از ونک تا ونک ، در جستجوی فرصت‌های سرمایه‌گذاری *

براساس اطلاعات موجود، در کشورمان سه مکان به نام وَنَک شناخته شده‌اند، که مطالعه وضعیت این سه و مقایسه آن‌ها با همدیگر، تصویری گویا از شرایط اقتصادی کشورمان و مسیری که در طول بیش از یک صد سال اخیر طی کرده‌است، به دست می‌دهد.
اولی، محله ونک در تهران است که چندده‌سال پیش روستایی کوچک و خوش آب و هوا در دامنه جنوبی البرز بوده و با گسترش کلانشهر تهران، بخشی از آن شده‌است. دومی روستای سرسبز و زیبای ونک که در ۳۰ کیلومتری شهر سمیرم و در دامنه شرقی زاگرس قراردارد؛ و سومی روستای کوچک ونک در حاشیه دریای عمان که با بندر جاسک کمتر از ۱۳۰ کیلومتر فاصله دارد.
دستیابی به درآمدهای هنگفت نفتی موجبات رشد سریع شهر تهران را به‌عنوان مرکز سیاسی و اداری کشور فراهم کرد. به‌این‌ترتیب، تهران مبدل به بازار بزرگ مصرف، مرکز تجارت و بزرگترین مقصد مهاجرت در کشور شد. رشد تهران ابتدا در مسیر شمال و جنوب محقق شد و بعد از رسیدن به کوهپایه‌های شمال شهر و توقف اجباری، در مسیر شرق و غرب تداوم یافت. امروزه محله ونک یکی از محلات گرانقیمت شهر تهران است. طی سالیان گذشته که فعالیت‌های ساخت‌وساز در شهر تهران هر روز بیشتر از روز قبل رونق می‌یافت، می‌شد قابلیت سرمایه‌گذاری و جذابیت مناطق مختلف تهران را با توجه به دوری و نزدیکی‌شان از محله ونک سنجید! ونک و اطراف آن جزو مناطق مرغوب و مطلوب برای ساخت برج و مجتمع‌های تجاری بوده، و طی سالیان گذشته بخش عظیمی از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و شبه‌خصوصی را بلعیده‌اند.
ونک دوم مسیری کاملاً متفاوت را طی کرده‌است. این منطقه بسیار زیبا و سرسبز شانس این را نداشته که در کنار شهری بزرگ قرار گیرد. بنابراین هرگز به‌عنوان یک فرصت سرمایه‌گذاری برای ساخت‌وساز موردتوجه انبوه‌سازان قرار نگرفته‌است. اگر چنین بود، هجوم نقدینگی عظیمی که در کل اقتصاد کشورمان سرگردان است و دربه‌در دنبال فرصتی برای کسب سود بادآورده و سریع می‌گردد، موجب می‌شد قیمت یک مترمربع از زمین‌های این منطقه خوش آب‌وهوا، با رشدی انفجاری معادل دوبرابر دستمزد سالیانه یک جوان تحصیل‌کرده تازه‌کار (البته به شرط این که خواهرزاده باجناق فلان مقام نبوده، و دستش از دنیای ارتباطات! کوتاه نباشد) می‌شد.
این دهکده زیبا اگر در سرزمینی دیگر قرار داشت و قدرش شناخته می‌شد، مبدل به یک منطقه بسیار پرجاذبه گردشگری می‌شد، و مسؤولان محلی همت خود را صرف این می‌کردند که در عین حفظ ارزش‌های زیست‌محیطی و زیبایی چشم‌نواز و مسحورکننده دهکده و اطراف آن، بالاترین درآمد ممکن را از طریق جذب گردشگر به‌دست بیاورند. آن‌ها احتمالاً در بررسی‌های خود متوجه می‌شدند هرچند زیبایی جادویی منطقه و چشمه‌سارهایش فوق‌العاده است، بااین‌حال، جاذبه گردشگری فرهنگی و تاریخی منطقه نیز دست‌کمی از جاذبه گردشگری طبیعی آن ندارد. ازاین‌رو نگرانی ناشی از ناشناخته‌ماندن ارزش تاریخی منطقه و محقق نشدن بخشی از درآمد گردشگری تاریخی، خواب از چشمانشان می‌ربود. اما این سرزمین زیبا در کشوری قرار گرفته که نفت دارد و برای سالیان طولانی، وظیفه دولتمردانش فروش نفت و تزریق بخشی از درآمد آن به اقتصاد کشور بوده‌است. به‌این‌ترتیب هرکس از ساکنان ونک دوم که از سطح زندگی خود ناراضی است، می‌تواند شال‌وکلاه کند و خود را به تهران یا شهرک‌های اقماری آن برساند، و سهم خود را از درآمدهای نفتی کشور مطالبه کند.
