تأملی در اقتصادیات حج عمره *
چندروزیست که مسائل مربوط به سفر زیارتی حج عمره و عملکرد مسؤولان مرتبط با آن موردتوجه سخنوران و برخی مقامات قرار گرفتهاست. حتی سخن از جمعآوری امضا برای بازنگری و منع این سفر معنوی به میان آمدهاست. فارغ از این که اینگونه اظهارنظرها با چه هدفی انجام میگیرد، اندیشیدن درباب اقتصادیات این سفر معنوی و تلاش برای یافتن راهی بهتر و پربازدهتر، یک ضرورت است و نباید قلم زدن در این باب را همسویی با فلان گروه و جریان دانست.
بیتردید این سفر معنوی برای زائری که قصدش عزیمت به خانه دوست و رازونیاز خالصانه با اوست، برکات معنوی زیادی دارد، اما این امر مانع از این نمیشود که در مورد گردش مالی این سفر دقیق نشویم.
براساس گزارش رئیس سازمان حج و زیارت در اردیبهشت ماه سال گذشته، بنا بود در دوره جاری سفر عمره (۹۴ – ۹۳)، ۸۳۰ هزار نفر زائر عازم شوند.(منبع) به طوریکه ملاحظه میشود، در یک دوره یکساله بیش از یکدرصد جمعیت کشور مشرف میشوند. هزینه اعزام این تعداد زائر طی یک دوره یکساله شامل بلیط رفت و برگشت و هزینه هتل و اقامت، تقریباً ۱۷۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود. البته کل هزینه سفر که زائران صرف میکنند اعم از خرید سوغاتی و ولیمه و …، و نیز هزینههای اداری و سازمانی که به خزانه دولت تحمیل میشود، رقمی بسیار بالاتر است، که در این یادداشت آنها را نادیده گرفتهام.
فکرش را بکنید. این پول معادل ۴۵درصد ارزش روز سهام شرکت ایران خودرو به عنوان یکی از بزرگترین و معتبرترین شرکتهای صنعتی کشور در بورس است! به بیان دیگر خانوارهای ایرانی هر سال معادل ۴۵درصد ارزش این شرکت بزرگ را صرف این سفر معنوی میکنند. بهراستی با این ۱۷۰۰ میلیارد تومان به عنوان بخشی از هزینه سفر معنوی عمره در یکسال، چه کارهای دیگری میشود انجام داد؟ در زیر به نمونههایی اشاره میکنم:
از بیش از بیستمیلیون خانوار ایرانی، درصد قابلتوجهی فاقد مسکن یا حداقل فاقد مسکن مناسب هستند. با این پول میتوان به ۳۴۰۰۰ خانوار فاقد مسکن هرکدام ۵۰ یلیون تومان کمک بلاعوض بابت خرید مسکن داد. یعنی میتوان مسکن ۱۵۰ هزار نفر را تأمین کرد. با این پول میتوان به ۱۰۰ هزار کودک در مناطق محروم کشور بورس تحصیلی داد و هزینه تحصیلشان را تا مقطع دیپلم تأمین کرد(با فرض نفری هفده میلیون تومان). با این پول میتوان به بیش از ۳۵۴ هزار خانوار از کمدرآمدترین خانوارها، مستمری یکساله ماهی ۴۰۰ هزار تومان پرداخت کرد. طبعاً از آنجا که این مبلغ فقط هزینه یک سال این سفر هست، با تداوم این شیوه، مستمری یکساله تبدیل به دائم میشود. به این مثالها هزینه درمان بیماران مستمند که گاه به دلیل نداشتن هزینههای جزئی درمان، دچار مشکلات بیشتری در بلندمدت میشوند، یا هزینه بیمه این افراد را نیز میتوان اضافه کرد.
همین مثال و محاسبات ساده نشان میدهد که شیوههای دیگری هم برای صرف این منابع مالی عظیم وجود دارد، که از نظر خیر و برکت و معنویت، شاید دست کمی از یک سفر زیارتی که درصد قابلتوجهی از زائران معمولاً برای چندمین بار عازم میشوند، ندارد.
