رسانه به‌مثابه ابزار سنجش عیار *

سال‌ها پیش خواجه حافظ که از ابهام در عیار سکه‌های سیم و زر دوران خود و البته بسیار مدعیان دیگر گله داشت، گفت: “نقدها را بُود آیا که عیاری گیرند؟”. بازرگانان با سکه‌هایی به قصد خرید وارد بازار شده‌بودند که عیارشان معلوم نبود و ممکن بود فروشنده با قبول این نقدها گرفتار زیان شود. اما ماجرای “ابهام در عیار” فقط در این مورد خلاصه نمی‌شد. مدعیانی پرتعداد نیز در سطح جامعه متاعشان را عرضه کرده، و در نبود یا ناتوانی نهادهای نظارتی مردم را گرفتار اشتباه می‌کردند. آن‌یکی مدعی بود که حاذق‌ترین طبیب جسم است. دیگری خود را داناترین طبیب روح معرفی می‌کر‌د. سومی هم ادعای قلندری می‌کرد، اما از این حرفه فقط سرتراشیدنش را بلد بود!
با گذشت صدهاسال از آن ایام و با پیشرفت علوم و فنون، امروزه سنجیدن عیار سکه‌های سیم و زر و جلوگیری از مغبون شدن مردم دشوار نیست. از سوی دیگر با همت نهادهای نظارتی هر ازگردراه‌رسیده‌ای نمی‌تواند ادعای طبابت و تخصص کند، و اجازه راه‌انداختن محکمه بگیرد. اما بی‌تردید شرایط برای عامه مردم که محصور در ادعاهایی با عیار مبهم هستند، دشوارتر شده‌است.
وقتی با مراجعه به یک مرکز درمانی، درمان خود را به پزشکی حاذق می‌سپارید، هرگز نمی‌دانید و نخواهیددانست که آیا او با شایسته‌ترین و داناترین جوان‌های این سرزمین رقابت کرده، و پیروز شده، و یا با بهره‌مندی از انواع سهمیه‌ها و ارتباطات خانوادگی به این موقعیت شغلی رسیده‌است.
وقتی فرزندتان را با هزاران امید و آرزو راهی دانشگاه می‌کنید تا از انبان معرفت و حکمت اساتید خوشه‌ای بچیند، هرگز نخواهیددانست که آن استاد محترم چگونه و با چه شیوه‌ای ارتقای رتبه یافته‌است. آیا با تلاش و مجاهدت علمی و سخت گرفتن و بر جسم و روح خود علم آموخته، یا یکشبه با استفاده از ارتباطات آن‌چنانی و با حذف شایسته‌ترین جوانان این سرزمین، در عین برخورداری از کمترین حد دانش و فرهیختگی، ملقب به عنوان استادالاساتید شده‌است؟
وقتی خبر واگذاری فلان معدن، فلان عرصه منابع طبیعی یا فلان پروژه عمرانی را به یک شرکت خاص بشنوید، هرگز درنخواهیدیافت که آیا فرصتی برابر به همه متقاضیان و مدعیان داده‌شده‌است تا با اعلام برنامه و ارائه مستندات شایستگی خود را به اثبات برسانند، یا فقط صاحبان “ژن خوب” از این امکانات بهره‌مند شده‌اند.
وقتی کتاب فلان مدیر مادام‌العمر را در ویترین کتابفروشی‌ها می‌بینید، هرگز درنخواهیدیافت که این کتاب اگر ارزش علمی هم داشته‌باشد، حاصل تلاش کدام کارمند زیردست جناب مدیر است، زیرا مدیری که تمام‌وقتش صرف رتق‌وفتق امور سازمان تحت فرماندهی‌اش می‌شود و حتی اوقات فراغت خود را در گعده‌های سیاسی یا هیأت‌های مذهبی می‌گذراند، و از هر فرصتی برای مشرف شدن به زیارت عتبات عالیات استفاده می‌کند، چگونه ممکن است وقت پرارزش و پر”بازده” خود را صرف نگارش کتاب بکند؟!
وقتی خبر انتصاب فلان شخص را به سمتی مرغوب بشنوید یقین پیدا نخواهیدکرد که او در رقابت با تعدادی از نخبگان شایسته موفق به کسب عنوان شده، و یا “عواملی دیگر” در ارتقای او دخیل بوده‌اند.
وقتی تازه‌جوانی را سوار بر خودرو بسیار گرانقیمت دیدید، نمی‌توانید مطمئن شوید که این خودرو و این سطح زندگی تجملی حاصل ثروتی خانوادگی است که طی چند نسل با تجارتی قانونی کسب شده، و یا با استفاده از رانت و در مدت زمانی کوتاه فراهم ‌شده‌است.
به‌طوری‌که ملاحظه می‌کنید، همه جا با پدیده “ابهام در عیار” در مقیاسی گسترده روبه‌رو هستیم، و نه پیشرفت فنآوری و نه حضور پرتعداد نهادهای ناظر کمکی به مردم نکرده‌است. آن‌کس که ادعای تخصص و دانش می‌کند، معلوم نیست چگونه مدرک گرفته‌است. آن‌کس که بر کرسی تدریس نشسته، معلوم نیست بهره‌ای از علم و دانش دارد یا نه. آن‌کس که بر مسند ریاست تکیه زده، معلوم نیست شایستگی لازم را داشته یا با دوپینگ فامیلی از نردبان قدرت بالا رفته‌است. آن‌کس که ثروتی اندوخته، معلوم نیست کسب‌وکارش تا چه میزان قانونی بوده‌است، و … این قصه سری دراز دارد.
نهادی که در این آشفته‌بازار ابهام در عیار می‌تواند به کمک مردم مبهوت و سردرگریبان بیاید و عیار مدعیان را محک بزند، “رسانه” است. رسانه البته اگر بتواند استقلال خود را حفظ کند و بازیچه اصحاب تجارت و ارباب قدرت نشود، با نشر حقایق و کنار زدن پرده ابهام از واقعیات مردم را یاری خواهدکرد تا طعمه شکارچیان رند و مدعیان بی‌عمل نشوند. رسانه‌ها اگر گرفتار انواع و اقسام محدودیت‌های قانونی و فراقانونی نباشند، اجازه نخواهندداد فلان فرد فرصت‌طلب با دزدیدن قاپ مسؤولان وقت بر کرسی ریاست فلان بانک تکبه زده، و در فرصتی مناسب البته بعد از برداشتن “سهم” خود از سفره این ملت مظلوم به کانادا سرزمین رویایی رانت‌خواران بگریزد.
ازاین‌رو در پاسخ خواجه حافظ باید بگوییم آری اگر پروبال رسانه‌ها را نشکنیم و به استقلالشان کمک کنیم، آن‌ها می‌تونند ادعای هر مدعیی را محک زده و ابهام در عیار او را برطرف سازند تا به قول خواجه سیه‌روی شود هرکه در او غِش باشد.
پس بیایید همه با هم قدر رسانه‌های مستقل را بدانیم و از سیاستمدارانی که طالب شفافیت و حامی آزادی و اقتدار رسانه‌های مستقل هستند، حمایت کنیم.
———————————
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره چهارشنبه ۷ – ۹ – ۹۷ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.