کشاورزی ایران در چنبره معضل “فصل برداشت” *
اخیراً نماینده کشاورزان خوزستان در خانه کشاورز از این که کاهش شدید قیمت سیبزمینی و پیاز در فصل برداشت، موجب شده کشاورزان این استان از خیر برداشت محصولشان بگذرند، شکایت کردهاست.(۱) قیمت ناچیز این محصولات حتی کفاف هزینه برداشت را هم نمیکند، چه رسد به رنج و هزینهای که کشاورز در طول چندینماه تلاش متحمل شدهاست. نتیجه تداوم چنین وضعیتی، اتلاف منابع ملی و رها کردن فعالیتهای کشاورزی است.
سرمایهگذاری در عرصه صنایع تبدیلی و نیز افزایش ظرفیت سردخانهها با هدف نگهداری محصولات و عرضه تدریجی آنها به بازار از یک سو موجب جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی شده، و از سوی دیگر نوسانات فصلی قیمت را تاحدی کاهش میدهد بهگونهای که تولید کشاورزی لطمه نبیند، و کشاورزان مجبور به ترک فعالیت خود نشوند.
بااینحال، در طول چندده سال گذشته توجه کافی به این مهم نشدهاست. شرایط خاص اقتصادی کشور موجب تمرکز سرمایهها برای ساخت مجتمعهای تجاری مجلل در کلانشهرها شده، و حرکتی در جهت گسترش صنایع تبدیلی انجام نگرفتهاست. همچنین گام مؤثری در جهت افزایش توان و اقتدار تشکلهای محلی کشاورزان در قالب اتحادیههای تعاونی که بتوانند با سرمایهگذاری در عرصه احداث سردخانه و انبار، امکان ذخیرهسازی محصولات را به اعضایشان داده و از شدت اجبار و اضطرار آنان به فروش سریع محصولات در پایینترین قیمتها بکاهند، برداشته نشدهاست.
نتیجه این که اگر در شرایط فعلی، محصولی ذخیره میشود و با قیمت معقولتری در فصول بعد به فروش میرسد، این کار از طریق دلالان و عمدهفروشان صورت میگیرد و سودش نصیب آنان میشود نه کشاورزان. گفتنی است از کل درآمد ناشی از تولید سیبزمینی در کشور، در بهترین شرایط، کمتر از ۳۰ درصد نصیب کشاورزان و بیشتر از ۷۰ درصد نصیب واسطهها میشود.البته درباب بسیاری دیگر از محصولات هم چنین وضعیتی وجود دارد.(۲)
دهها سال است که سیاستگذاران و مسؤولان اجرایی کشور در سخنرانیها و خطابههای غرای خود به این مشکل اشاره میکنند و البته گامهایی هم برای حل این مشکل برمیدارند، اما مشکل هنوز به قوت خود باقی است. لابد همه منتظرند تا بخش کشاورزی آخرین نفسهایش را بکشد. حل چنین مشکلی چندان کار دشواری نبوده و نیست. اما گویی اراده و عزم کافی برای برخورد با آن نبودهاست.
از ساخت و راهاندازی اولین سردخانه صنعتی کشور در بندر انزلی بیش از ۱۰۰ سال میگذرد. در این زمان طولانی، سرمایهگذاری فراوانی در این عرصه شده، اما برنامهای جدی برای مدیریت نوسانات فصلی عرضه محصولات و جلوگیری از متضرر شدن کشاورزان تدوین و اجرا نشدهاست. نتیجه این که از یک سو، بخش مهمی از محصولات کشاورزی سالانه کشورمان به صورت ضایعات درآمده، و هدر رفتهاست. از سوی دیگر، پایین بودن درآمد در عرصه کشاورزی موجب رکود و تعطیلی فعالیت در طول زمان شدهاست. در مقابل دلالان و عمدهفروشان به بالاترین میزان سود رسیدهاند. گویی دستی پنهان در کار بوده که سود این گروه زحمتکش را از گزند سیاستهای مدبرانه دولت حفظ کند!
به شهادت تاریخ، ایرانیان باستان از پیشتازان عصر کشاورزی بودند. آنها به اتکای هوش و درایت خود و در سایه نظام حکومتی باثبات و کارآمد، توانستند کشاورزی را در سرتاسر سرزمین پهناورشان گسترش دهند و تمدنی بزرگ و رو به رشد بنا نهند. آنان با تمام دشواریهایی که بر سر راهشان بود، کنار آمده و با جدیت توانستند راهحل معقول مشکلات را بیابند. با الهام از چشمهسارهایی که در پای کوههای مرتفع جوشیده و از دل زمین بیرون زدهبودند، راهی برای استفاده از منابع آب زیرزمینی یافتند، و با همتی حیرتانگیز، قناتهای کوچک و بزرگ را در مکانهای مناسب کندند. گفته میشود نیاکان ما به اندازه ۷٫۷ برابر کل محیط کره زمین را در جستجوی آب کندهاند! وجود قناتی به طول ۱۰۰ کیلومتر در زارچ یزد و قنات دیگری به عمق ۳۰۰ متر در گناباد، بهترین شاهد این مدعاست. سازههایی که با فنآوری قدیمی، دو سه هزار سال پیش احداث شدهاند. و از این مهمتر، نظم اجتماعی که موجب میشد چندین نسل از مردمان با هدف بهرهمند ساختن نسلهای آینده از آب گرانبها، سالیان سال از دل و جان بکوشند و قنات بکنند. گاه کندن و راهانداختن یک قنات سه نسل زمان لازم داشتهاست.(۳)
کشاورزی ایران در طول سالیان دراز از دوران انقلاب کشاورزی تا به حال، با دشواریهای بزرگی دست و پنجه نرم کردهاست؛ با خشکسالیها و سیلابهای این سرزمین ساخته و سازگار شدهاست، با ابداعات شگفت خود، بهترین راه ممکن برای بهرهبرداری از منابع را یافتهاست؛ حتی بلایی چون هجوم گسترده قبایل چادرنشین آسیای میانه و تاختوتاز و غارت آنان، نتوانست کشاورزی این سرزمین را متلاشی کند. در طی این سالیان دراز، هرچند کشاورزان ناگزیر بودند بخش مهم محصول خود را به عنوان باج و خراج و سهم اربابی به زورگویانی بدهند که در سایه شمشیر و ارتباط با کانونهای قدرت، خود را “مالک” زمینهای کشاورزی میدانستند؛ اما حتی چنین غارتی هم، هرچند بر فقر و فلاکت کشاورزان افزود، هیچگاه نتوانست کمر تولید کشاورزی را در این سرزمین بشکند.
بااینحال، امروز با اندوه بسیار شاهد موفقیت گام به گام یک دشواری کوچک به نام “کاهش قیمت در فصل برداشت محصول” هستیم که توانسته تا مرز درهم شکستن این مقاومت اسطورهای چندهزارساله پیش برود. بهراستی، آیا راهی برای مهار این دشواری پیش پاافتاده و نجات کشاورزی ایران از دست آن وجود ندارد؟
———————————
۱ – مراجعه کنید به:
کاهش قیمت مانع برداشت سیب زمینی و پیاز در خوزستان شد
۲ – مراجعه کنید به:
تولید پرزحمت و تجارت پرسود سیب زمینی
۳ – مراجعه کنید به:
قنات؛ شاهکار ایران باستان
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره دوشنبه ۷ – ۲ – ۹۴ به چاپ رسیده است.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, مدیریت و شایستهسالاری