کیسه ندوزید! اختلافی در کار نیست *

هفته گذشته خبر نامه‌نگاری چهار وزیر با رئیس‌جمهور(۱) درباب مشکلات بازار سرمایه و رکودی که ممکن است مبدل به بحران شود، انعکاس ویژه‌ای یافت.(۲) تحلیل‌ها و واکنش‌های مختلفی نسبت به این نامه انجام گرفت، به‌ویژه برخی رسانه‌ها و نشریات خاص انعکاس و انتشار این نامه را علامتی بر وجود اختلاف‌نظر جدی در تیم اقتصادی دولت برسر اولویت مبارزه با تورم یا رکود تلقی کردند، و حتی با بزرگنمایی آن‌چه که اتفاق افتاده‌بود، تلاش کردند این نظر را به مخاطبان خود القا کنند که در اردوی دولت به دلیل ناکارآمدی و عدم موفقیت اختلاف افتاده، و به همین دلیل وزرا به‌اصطلاح خرج خود را از رئیسشان سوا کرده‌اند!
به‌نظر می‌رسد برخی منتقدان دولت یازدهم که بنا به دلایلی آرزویشان عدم‌موفقیت دولت است، حتی اگر همراه با تحمیل هزینه گزاف برای کشور باشد، علاقه وافری دارند تا از هر موضوعی هرچند کم‌اهمیت سوژه‌ای برای تبلیغ بسازند و عدم‌کارآمدی دولت را به رخ بکشند؛ و به مردمی که با رأی قاطع خود در خرداد ۹۲، آنان را به حاشیه رانده‌اند، بقبولانند که رأیشان فقط کاربرد زینتی دارد و نمی‌توانند با حضور بر سر صندوق آرا از اقتدار آنان بکاهند و تریبون‌هایی را که ارثیه خودشان می‌دانند، از آنان پس بگیرند. آنان می‌دانند که اگر مردم به امکان تغییر مسیر و اعمال حاکمیت بر سرنوشت کشور از طریق شرکت در انتخابات، باور داشته‌باشند، فرصتی به آنان برای تاخت‌وتاز در عرصه سیاست و اقتصاد داده نخواهدشد.
انتشار نامه چهار وزیر هرچند مرتبط با بازار سرمایه و معضلات آن بود، اما به‌گونه‌ای به کل مسأله اقتصادی کشور برمی‌گشت. به‌ویژه اظهارنظر قاطع رئیس جمهور در باب ضرورت مقابله با تورم، نشان داد که وی همچنان مقابله با تورم را تا رسیدن به نرخ یک‌رقمی، اولویت اول برنامه‌های اقتصادی دولت می‌داند، و طبعاً نمی‌تواند نظر کارشناسی چهار وزیر را که نگران سرایت رکود به کل اقتصاد و تبدیل آن به بحران هستند، بپذیرد.(۳) اما آیا چنین اختلاف‌نظری به معنی شکاف در اردوی دولت و “رسیدن به بن‌بست” و “ناکارآمدی دیپلماسی لبخند” است؟!
طبعاً رئیس دولت در مقابله با دشواری‌های اقتصادی و سیاسی با شنیدن نظرات موافق و مخالف چه در داخل دولت و چه حتی خارج از آن، سعی می‌کند بهترین راه مقابله با مشکل را انتخاب کند؛ به بیان دیگر لزوماً تصمیمی که او می‌گیرد، و تدبیری که اتخاذ می‌کند، منطبق بر نظر و دیدگاه تک‌تک اعضای تیمش نیست. وزرا با به کارگیری تمام توان علمی و تجربی خود و همکارانشان در وزارت تحت تولیتشان، سعی می‌کنند تحلیل‌ها و نظرات خود را به اطلاع رئیس دولت برسانند و او را در مسیر انتخاب بهترین و کارآمدترین سیاست یاری کنند.
این که رئیس‌جمهور نظری مخالف با نظر برخی از اعضای تیم خود داشته‌باشد، و توصیه یک گروه از همکاران خود را به نظر گروهی دیگر ترجیح دهد، جای تعجب ندارد. همچنین این که چندنفر از اعضای تیم رئیس دولت نظری مخالف جمع‌بندی رئیس خود داشته و آن را اعلام کنند، نیز چندان عجیب نیست. اما ظاهراً منتقدان دولت تصویر و تصوری دیگر از ارتباط بین رئیس دولت و همکارانش دارند. از دید آن‌ها باید نوعی سلسله مراتب نظامی در دولت حاکم باشد، و همه اوامر مطاع رئیس فرهمند خود را اجرا کنند، و ساز مخالفی نواخته‌نشود! یا اگر یک وزیر نظری مخالف نظر رئیس خود داشت، بلافاصله برکنار شود تا دیگران جرأت مخالفت نداشته‌باشند!(۳)
در این باب لازم می‌دانم چند واقعه قابل‌تأمل تاریخی را برای مزید اطلاع منتقدان محترم ذکر کنم:
۱ – نیکیتا خروشچف که در زمان رهبری استالین از مقامات برجسته شوروی سابق بود، مقاله کوتاهی در روزنامه پراودا درباب مسائل کشاورزی شوروی نوشت. این مقاله با اعتراض و تشر استالین روبه‌رو شد. روز بعد پراودا مجدداً مقاله را با توضیح کوتاهی چاپ کرد: “رفیق خروشچف این مقاله را نه به‌عنوان نظر شخصی و نهایی، بلکه به‌عنوان طرح موضوعی برای بحث نوشته‌بود، اما مشکلات فنی موجب شد ما یادمان برود و این توضیح رفیقمان را چاپ نکنیم، که با پوزش از ایشان مقاله را دوباره چاپ می‌کنیم”! به‌بیان‌دیگر در آن حکومت، نظر کارشناسی یکی از مهم‌ترین مقامات در حوزه تخصصی خودش، با توپ و تشر رئیس حکومت عوض می‌شد.
۲ – یکی از مقامات دوران پهلوی اول در خاطراتش گفته‌است که آن سا‌ل‌ها در یکی از وزارتخانه‌ها سمت معاونت داشته‌است. یک‌روز صبح نامه‌ای از دربار برایش می‌رسد که به دستور اعلیحضرت قوی‌شوکت، او از امروز وزیر است، و شخص وزیر فعلی یعنی رئیس این مقام، به جای او عهده‌دار مقام معاونت وزیر می‌شود! او بلند شده و نامه را پیش وزیر می‌برد. وزیر تقاضا می‌کند تا ظرف فرصتی چنددقیقه‌ای وسایل شخصی خود را جمع کند، تا اتاق‌ها را عوض کنند! راوی ادعا می‌کند که برای حفظ شأن رئیس سابقش، از او خواسته که هردو در اتاق‌های قبلی‌شان مستقر باشند، و فقط تابلوی اتاق‌ها عوض شود. در آن حکومت هم شخص اول بدون‌توجه به نظر مجلس درباب تغییر وزرا اقدام می‌کرد و حتی سمت بعدی فرد برکنارشده را هم خود تعیین و به رعیت‌هایش ابلاغ می‌کرد!
۳ – رئیس دولت دهم به دنبال اختلاف با وزیر امور خارجه منصوب خود، ایشان را در حالی که در مأموریت خارج از کشور بود و قرار بود قراردادهای مهمی را با کشور سنگال منعقد کند، تا لابد گام مهمی برای پیشرفت کشور برداشته‌شود، عزل کرد! وزیر معزول، خبر برکناری خود را از مقامات دولت میزبان دریافت کرد! برخورد رئیس دولت دهم با سایر وزرایش هم خیلی متفاوت با این مورد خاص نبود. وزرا اگر با دو یار وفادار رئیس دولت اختلاف‌نظر داشتد، باید می‌رفتند چه با تودیع چه بی‌تودیع!
بگذریم. منتقدان ظاهراً چون برخوردی از این نوع را از جانب رئیس دولت نمی‌بینند، شگفت‌زده می‌شوند! آنان نمی‌توانند تصور کنند که در اردوی دولتی که با رأی مردم برگزیده‌شده، تدبیر و خرد حاکم است، و دولت تلاش می‌کند با به‌کارگیری تمام توان کارشناسی خود و استفاده از نظر اهل‌فن، بهترین شیوه را برای برخورد با معضلات کشور برگزیند. دولتی که شعارش را تدبیر و امید اعلام کرده‌است، گرفتار شیوه‌های مستبدانه و بی‌اعتنایی به خردجمعی نخواهدشد، زیرا آن مردی که بی‌اعتنا به خرد جمعی، در جلسات بازدیدهای استانی با توپ و تشر سخنان اعضای تیم خود را قطع کرده، و یک‌تنه به جمع‌بندی می‌رسید و “قاطعانه” تصمیم می‌گرفت، رفته‌است.
———————————————–
*– این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره دوشنبه ۲۰ – ۷ – ۹۴ به چاپ رسیده‌است.
۱ – مراجعه کنید به:
نامه مشترک ۴ وزیر به رئیس جمهور
۲– در یادداشت زیر به نامه موردنظر پرداخته‌ام:
خروج از رکود با طعم عدالت
۳– مراجعه کنید به:
متن کامل سخنان رییس جمهوری در همایش بین‌المللی صنعت و تجارت
۴– این توهمات منتقدان آدم را یاد داستان بقال و طوطی به روایت مولانا می‌اندازد که با دیدن سر طاس یک مشتری، پنداشت او هم شیطنت کرده، و بقال با چوبدستی بر سرش نواخته‌است!
از قیــاسـش خنـده‌ آمــد خـلـق را
کو چو خود پنداشت صاحب‌دلق را

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.