آمدند ، چون ایران را دوست دارند *
همانگونه که انتظار میرفت، انتخابات هفتم اسفندماه با حضور گسترده مردم و با مشارکت همه اقشار ملت، مبدل به یک جشن بزرگ ملی گشت. جشنی بزرگ و باشکوه با حضور همه مردم، همه آنان که طالب فردایی بهتر برای فرزندان این سرزمین هستند، و به تعبیر مقام معظم رهبری “ایران را دوست دارند”.
این هجوم گسترده و این حضور فراگیر فقط یک معنی دارد: این ملت بزرگ میخواهد خود سرنوشت خود را رقم بزند. میخواهد خود در صحنه باشد تا دیگران به نام او و به کام خود سخنوری نکنند؛ میخواهد افرادی را به نمایندگی از خود به خانه ملت بفرستد که بیشتر از بقیه نامزدهای حاضر در صحنه انتخابات، به حق و حقوق ملت وفادار هستند؛ میخواهد از تریبون مقدس مجلس حرف دل خود را بشنود، و نه برنامه احزاب و محافل قدرتمند و صاحب نفوذ را که خودشان را صاحب “حق” و مردم را اسیر “تکلیف” میدانند و میخواهند.
ایرانیان با این حضور خود نشان دادند که دلبسته ایران هستند و سودای پیشرفت کشورشان و رسیدن به موقعیتی بهتر و برتر را در جهان امروز برای سرزمین مادری خود در سر دارند؛ نشان دادند که به باور آنان، راه رسیدن به ایرانی آزاد و سربلند نه از منازعات پایانناپذیر و جنگ و جدال، بلکه از مسیر گفتگوی ملی و از دروازه صندوق رأی میگذرد.
ایران امروز نیاز به مجلسی دارد که دغدغه حقوق فراموششده ملت را داشتهباشد، حامی سیاستهای مدبرانه و منتقد اقدامات نسنجیده دولتمردان باشد، نه مجلسی که همّ و غمّش پیشبردن برنامه احزاب مخالف و متوقف کردن موتور پیشرفت کشور است. ایران امروز مجلسی را لازم دارد که “عصاره فضائل ملت” باشد، حرفش حرف ملت، موضعش همسو با موضع ملت و آرزویش رفع مشکلات معیشت مردم و ریلگذاری برای توسعه بلندمدت کشور باشد.
در هشت سال دوران دولت نهم و دهم، کشور ما فرصتی ارزشمند را برای دستیابی به توسعه از دست داد. فرصتی که یک رویه آن افزایش درآمدهای نفتی بود، رویه دیگرش همگرایی قوای سهگانه، و رفتار منطقی، منصفانه و ایراندوستانه دولت قبل که موقعیت را برای فعالیت دولت بعدی آماده ساخت. اما این فرصت ارزشمند با سوءتدبیر متولیان وقت که به جای تلاش برای حل مشکلات مردمان، سودای مدیریت جهان را داشتند، از دست رفت.
اینک با تغییری جدی که با رویکار آمدن دولت یازدهم، در رویکرد دیپلماتیک کشور اتفاق افتاده، و دشواریهای تحریم و توطئه از پیش پای کشورمان و ملت مظلوم ایران برداشتهشدهاست، فرصتی دیگر برای رشد و توسعه کشور فراهم شده، فرصتی که هرچند در مقایسه با فرصت سال ۸۵ و ۸۶، بسیار کوچک و کمرنگ است، اما بازهم نباید نادیده گرفتهشود. فرصتی که میتوان در سایه تدبیر و وحدت ملی از آن بهره گرفت، و زنجیر عقبماندگی و توسعهنیافتگی را برای همیشه از پای این سرزمین گشود. فرصتی که هرچند محدود و کوچک است، اما باید مغتنم شمردهشود، چون دیگر قابلتکرار نیست.
در چنین موقعیت حساسی از تاریخ حیات این سرزمین، انصاف نیست وقت و توان کشور صرف سیاستبازیهای غیرمسؤولانه شود. فکرش را بکنید، وابستگان فلان کانون قدرت که با کمترین تعداد آرا به مجلس راه یافتهاند، فقط با این هدف دولت را گرفتار جروبحثهای متعدد بکنند که اعتماد حامیان دولت و حمایتشان خدشهدار شود. هرروز با یک ترفند غوغایی بهپا کنند، شایعهای راه بیندازند و دولتمردان را وادار کنند به جای حضور در خط مقدم جهاد ملی و تمرکز بر شیوههای رویارویی با قدرتهای بزرگ و کوچک جهان و گشودن معبری برای توسعه کشور، به فکر پشت سر خود باشند که خنجرهای زهرآگین تهمت و توهین در کمین است!
مجلس بنا نیست مطیع دولت باشد، بنا نیست حامی دولت و مدافع هر حرکتی از جانب دولت باشد، و در هر فرصتی به دعاگویی مقامات بپردازد. همانگونه که در دوران رژیم سابق، مجلس سنا به “مجلس دعا و ثنا” معروف بود. اما در عین حال مجلس نباید جایگاه کینهتوزیهای حزبی باشد، و کمینگاهی برای تخریب حزب مقابل که با رأی مردم به قدرت رسیدهاست. دولت یازدهم با موضعگیریهای خود در مقاطع مختلف نشان دادهاست که آرزومند تشکیل مجلسی مطیع و با حضور “گلپسر”های خودی نیست. بلکه بهعنوان خدمتگزار مردم، تلاش میکند، از رأی و خواسته مردم صیانت کند و اجازه ندهد دیگران از جانب ملت سخن بگویند و با داشتن کمترین پایگاه مردمی، تریبون خانه ملت را تصرف کنند.
برخورد توأم با سعه صدر در مرحله بررسی صلاحیت نامزدها میتوانست شیرینی این جشن بزرگ ملی را کامل و کاملتر کند؛ میتوانست حربه دشمنان و بدخواهان این سرزمین را کُند نماید و مقدمات تشکیل مجلسی را فراهم آورد که با پشتوانه مشارکت چشمگیر مردم، از احترامی کمنظیر در چشم جهانیان برخوردار شود. هرچند نبود این سعه صدر، از شیرینی این جشن بزرگ کاست، اما حضور مقتدرانه مردم و عزم آنان برای “انتخاب بهترینها از بین نامزدهای موجود” موقعیتی را فراهم آورد که مجلسی قوی و با پشتوانهای مردمی تشکیل شود. مجلسی که یاور دولت در حل معضلات کشور و منتقد اقدامات نسنجیده دولتمردان خواهدبود.
یکی از دشواریهایی که جامعه ما طی سالیان گذشته با آن مواجه شدهاست، حضور گروهها و دستجاتی است که حرص پایانناپذیری برای “سخن گفتن از طرف ملت” دارند. آنان دیدگاه و سلیقه سیاسی خود را در لباس “خواسته و نظر ملت” به خورد رسانهها میدهند، و طنز تلخ ماجرا در این نکته است که همین سخنوران اولین نفراتی هستند که در مقابل خواستههایی چون آزادی بیان، مراجعه به آرای عمومی، نظرخواهی از مردم درباب بعضی مسائل و … برمیآشوبند.
در فردای روشن این سرزمین که با اتکا به رأی همه مردم ساختهخواهدشد، دیگر جایی برای اینگونه ماجراجوییها نخواهدبود؛ و هر گروه و حزبی فقط با اتکا به میزان آرای طرفداران خود به روایت صندوق انتخابات که توسط امنای مردم صیانت میشود، حق سخنگفتن از تریبون “خانه ملت” خواهدداشت.
———————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۸ – ۱۲ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی