پیش بهسوی جامعه بدونرانت – ۶ *
رانتخواری و یک مطالبه فراموششده
کلمات رانت و رانتخواری هرچند در رسانهها معمولاً تکرار میشوند و حتی در سخنرانیهای آتشین برخی سخنوران و نمایندگان مجلس نیز جایگاه خاصی دارند، اما اینهمه موجب نشدهاست که در مرحله تصویب قوانین و تدوین برنامههای اجرایی توجهی درخور به موضوع شده، و گامی جدی برای مقابله با این بیماری برداشتهشود. گویی مسؤولان و مقامات محترم فقط وقتی بخواهند رقبای سیاسی خود را تخطئه کنند، به این کلمات کلیدی متوسل میشوند.
بیتردید یکی از علتهای بروز این وضعیت، اطلاعات اندک شهروندان درباره ابعاد پدیده رانت و آثار عمیق آن در تمام عرصههای زندگی اجتماعی آنان است. شهروندان از بیکاری، گسترش رکود، تورم و افزایش قیمتها شکایت میکنند، و از بیکاری جوانهای نخبه و دانشآموخته سخن میگویند. اما خبر ندارند که رانت اعطایی به واردکنندگان، اعطای تسهیلات رانتی به آقازادهها و واگذاری رانت استخدامی و تحصیلی به نورچشمیهای کارنابلد در تحمیل این همه مصائب به کشورمان نقش اول را برعهده داشتهاست.
به بیان دیگر، حساسیت شهروندان در مورد مشکلاتی مانند بیکاری، گرانی و آلودگی هوا سیاستمداران را ناگزیر از همراهی میسازد، که البته گاه چنین همراهیهایی فقط با هدف جلب حمایت مردم صورت میگیرد. اما چون مبارزه با رانت و رانتخواران هنوز بهطور جدی به یک گفتمان ملی مبدل نشده، و برای عموم شهروندان بهصورت یک مطالبه درنیآمدهاست، طبعاً بسیاری از سخنوران و سیاستمداران هم ضرورتی نمیبینند که حرکتی جدی در این میدان آغاز کرده، و احتمالاً برای خودشان دردسری بیآفرینند.
در بسیاری از جوامع امروزی شهروندان با بیان صریح خواستههایشان و بهویژه با آرای خود در ایام انتخابات، سیاستمداران و مدیران اجرایی را وادار میسازند که برای تحقق این خواستهها گام بردارند، وگرنه از جریان مدیریت سیاسی و اجرایی کشور کنار خواهندرفت. البته سپهر سیاسی و فضای غبارآلود رقابت حزبی در جامعه ما بهگونهای است که یک دسته سیاسی میتواند بدون کوچکترین اعتنایی به خواستههای مردم، همچنان جایگاه وزین خود را در میدان سیاست حفظ کند.
بااینحال از قدرت مردم نباید غافل شد. اگر مردم به وجود یک بیماری و ضرورت بهکارگیری یک شیوه درمانی معین باور داشتهباشند، شکلگیری یک گفتمان ملی در این عرصه میتواند سیاستمداران را به مبارزه با این بیماری و جدّی گرفتن آن وادار سازد.
رسانههای مستقل مردمی در این میان وظیفهای تاریخی برعهده دارند. آنان باید با نوشتن و هرچه بیشتر نوشتن درباره رانت و رانتخواری، شهروندان را به آثار مخرب این بیماری مرگبار بهعنوان یکی از علل اصلی شکلگیری بحران اقتصادی کنونی در کشور هرچه بیشتر آگاه سازند. با شکلگیری گفتمان ملی مبارزه با رانتخواری، مدیران اجرایی و قانونگذاران ناگزیر از همراهی با این مبارزه عدالتخواهانه خواهندشد.
———————————-
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره شنبه ۱۷ – ۶ – ۹۷ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: توزیع درآمد و رفاه, رانتخواری و فساد