همانطور که در ابتدا اشاره کردم، من منکر ارزش معنوی این سفر نیستم. اما منعی ندارد که درباب ارزش معنوی سایر کارهای خیر هم مطالعه کرده و باهم مقایسه کنیم. چه کسی میتواند ادعا کند که ارزش معنوی سفر یک خانواده در موسم حج عمره آنهم برای بار چندم، از ارزش معنوی تأمین هزینه تحصیل چند کودک محروم از تحصیل بیشتر است؟ آیا میتوانید تصور کنید چه کودکان بااستعدادی در گوشه و کنار سرزمینمان به دلیل فقر و نداری از تحصیل بازمیمانند؟ کودکانی که اگر فرصتی برایشان فراهم شود، هرکدامشان انسانی فرهیخته و دانشمند خواهندبود و مایه مباهات جامعهمان.
پیشاپیش میتوانم تصور کنم که بر من خرده خواهندگرفت که همهساله چندبرابر این پول خرج سفرهای تفریحی به آنتالیا و دوبی و … میشود. چرا کسی بر این رفتار هموطنانمان انتقاد نمیکند؟ جواب این نقد بسیار ساده و روشن است. اگر کسی برای تفریح راهی فرنگ میشود، هدفش تفریح است و اگر امکان تفریح سالم و مطلوب برای او در داخل کشور فراهم شود، پولش را به جیب صاحبان هتلهای “ساحل مدیترانه” سرازیر نخواهدکرد. اما کسی که به سفر معنوی حج عمره میرود، هدفش کسب فیض و فضیلت است. این شخص با تأمین هزینه تحصیل کودکان فقیر، به فضیلتی بالاتر دست خواهدیافت.
اگر دلمان برای پولهایی میسوزد که صرف سفر تفریحی به خارج میشود، راهش ایجاد امکانات مطلوب تفریح در داخل است، و اگر دغدغه استفاده کارآمدتر از ۱۷۰۰ میلیاردتومان هزینه سفر معنوی حج عمره را داریم، راهش معرفی گزینههای بهتر برای کسب فضیلت و معنویت است.
طبعاً مسؤولان، نخبگان و شخصیتهای برجسته دینی و علمی کشور باید پیشقدم شوند و راه معقول کسب فضیلت را به شهروندان یاد بدهند. اما اگر به برنامههای بزرگترین رسانه کشور دقت کنید، ملاحظه خواهیدکرد که نه تنها کمترین مطلبی در این باب مطرح نمیشود، بلکه بیشتر مشوق مردم برای هجوم گستردهتر به این میدان است. گویی هیچ راه دیگری برای رسیدن به فضیلت، یا بهتر بگویم بهشت، وجود ندارد. بهعنوان یک مثال ساده، گاه در مسابقات تلویزیونی جایزه سفر به عتبات یا حج عمره به برندگان دادهمیشود. اما هیچگاه جایزهای به صورت “تأمین هزینه تحصیل دو کودک محروم از تحصیل” به کسی اهدا نشدهاست! شاید در مخیله طراحان چنین مسابقات و برنامههایی نمیگنجد که خیر و ثوابی غیر از زیارت اماکن مقدسه هم وجود دارد!
نقد دیگری که میتوان انتظارش را داشت، این است که گفتهمیشود با محدود کردن سفر حج عمره، منابع درآمدی تندروها و افراطیهای وهابی که معمولاً صرف مبارزه با فرهنگ تشیع و ترویج تروریسم میشود، کم نخواهدشد؛ زیرا این پول مختصر ما در مقابل سایر درآمدهای آنها عددی نیست و تأثیری ندارد.
البته این نقد به عرایض من وارد نیست، زیرا اصلاً متعرض این بند نشدهام. اما طرفه این که، چنین پاسخی معمولاً از جانب کسانی دادهمیشود که خود یا همفکرانشان در پاسخ به تحریمهای اعمالشده از جانب غرب برعلیه کشورمان، میخواستند با تحریم متقابل آنها، اقتصاد اروپا و امریکا را به ورشکستگی بکشانند و متلاشی کنند؛ و فکر میکردند با تحریم نفت ایران و قطع شدن جریان نفت ایران به بازارهای دنیا، قیمت نفت دوبرابر شده، و غربیها به زانو درخواهندآمد. درحالی که فقط کافی بود به واقعیت سهم ایران از تجارت جهانی توجه کنند و حرفشان را پس بگیرند.
————————————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۲۲ – ۱ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
۱ – مراجعه کنید به آدرس زیر:
تغییرات در حج تمتع و عمره ۹۳
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی