نظام بانکی و نیاز مالی مشتریان کوچک *
متن زیر حاصل مصاحبه کوتاهم با سایت اگزیمنیوز است:
یک کارشناس اقتصادی در مصاحبه با اگزیم نیوز مطرح کرد:
الگوی تامین مالی صنایع کوچک و متوسط در ایران و جهان
ناصر ذاکری میگوید: قطعاً در شرایط فعلی ایران تشکیل “بانک صنایع کوچک” ضرورت دارد و میتواند در زمینه کاهش فقر و ایجاد اشتغال کمک زیادی بکند ولی این سازوکار باید با استفاده از تجربیات جهانی و ملی و اصلاح اشتباهات گذشته انجام بگیرد.
ناصر ذاکری کارشناس اقتصادی در مصاحبه با خبرنگار اگزیمنیوز گفت: در کشور ما از خیلی وقت پیش دسترسی به تسهیلات بانکی بهگونهای تبدیل به رانت شدهاست٬ و هرچقدر مشتریها بزرگتر باشند٬ بیشتر میتوانند وام بگیرند و از این فرصتهای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران استفاده نمایند، درحالحاضر بحث بدهکاران کلان نظام بانکی درواقع یکی از نتایج این رویکرد در نظام بانکی کشور ما بودهاست.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اهمیت تأمین مالی صنایع کوچک و متوسط گفت: این نوع از پرداخت تسهیلات کلان به لحاظ منطقی به این معنی بودهاست که در علم اقتصاد میگوییم هیچ چیزی بهدست نمیآید مگر اینکه چیز دیگری از دست برود. مثلاً وقتی در کشوری سیستم بانکی بهگونهای طراحی میشود که به متقاضیان و مشتریان بزرگش برای پروژههای بزرگ وام میدهد٬ منابع قطعاً کشش لازم برای اعطای تسهیلات به مشتریان خرد و کسب و کارهای کوچک و متوسط را از دست میدهد٬ و درنتیجه نمیتواند به اندازه کافی به این گروه از صنایع خدمات ارائه کند. درحالیکه مشتریان کوچکتر و صنایع کوچک میتوانستند از تسهیلات بانکی استفاده بهینه داشتهباشند٬ و بهنوعی شرایطی رقابتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط مهیا شود تا یک زنجیره انتخاب طبیعی بین آنها شکل بگیرد، شرکتهای کوچکی که احتمالاً با ایدههای خلاقانه فعالیت خود را آغاز کردهاند٬ باید بتوانند با استفاده از تسهیلات مالی از فرصتهای بازار استفاده کنند.
وی با اشاره به اقدامات لازم برای حمایت از استارتاپها گفت: حمایتهایی از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان که ایدههای خوبی را مطرح میکنند و میتوانند آینده خوبی در اقتصاد ایران داشتهباشند٬ در قالب تسهیلات مالی در طی سالهای اخیر در ایران انجام گرفتهاست. اما این حمایتها چندان جنبه مؤثری نداشتهاند٬ زیرا یک شبکه بانکی یا سازوکار ویژه تأمین مالی مختص این دسته از صنایع در ایران وجود ندارد. بیشتر حمایتها در سطح تشویق، حمایتهای معنوی و سیاستگذاریهای مقطعی است. ولی بهطور مثال بانک ویژهای برای تأمین مالی کسب و کارهای کوچک و متوسط وجود ندارد٬ که اگر به مشکل نقدینگی برخوردند به آنجا مراجعه کنند.
ذاکری با اشاره به تجربه جهانی در تاسیس بانکهای مختص به صنایع کوچک و تأمین مالی خرد، عنوان کرد: تجربه تأسیس بانکهای صنایع کوچک را در برخی از کشورهای جهان در نظر بگیرید. به طور مثال گرامین بانک در کشور بنگلادش که بهخوبی نشان داد با اعتبارات بسیار اندک در حد چند دلار چقدر میتوان در جهت رفع فقر در یک منطقه فقیر اقدامات مؤثری داشت، همین تجربیات جهانی در کشور ما قبل از اقدام به ارائه راهکار عملیاتی ارزش مطالعه و تفکر دارند که چگونه در یک کشور فقیر مانند بنگلادش بانک اعتبارات کوچک تشکیل میشود و تا این حد موفق عمل میکند و به رفع فقر کمک میکند. ولی در کشور ما متأسفانه من به عنوان یک دانش آموخته علم اقتصاد باید بگویم بخش عمدهای از بانکها در کشور ما نهتنها نقشی در کاهش فقر نداشتهاند بلکه اقداماتشان به گسترش فقر انجامیدهاست. به این علت که پول طبقات محروم و متوسط جامعه را برای کسب سود دریافت کردند و در قالب وامهای کلان به سرمایهداران بزرگ و پروژههای بزرگ و سرمایهبر تسهیلات دادند. نتیجه این رویکرد این شد که در واقع ارزش پول سپردهگذاران کوچک ازبین رفته٬ در مقابل وامگیرندگان بزرگ هم تسهیلاتشان را به داراییهای مولدی تبدیل کردهاند که مولد بودنشان از لحاظ اقتصادی توجیهپذیر نیست٬ بلکه صرفاً از نظر افزایش قیمت و سود حسابداری توانسته برای آنها سود ایجاد نماید و از این نظر اثر منفی توزیع درآمدی داشتهاند.
وی با اشاره به تجربه گرامین بانک بنگلادش گفت: درحالیکه گرامین بانک بنگلادش دقیقاً برعکس این رویکرد را داشت و از محل سپردههایش به صنایع و کسب و کارهای کوچک تسهیلات اعطا میکرد، به نظر من دوستان در زمینه تجربه بانکی باید عنایت خاصی به تجربه بانک اعتبارات خرد در سایر نقاط جهان داشتهباشند٬ و بتوانند سازوکاری برای تأمین مالی صنایع کوچک در ایران بومیسازی کنند. قطعاً در شرایط فعلی ایران تشکیل بانک صنایع خرد ضروری است و میتواند در زمینه کاهش فقر و ایجاد اشتغال کمک زیادی کند. ولی این سازوکار باید با استفاده از تجربیات جهانی و ملی و اصلاح اشتباهات گذشته انجام بگیرد. زیرا متأسفانه در اقتصاد ایران معمولاً هر ایده و فعالیت اقتصادی به منبع رانت جدیدی منجر میشود. یعنی بهمحض اعلام تشکیل بانک صنایع کوچک امکان رانتجویی از منابع و تسهیلات این بانک بهوجود میآید. پس بهتر است با ایجاد سازوکارهای نظارتی آثار منفی ناشی از رانتجویی در حوزه بانکی را هم در نظر بگیرند٬ تا آثار مثبت ناشی از اعطای اعتبار به صنایع کوچک را افزایش دهد.
——————————
* – مراجعه کنید به:
الگوی تامین مالی صنایع کوچک و متوسط در ایران و جهان
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی