تجارت مستغلات و بحران قیمت تمامشده
قیمت تمامشده یا همان هزینه تولید کالا در اقتصاد امروز به عنوان یک شاخص مهم موردتوجه است. بارزترین تفاوت یک بنگاه تولیدی کارآمد با سایرین، این است که قیمت تمامشده محصول آن در شرایط برابر پایینتر است. همین مورد قدرت رقابت فوقالعادهای به بنگاه میدهد.
بهترین شاخصی که قدرت مدیریت برتر را در دنیای تجارت نشان میدهد، همین قیمت تمامشده است. بالا بودن قیمت تمامشده برای محصولات صادراتی یک کشور، باعث میشود که آن کشور نتواند در عرصه بازرگانی خارجی جایی مناسب برای خود بیابد. زیرا نمیتواند با تولیدکنندگان سایر کشورها که در نهایت کارآمدی کالاهایشان را با قیمت تمامشده پایین تولید میکنند، رقابت کند.
بهاینترتیب میتوان گفت یکی از عواملی که موجب میشود کشوری نتواند در بازارهای جهانی موفق بشود و میزان صادرات خود را بالاببرد، بالابودن قیمت تمامشده محصولاتش است. زیرا یا باید این محصول را با قیمت بالا عرضه کند که امید چندانی به فروش آن نخواهدبود، و یا این که با قیمت پایین و با کمترین سود بفروشد که در این حالت صدور کالا در کل مقرون به صرفه نخواهدبود.
درحالحاضر بسیاری از کالاهای تولیدی کشور ما با چنین شرایطی مواجه هستند. یعنی در بازار جهانی ممکن است بتوان کالایی با کیفیت بهتر و با قیمت حتی پایینتر یافت. بهاینترتیب اگر محدودیتی برای واردات کالاهای خارجی وجود نداشتهباشد، تولیدکننده داخلی هرگز امکان فروش محصول خود را نخواهدداشت.
اما این مشکل چگونه پدید آمدهاست؟ در پاسخ به این سؤال میتوان به علتهای مختلفی اشاره نمود. پایین بودن بهرهوری نیروی کار، سطح پایین فنآوری، مدیریت غیرکارآمد، قوانین و مقررات دستوپاگیر و ….
من منکر قدرت تأثیرگذاری این عوامل نیستم. بااینحال میخواهم به نقش یک عامل ویژه تأکید کنم.
قیمت تمامشده یا همان هزینه تولید محصول، حاصلجمع ارقام هزینه مختلفی است. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مواد اولیه، دستمزد نیروی کار، مصرف انرژی، استهلاک ماشینآلات، هزینه تأمین مالی، هزینه اجاره ساختمان و ….
حال اگر با دقتی ویژه به تحلیل ارقام فوق بپردازیم، خواهیمدید عامل زمین و املاک سهم بالایی دارد. به عنوان مثال، قسمت اداری شرکت در ساختمانی مستقر است که ارزش هر مترمربع آن پنج میلیون تومان است! سرقفلی هر مترمربع از فروشگاهی که این محصول در آن عرضه میشود، بیست میلیون تومان است! لوازم یدکی ماشینآلات کارخانه از فروشگاهی خریداری میشود که سرقفلی آن هم در همین حدود است! انباردار این کارخانه در آپارتمانی زندگی میکند که اجاره ماهیانهاش هفتصد هزار تومان است!
به بیان دیگر ما همه برروی زمینی زندگی میکنیم که ارزشی بسیار زیاد دارد و بخش مهمی از درآمد ماهیانه خود را باید برای بهرهمند شدن از این نعمت اختصاص بدهیم.
گران بودن فوقالعاده زمین و املاک آثار منفی زیادی در اقتصاد ما گذاشتهاست که شرح آن در این یاداشت مختصر نمیگنجد. فقط به این نکته اشاره میکنم که این گرانی در قیمت تمامشده محصولات اثر خود را نشان میدهد. ازیکسو با تشدید جریان تورمی، قدرت خرید طبقه متوسط و کمدرآمد جامعه را به شدت کاهش میدهد، و از سوی دیگر با بالابردن قیمت تمامشده کالاهای صادراتی، قدرت رقابت را از صادرکنندگان وطنی در بازار جهانی میگیرد. علاوه براین، در بازار داخلی هم کمک میکند که کالاهای وارداتی سریعتر و کمدردسرتر کالاهای وطنی را از میدان خارج کنند.
به همین ترتیب، در بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی کشور میتوان ردپای گرانی و بالا بودن قیمت زمین و املاک را دید. بیکاری گسترده، تورم، مصرفزدگی، کسری ترازپرداختهای تجاری، کاهش صادرات غیرنفتی و دهها مشکل و معضل دیگر.
بهنظرمن اگر روزی بنا شود در این کشور برنامهای جامع برای توسعه اقتصادی و اجتماعی تدوین کنیم، شاهبیت آن باید اصلاح سیاستهای مربوط به زمین و املاک باشد. زیرا همین سیاستهای غیرکارآمد و نامناسب در عرصه املاک باعث شده که قیمت زمین و املاک در کشور ما بهطور مصنوعی و غیرمتناسب با بقیه بخشهای اقتصاد افزایش بیابد.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, شهر، زمین و مسکن
بنظرم این هم بر می گردد به بیماری هلندی و درآمدهای نفتی که به جای موهبت برای ما به نفرین تبدیل شده و باعث افزایش واردات ، بالا رفتن سطح قمتهای داخلی ،کاهش توان رقابت با کالای خارجی و به دلیل افزایش تورم باغث افزایش سرمایه گذاری در بخش مسکن و زمین و بالا رفتن قیمت آن شده است . واقعا چطور می شود قیمت تمام شده را کاهش داد وقتی از تولید کننده داخلی هیچ حمایتی نمی شود و به جای حمایت هر روز قوانین دست و پاگیر تری برایشان وضع می کنیم .پس از هدفمندی یارانه ها به تنها چیزی که فکر نشد همن مسئله تولید و کاهش قیمت تمام شده بود .و گرنه هر روز سیلی از کالاهای ارزان چینی وراد کشور نمی شد . اصلا قیمت زمین را هم کاهش دهیم با افزایش دستمزد کارگر ، افزایش قیمت بذر و ……………. کشاورز و برنجکار داخلی چطور می تواند در مقابل محصولات ارزان خارجی قد علم کند ؟
اینطور به نظرم می رسد که با توجه به وجود چنین مشکلی در کشور بهتر است به جای دست روی دست گذاشتن به فکر چاره باشیم و از افرادی که در این زمینه مطالعاتی داشته اند و یا از راهکار دیگر کشورها در این خصوص استفاده کنیم، درست است که قیمت ملک برروی قیمت تمام شده کالا موثر است اما با کمی هوش و ذکاوت می توان این مسئله را مدیریت کرد و با کاهش قیمت دیگر عوامل موثربرقیمت تمام شده کالا، قیمت تمام شده محصول را کاهش داد. مثلا با استفاده از مواد اولیه داخلی یا سرمایه گذاری در بخش هایی که تولید داخلی آن ارزان تر از محصول خارجی است و …
درست است که اقتصاد ما با بحران قیمت تمام شده روبروست . با نظر شما هم موافقم که قیمت بالای زمین باعث بالا رفتن هرینه ها شده .
اما این فقط یکی از علت هاست و نه تمام آن .
توصیه می کنم خبر زیر را با دقت مطالعه کنید
http://fcrm.ir/?goid=12&showid=66
دوست عزیز من ادعا نکرده ام که همه چیز زیر سر قیمت زمین است . بلکه آن را عاملی بسیار مهم می دانم .
در خبری که شما به آن اشاره کرده اید صدور خدمات به دلیل بالا بودن قیمت تمام شده با مشکل مواجه شده است . به نظر من حتی اگر در همین مورد هم رقم قیمت تمام شده اعلام شده از طرف آن صادرکنندگان را تحلیل کنید متوجه سهم ویژه عامل زمین به صورت اجاره دفتر مرکزی ، و … خواهید شد .
تا زمانی که امکان دیگری برای سرمایه گذاری مطمئن در کشور وجود نداشته باشد ، همین آش و همین کاسه است . کسی که پول نقد دارد می خواهد سرمایه اش را جایی بگذارد که ارزشش حفظ شود ، پس زمین می خرد . به همین دلیل من فکر می کنم اجرای سیاست های درست و علمی درباره مالکیت زمین و املاک کافی نیست و باید در کنار آن فکری برای درست کردن امکانات سرمایه گذاری بشود تا مردم به جای سرمایه گذاری در زمین سراغ آن بروند .
خیلی دلم می خواهد بدانم در کشورهای دیگر چگونه با این جور مسائل برخورد می کنند .
در حال حاضر بهترین سرمایه گذاری در کشور ما خرید زمین و املاک است . به همین دلیل کسی به فکر سرمایه گذاری و تولید نیست .
اگر روزی بنا شود در این کشور برنامه ای جامع برای توسعه اقتصادی و اجتماعی تدوین کنیم ، شاه بیت آن باید اصلاح سیاست های مربوط به زمین و املاک باشد .
مگر تا حالا برنامه جامع توسعه نداشتیم ؟ می شود بفرمایید در برنامه های قبلی چگونه به این موضوع توجه شده است ؟
منظور من این نبود که در برنامه های پنج ساله توسعه کشور توجهی به این مسأله نشده است . اما با توجه به شرایطی که در اقتصاد امروزمان حاکم است ،باید بگوییم حتی اگر توجهی هم شده ، کافی و درست نبوده است . من گفته ام این سیاست ها باید شاه بیت برنامه باشد . یعنی به عنوان یک سیاست بسیار مهم و تأثیر گذار باید مطرح شود ، و نه یکی از سیاست ها .
” …. در حال حاضر بسیاری از کالاهای تولیدی کشورما با چنین شرایطی مواجه هستند . یعنی در بازار جهانی ممکن است بتوان کالایی با کیفیت بهتر و با قیمت حتی پایین تر یافت . به این ترتیب اگر محدودیتی برای واردات کالاهای خارجی وجود نداشته باشد ، تولیدکننده داخلی هرگز امکان فروش محصول خود را نخواهد داشت …..”
کاملاً با این نظر شما موافقم . بهترین مثال برای آن اتومبیل است . اگر واردات اتومبیل خارجی به راحتی انجام بشود ، کسی حاضر می شود اتومبیل ساخت داخل بگیرد آنهم با این قیمت های گران ؟