کار در تهران” از یک سو بر ازدحام جمعیت در کل منطقه افزوده‌است. ازسوی‌دیگر حجمی عظیم از رفت‌وآمد و مصرف انرژی، و صد البته آلودگی هوا را به منطقه تحمیل کرده‌است.
دشواری‌هایی که دامنه جنوبی البرز تحمل می‌کند، تا زمانی که برنامه‌ای خردمندانه برای بازسازی اقتصاد درهم‌شکسته مناطق دورافتاده و محروم کشور تدوین و اجرا نشود، همچنان ادامه خواهدیافت. بخش وسیعی از کشور خالی از جمعیت خواهدماند، فرصت‌های فراوان تولید و رشد اقتصادی در مناطق دوردست، از دست خواهدرفت، و دشواری زیستن در مرکز کشور بیشتر و بیشتر خواهدشد، مگر این که ظرفیت‌ها و فرصت‌های مناطق محروم و دورافتاده کشور را شناخته، و مورداستفاده قرار دهیم.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.