اطلاعرسانی ناکارآمد و حاشیه امن رانتخواران
تصورات و تدابیر نادرست در عرصه اطلاعرسانی در کشور ما موجب شدهاست نهتنها از ظرفیت آن برای مقابله با فساد و تخلف استفاده نشود، بلکه حاشیه امنی برای متخلفان نیز فراهم گردد! جدیدترین نمونه برای این مورد، خودداری از افشای اطلاعات مربوط به بیش از ۳۰۰۰نفر بورسیهای است که در دوران دولت نهم و دهم موفق به دریافت بورس تحصیلی گشتهاند.
درنتیجه این عدماطلاعرسانی و بهاصطلاح، افراط در شطرنجی کردن، بعید نیست در سالهای آینده کلیه کسانی که در سطوح تکمیلی تحصیل میکنند، به ناچار مدارک و مستنداتی دال بر این که برای دریافت بورس تحصیلی از هیچگونه رانتی استفاده نکردهاند و …، تهیه کنند و برای دفاع از حیثیت خود همیشه همراه داشتهباشند! به عبارت دیگر عدمارائه اطلاعات بورسیههای مذکور، موجب زیر سؤال رفتن سایرین میشود.
این شیوه نامطلوب در همه حوزهها مورداستفاده قرار میگیرد. چندسال پیش خبر ناامن بودن یک خودرو ساخت داخل و امکان بروز آتشسوزی در آن منتشر شد. مسؤولان ذیربط “مصلحت” دانستند که شهروندان از کم و کیف ماجرا بیاطلاع بمانند و ندانند که کدام نوع خودرو چنین مشکلی دارد. فکرش را بکنید. اگر این اطلاعرسانی صورت بگیرد، دارندگان آن خودرو خاص محتاطتر میشوند و احتمال بروز خطر کاهش مییابد. اما شرکت مربوطه بهشدت ضرر میکند. پس نباید به مردم بگوییم کدام خودرو بودهاست! البته سازندگان سایر خودروها میتوانند اطلاعیه داده و خودشان را تبرئه کنند!
اخیراً در ماجرای استفاده از روغن پالم در محصولات لبنی هم همین اتفاق افتاد. و متولیان امر به جای اعلام تولیدکنندگان خاطی، “مصلحت” دانستند که چیزی نگویند و سایر تولیدکنندگان خودشان دست به کار شوند و از آبروی خود دفاع کنند.
این شیوه اطلاعرسانی حریم امنی برای متخلفان ایجاد میکند که خود را در لابلای صفوف مردم مخفی کنند و حتی با گذشت زمان، طلبکار هم بشوند.
اطلاعرسانی نادرست، ناقص و جهتدار درباب اینگونه پروندهها و این گروه متخلفان، اعتماد مردم را به رسیدگی دقیق. کامل و بازپسگیری حق و حقوق مظلومان از بین میبرد.
در مورد پرونده ۳۰۰۰ بورسیه، مطالبی گفته و نوشته شدهاست. ادامه این شیوه اطلاعرسانی نتیجهای جز زیر سؤال رفتن کلیه اقدامات متولیان امر در چنددهه گذشته نیست. اساساً چه اشکالی دارد که کلیه مدارک و مستندات این بورسیهها، شامل مدارک تحصیلی و معرفینامهها و نتایج بررسی هیأتهای ذیربط منتشر شود؟ امروزه با دسترسی آسان همه مردم به اینترنت، خوشبختانه اطلاعرسانی کاری آسان و کمزحمت شدهاست. چه اشکالی دارد که حتی اطلاعات مربوط به پرونده کلیه افرادی که از مزیت گرفتن بورس تحصیلی در چندده سال گذشته بهرهمند شدهاند، منتشر شود، و هر خطا و قصور احتمالی مورد داوری مردم قرار گیرد؟
همین شیوه اطلاعرسانی را در کلیه زمینهها میتوان انجام داد، تا ازیکسو برای مردم این یقین حاصل شود که الزاماً هر اعطای امتیازی در چندده سال گذشته، به ناحق نبوده، و از سوی دیگر، اگر هم خطایی صورت گرفتهاست، ابعاد آن بر مردم که صاحبان حق هستند، مکشوف شود، تا صادقان و صالحان بابت خطاکاری گروهی فرصتطلب و رانتجو در مظان اتهام قرار نگیرند.
در کلیه مواردی که امتیازی به افرادی داده شدهاست، از جمله اعطای وامهای کمبهره، تخصیص زمین منابع طبیعی، اعطای مجوزهای صادرات و واردات و …، اطلاعرسانی میتواند بهعنوان حربهای نیرومند در خدمت جامعه باشد تا متخلفان و رانتجویان به این نتیجه برسند که دوران چپاولگری بیحساب و غارت اموال عمومی بهسرآمده، و بهاصطلاح آن امتیازات شیرین را موجودی ترسناک با خود بردهاست!
خلاصه کنم: ناکارآمدی سیستم اطلاعرسانی موجب شده حاشیه امنی برای متخلفان فراهم شود و با غارت اموال عمومی و تاراج فرصتهایی که متعلق به همه جامعه بوده، ثروتی گزاف برای خود فراهم بیاورند. علاوهبراین، نبود اطلاعات کافی درباب این اعطای امتیازها، کلیه تصمیمات و اقدامات گذشته را چه درست و چه نادرست، زیر سؤال بردهاست.
در پایان بیمناسبت نیست به نکتهای ویژه اشاره کنم. مائو رهبر چین کمونیست که در اواخر دهه ۱۹۴۰ جنگی بزرگ و گسترده را برای رسیدن به قدرت رهبری و فرماندهی کردهبود، یکجا گفتهبود چریک شهری باید شکل و شمایل و شیوه زندگیش بهگونهای باشد که درست مثل یک ماهی که در عمق آب پناه گرفته و از چشم شکارچیان پنهان میشود، او نیز در بین مردم شهر و در درون جامعه شهری مخفی شده و ناشناس بماند. به بیان دیگر، رابطه چریک شهری با مردم، رابطه ماهی و آب است.
این مطلب در کتابها و جزاوات سالهای قبل از انقلاب بسیار تکرار شده، و موردبحث و استناد قرار میگرفت. جوانهای آنروز که راه تغییر حکومت پهلوی را به حکومتی مردمی، جنگ مسلحانه میدیدند، مدام این درس را تکرار میکردند: چریک شهری باید همرنگ جماعت شود و غیرقابل تشخیص و شکار.
امروزه این سرمشق مائو مورداستفاده رانتخواران و متخلفان جامعه ماست! باید زیرکانه خود را در بین صفوف مردم پنهان کنند و با از کار انداختن سیستم اطلاعرسانی، عملکرد متقلبانه خود را از دید مردم پنهان سازند و خود را به رنگ خادمان بیآلایش مردم دربیاورند تا شناخته و رسوا نشوند. شیوهای که من آن را “افراط در شطرنجی کردن” مینامم، بهترین روش برای خدمت بیمزد و منت به این متخلفان است.
دستهها: رانتخواری و فساد