توزیع درآمد و نابرابری در جامعه ما
گزارش توسعه انسانی سال ۲۰۱۱ ایران را از نظر شاخص توسعه انسانی در بین کشورهای جهان در رتبه ۸۸ قرار دادهاست. این گزارش ضریب جینی را که نشاندهنده میزان نابرابری در توزیع درآمد در جامعه است، برای ایران برابر با ۰٫۳۸۳ میداند. در این یادداشت نگاهی کوتاه به این موضوع خواهمکرد.
جدول زیر چند کشور منطقه را که از نظر رتبه توسعه انسانی یا ضریب جینی نزدیک به ایران هستند، نشان میدهد:
ضریب جینی |
رتبه توسعه انسانی |
نام کشور |
۰٫۳۰۹ |
۸۶ |
ارمنستان |
۰٫۳۸۳ |
۸۸ |
ایران |
۰٫۳۳۷ |
۹۱ |
آذربایجان |
۰٫۳۹۷ |
۹۲ |
ترکیه |
۰٫۳۶۷ |
۱۱۵ |
ازبکستان |
۰٫۳۶۸ |
۱۳۴ |
هند |
۰٫۳۲۷ |
۱۴۵ |
پاکستان |
بهطوریکه ملاحظه میشود، دو کشور ناحیه قفقاز که از نظر رتبه بسیار به ایران نزدیک هستند، هردو ضریب جینی کمتری دارند. یعنی نابرابری درآمدها در آن دو کشور کمتر از ایران است. از سوی دیگر دو کشور هند و پاکستان که از نظر رتبه بسیار پایینتر از ایران هستند، باز از نظر نابرابری درآمدها وضعی بهتر از ایران دارند.
نکته جالبتوجه این است که در محاسبه رتبه توسعه انسانی به شاخصهای متعددی از جمله ضریب جینی توجه میشود. ازاینرو، وقتی دو کشور ارمنستان و آذربایجان با وجود ضریب جینی پایینتر از ایران، در رتبههایی نزدیک ایران قرار میگیرند، میتوان نتیجه گرفت که ایران از نظر سایر عوامل و شاخصهای مؤثر در رتبه توسعه انسانی وضعیتی بهمراتب بهتر از این دو کشور دارد، اما نقطهضعفش بالاتر بودن ضریب جینی است که در کل رتبه را پایین میآورد.
بهراستی چرا ضریب جینی در کشور ما به جای این که نقطهقوت باشد، تبدیل به چشم اسفندیار شدهاست؟
شاید سادهترین جواب این باشد که ما توجهی به بازتوزیع درآمد و سیاستهای فقرزدایی نداشتیم و آنها در این عرصه بهتر از ما عمل کردهاند. اما حتی نگاهی سطحی به شرایط اقتصادی – اجتماعی این کشورها بطلان این جواب ساده را معلوم میسازد. به عبارت دیگر در طول سالیانسال، دولتها در ایران تلاش جدی در این عرصه به کار بردهاند، و توفیقاتی قابلتوجه هم داشتهاند.
اما چرا با وجود این توفیقات، ضریب جینی در ایران شرایط را بدتر از این همسایگان نشان میدهد؟
من آن جواب ساده را نمیپذیرم، و توجیه دیگری برای بالا بودن میزان نابرابری درآمد در جامعهمان دارم.
به نظر من، در طول سالیانسال دولتهای مختلف در جامعه ما علاوه بر تلاش برای بهبود توزیع درآمد و رفع فقر، با بهکارگیری سیاستها و مداخلاتی که در عرصه اقتصاد داشتهاند، به پدیده رانتخواری دامن زدهاند. بهاینترتیب، گروهی کمتعداد اما پرنفوذ در عرصه اقتصاد کشور ظهور کردهاند که بخش اعظم تسهیلات بانکی را در اختیار خود گرفتهاند، بیشترین امتیازات و واگذاریها را تصاحب کردهاند، و بیشترین ارتباطات را در اختیار دارند.
افزایش قدرت اقتصادی و درآمد روبهفزونی این گروه، بهعنوان عاملی قدرتمند موجب افزایش نابرابری درآمدها شده، و سیاستهای فقرزدایی دولتها را خنثی کردهاست.
به همین دلیل، اگر در محاسبه ضریب جینی بتوانیم این گروه برخوردار را کنار بگذاریم و برای بقیه اعضای جامعه ضریب جینی را محاسبه کنیم، قطعاً به رقمی پایینتر برای ضریب جینی خواهیمرسید.
نتیجه این که دولتها زورشان رسیده که با اجرای سیاستهای فقرزدایی وضعیت طبقه محروم را بهتر کنند، یا با اجرای سیاستهای نسنجیده در عرصه اقتصاد، وضعیت طبقه متوسط را بدتر کنند و درنتیجه اختلاف درآمد بین طبقه محروم و طبقه متوسط را کاهش دهند! اما نهتنها نتوانستهاند چیزی از طبقه مرفه برخوردار بگیرند، بلکه با گسترش زمینههای رانتخواری بر امکان درآمدزایی گروهی خاص از جامعه افزودهاند.
در این باره باز هم خواهمنوشت.
دستهها: توزیع درآمد و رفاه, رانتخواری و فساد