نگاهبانی از پساندازهای کوچک
امروزه وجود تعداد بیشمار پساندازهای کوچک را میتوان جزو ویژگیهای جوامعی برشمرد که گامهایی در راه شکلگیری طبقه متوسط برداشتهاند. در چنین جامعهای آن گروه از نیروی کار یا صاحبان مشاغل که به مدد تجربه و تخصص کاری، از درآمدی قدری بالاتر از هزینههای زندگیشان برخوردار میشوند، فرصتی برای پسانداز کردن مییابند. این پساندازهای کوچک در قالب سپردههای بانکی، داراییهای بادوام، فلزات قیمتی و گاه سهام و اوراق قرضه شکل میگیرند.
تردیدی نیست که دولتها نباید از اهمیت این پساندازهای کوچک و ضرورت تشویق و حمایت از این شیوه تشکیل دارایی غافل شوند. این پساندازها ازیکسو مانع از هجوم سریع درآمدها به بازار کالاهای مصرفی و رشد تقاضای مصرفی جامعه میشوند، و ازسویدیگر موقعیتی را برای صاحبانشان فراهم میکنند که در آینده به مدد پساندازهایشان به عنوان یک دارایی مولد، از درآمد بالاتری نسبت به حقوق و دستمزد ماهیانهشان برخوردار شوند.
بهطوریکه ملاحظه میشود، حتی اگر سرجمع پساندازهای کوچک در جامعه در مقایسه با سرمایههایی که در اختیار اقشار مرفه است، مبلغ ناچیزی باشد، بازهم به دلیل کارکرد خاص آن باید دولتها برنامههایی جدی برای مدیریت جریان شکلگیری چنین پساندازهایی داشتهباشند.
برنامههای دولت برای مدیریت این پساندازها میتواند شامل اقداماتی در بازار سرمایه، گسترش بازار بورس و اوراق بهادار، افزایش درجه کارآمدی نظام بانکی با هدف تشویق مردم به سپردهگذاری و … باشد.
باتوجه به نقش ویژه اینگونه پساندازها در جریان برنامههای فقرزدایی، میزان توجه دولت به آن و درجه کارآمدی سیاستهای به کارگرفتهشده در این عرصه را میتوان به عنوان شاخصی برای توفیق دولتها در انجام وظایفشان در عرصه اقتصاد جامعه در نظر گرفت.
اهمیت این مسأله در جامعهای که دچار تورم میشود، بهمراتب بیشتر خواهدبود. براساس اولین آموزههای دانش اقتصاد، یکی از آثار مهم تورم متضرر شدن طلبکاران و منتفع شدن بدهکاران است. در یک جامعه درحالتوسعه که گامهای نخست را در راه تشکیل طبقه متوسط و به دنبال آن شکلگیری پساندازهای کوچک برداشتهاست، مهمترین گروه از طلبکاران، همین صاحبان پساندازهای کوچک هستند، و مهمترین گروه بدهکاران، دریافتکنندگان عمده تسهیلات بانکی.
فکرش را بکنید، در چنین جامعهای اگر یک هزار مورد پسانداز دهمیلیون تومانی کنار هم گذاشتهشود، تازه تبدیل میشود به یک تسهیلات بانکی دهمیلیارد تومانی. به عبارت دیگر، هزار نفر طلبکار در جریان تورم درحال ضررکردن خواهندبود، و یک نفر بدهکار در حال منتفع شدن. زیرا قدرت خرید این طلب و آن بدهی به دلیل حاکمیت جریان تورمی به سرعت در حال ذوبشدن است.
اقتصاد امروز کشورمان، بهترین مثال برای شرایط فوق است: هزاران خانوار با سختکوشی و در سایه داشتن شغل دوم و سوم توانستهاند پسانداز اندکی برای فردای خود فراهم سازند. شرایط تورمی با قدرتی چشمگیر در حال ذوب کردن قدرت خرید این پساندازهاست. فرصتها و موقعیتهای بسیار اندکی برای صاحبان این پساندازها وجود دارد که بتوانند ارزش پسانداز خود را حفظ کنند.
در سالهای گذشته و در سایه بیتوجهی مسؤولان مربوط، بخش مسکن به عنوان بلاگردان اقتصاد عمل کرده، و پذیرای بخش مهمی از پساندازهای جامعه بودهاست. زیرا صاحبان پساندازها دریافتهبودند در نبود هیچ فرصت مناسب دیگری، تنها خرید یک آپارتمان میتواند پسانداز آنها را از خطر ذوب شدن نجات بدهد.
صرفنظر از اشکالات و گرفتاریهای جدی که این شیوه سرمایهگذاری برای جامعه ما ایجاد کردهاست، که کمترین آن، افزایش سریع قیمت مسکن است، با این روش مشکل چنددرصد از صاحبان پساندازها حل شدهاست؟ طبعاً کسانی که پساندازشان برای خرید مستغلات کافی نبوده، یعنی صاحبان پساندازهای کوچک از این امکان هم بیبهره بودهاند.
کمترین کاری که میشد کرد و کسی به آن توجه نکردهاست، حرکت در مسیری بود که با استفاده از این پساندازهای کوچک در طول زمان مردم صاحب خانه شوند، یعنی به جای پرداخت اجاره مسکن ماهانه، اقساط خرید مسکن را بپردازند.
ممکن است گفتهشود امکانهایی مانند سپردهگذاری بلندمدت در بانکها و خرید سهام در بورس برای اینگونه پساندازها وجود دارد. در پاسخ فقط کافی است توجهی به بازدهی این دو روش طی سالیان گذشته بشود.
شاید بشود گفت تنها قدمی که برای این پساندازها برداشتهشد، امکان خرید مسکن متری بود. یعنی فرد با توجه به میزان پسانداز اندکش فقط چندمتر از یک آپارتمان را بخرد، که آنهم به خوبی اجرایی نشد، زیرا مسؤولان به فکر حل کردن مشکلات بزرگتری بودند. لابد مشکل پساندازهای کوچک همانطور که از اسمش پیداست، مشکلی کوچک و کماهمیت است.
بهنظرمن در شرایط فعلی جامعه ما، ارائه راهحلی برای حمایت از پساندازهای کوچک از اهمیتی حیاتی برخوردار است و حل این مشکل بیاغراق دست کمی از حل مشکل تورم یا بیکاری ندارد.
بهزودی روزی خواهدرسید که رأیدهندگان برای انتخاب مسؤولان اجرایی کشور و نمایندگانشان، بهجای توجه به شعارهای دلفریب، به برنامههای آنان برای حمایت از پساندازهای کوچکشان توجه خواهندکرد.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, شهر، زمین و مسکن