ونک سوم که جزو شهرستان جاسک به‌شمار می‌رود، شاید در نظر اول جذابیت و سرسبزی ونک دوم را هم نداشته‌باشد؛ دهکده‌ای کوچک و محروم بر ساحل دریای عمان که گویی همگان فراموشش کرده‌اند. اما این ونک هم ظرفیتی عظیم برای توسعه و رشد دارد. ساحل ۲۲۰ کیلومتری شهرستان جاسک که اینک به لطف ده‌ها سال بی‌توجهی و کم‌توجهی، کمترین تراکم جمعیت و فعالیت سالم اقتصادی را دارد، فرصتی کم‌نظیر برای سرمایه‌گذاری و اشتغال مولد در اختیار کشورمان گذاشته‌است. در آینده‌ای نه‌چندان دور و با تشدید فشار جمعیت بر کره زمین، نقش آب‌های آزاد در زندگی انسان‌ها و اجتماعات بشری بیش از پیش شناخته خواهد‌شد. آن روز جامعه ما قدر این ثروت بزرگ را بیشتر خواهنددانست، و هر متر از این ساحل طولانی و خالی از جمعیت را به‌عنوان فرصتی بزرگ برای اشتغال و تولید غنیمت خواهدشمرد.
چندان اغراق‌آمیز نیست اگر بگویم جامعه ما به شهادت تاریخ هرگز اهمیت دریا و آب‌های آزاد را به‌درستی درک نکرده‌است. پیشینیان ما همسایگی با دریا را بیشتر از این که یک فرصت ببینند، یک تهدید تلقی می‌کردند! به‌این‌ترتیب بزرگترین شهرها و سکونت‌گاه‌هایمان بر کناره دریا شکل نگرفته‌اند.
در اقتصاد امروز جهان، فرصت‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشمار است. اگر اقتصاد کشور بر مبنای روابط سالم شکل بگیرد، و فرصتی برای فعالان اقتصادی فراهم شود که با اتکا به خلاقیت خود و نه ارتباطات رانتی، به فعالیت در عرصه اقتصاد بپردازند، ارزش همه “ونک”های اقتصادمان بهتر کشف خواهدشد. در سالیان گذشته، و درحالی‌که شرایطی خاص بر اقتصاد کشورمان مسلط شده‌بود، ارتباطات رانتی موجب تمرکز ثروت‌های بی‌حساب در دست عده‌ای معدود شد. این ثروت‌های بی‌حساب به جای سرمایه‌گذاری در عرصه تولید و تجارت سالم، به تجارت املاک و مستغلات دامن زد. در این بازی و چشم و همچشمی، حتی مؤسسات و سازمان‌هایی هم که ماهیت غیرانتفاعی داشتند، درگیر شدند و با رونق بخشیدن به تجارت غیرمفید و صوری املاک و مستغلات، کاری کردند که قیمت زمین در کلانشهرها به سرعت رشد کند. افزایش سریع قیمت زمین در مرحله بعد هرگونه فعالیت اقتصادی و تجارت سالم را از سکه انداخت، و درنتیجه بیماری اقتصادمان شدیدتر و مزمن‌تر شد.
بی‌توجهی به ونک دوم و سوم و توجه افراطی به ونک اول موجب شد، اقتصاد کشورمان برای چندده‌سال به بیراهه برود و فرصت‌های مطلوب سرمایه‌گذاری سازنده را نادیده بگیرد. بازگشت اقتصاد به ریل عقلانیت موجب خواهدشد همه فرصت‌های رشد و توسعه در سرتاسر ایران به کانون توجه سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی مبدل شوند.
———————————
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۲۳ – ۳ – ۹۴ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.