کالبدشکافی یک پرداخت خسارت
اخیراً یکی از شرکتهای بیمه خبر پرداخت خسارتی درحدود ۱۲۵۰میلیون تومان را به یک مصدوم حادثه رانندگی منتشر کردهاست.(۱) به نظر من تأمل در این خبر میتواند به درک بهتر و جامعتر شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز جامعهمان کمک کند.
ماجرا از این قرار است که پسرکی ۹ساله در راه بازگشت از مدرسه به خانه دچار سانحه شده، و با یک تصادم هولناک راهی بیمارستان میشود. راننده خودرو خود یک معلم و عضو جامعه فرهنگی کشور است. این حادثه تأسفبار از یک سو سلامتی و شادابی یک کودک معصوم را از او گرفته، و از سوی دیگر یک عذاب وجدان همیشگی را نصیب راننده خودرو ساختهاست. فارغ از این که حادثه چگونه رخ داده، خطای انسانی و بیتوجهی راننده تاچه حد تأثیر در آن داشتهاست، این حادثه هردو طرف را قربانی خود کرده، زیرا یک معلم به سبب صبغه فرهنگی شغل خویش هرگز نمیتواند محرومیت این طفل معصوم را از یک زندگی سالم و شاداب فراموش کند، و تا آخر عمر اندوه این ماجرا را با خود خواهدداشت.
از این که با شرح مجدد ماجرا شاید موجبات اندوه بیشتر هردو طرف این حادثه شوم را فراهم سازم، پیشاپیش پوزش میطلبم. اما گاه بیان چنین ماجراهایی و تأمل در ابعاد آن درسی به همراه دارد که ارزش این تجدید خاطره اندوهبار را خواهدداشت.
شرکت بیمه که خودرو موردنظر را تحت پوشش دارد، با بروز سانحه در میدان حاضر میشود و هزینههای درمان کودک مصدوم را تقبل میکند. این وظیفه شرکت بیمه است که در چنین موقعیتی به تعهدات خود عمل کند، و علاوه براین، به منظور حفظ حقوق و منافع سهامداران، کمهزینهترین راه اجرای تعهدات را برگزیند.
اینک شرکت با صرف هزینه و انتشار گزارش در نشریات مختلف، خبر این ماجرا را با آب و تاب برای مخاطبان تعریف میکند: شرکت ما اهل دوز و کلک نیست، به تعهداتش عمل میکند، بیمهشدگان را تنها نمیگذارد، و حتی حاضر به پرداخت مبالغ هنگفت خسارت است، و بهاصطلاح دبه نمیکند.(۲)
در گزارش شرکت بیمه یک بند بسیار خاص نیز گنجاندهشدهاست: “خانواده این کودک پس از حادثهای که برای فرزندشان رخ داد، فرزندان دیگر خود را بهصورت مادامالعمر تحت پوشش بیمه عمر و سرمایهگذاری این شرکت قرار دادند.”
در انتشار این خبر بهعنوان یک مورد تبلیغی، بیسلیقگی بسیاری بهکار رفته، و بهنوعی احترام حریم خصوصی قربانیان حادثه رعایت نشدهاست.
فکرش را بکنید. یک شرکت بیمه به تعهدات خود عمل میکند، یعنی انجام وظیفه. خانواده مصدوم حادثه احتمالاً با تجربه تلخی که پشت سرگذاشتهاند، و از سوی دیگر با مشاهده اثر مثبت بیمه، فرزندان دیگر خود را بیمه میکنند. جای شگفتی نیست که این خانواده نگران فرزندان خود باشند، بیش از پیش به فکر آینده خود و فرزندانشان باشند، و بیمه بهعنوان یک راهحل بدون جایگزین برایشان مطرح شود.
شرکت بیمه مثل هر بنگاه اقتصادی دیگر، قصد تبلیغ دارد، و میخواهد شهروندان و مشتریان بالقوه را به سوی خود جذب کند. اما پیام تبلیغی شرکت این نیست که من با حق بیمه اندک بیشترین پوشش را تأمین میکنم، یا فاصله زمانی وقوع حادثه و پرداخت خسارت برای مشتریان من کمتر از سایر رقباست، یا … . این شرکت میگوید من به وظیفه قانونی خودم عمل کردم. به بیان دیگر در شرایطی که بسیاری از بنگاههای اقتصادی در سایه ضعف نهاد نظارت، تا بتوانند با کمفروشی و رندبازی از انجام تعهدات قانونی خود سرباز میزنند، و نگران گرفتار چنگال قانون شدن نیستند، این شرکت با انگیزهای که برای ما معلوم نیست، حاضر به رویارویی با قانون و مردان قانون نشدهاست!
آیا یک بنگاه اقتصادی به خاطر رعایت قانون و انجام تعهدات قانونی خود، باید منت سر مردم بگذارد و طلبکار شود؟ آیا همین یک نکته به معنی مهجور بودن عباراتی نظیر “قانون”، “وظیفه”، “نظارت”، “صداقت” و “حقوق شهروندان” نیست؟ آیا بنگاهی که در سایه مدیریت علمی و شایستهسالاری، به درچه بالایی از کارآمدی رسیده و بهاصطلاح سرآمد شدهاست، حاضر خواهدبود خبر انجام وظیفه و ایفای تعهداتش را حتی به قیمت درهم شکستن حریم خصوصی قربانیان حادثه، جار بزند؟! یا این که حرفهای دیگری برای گفتن خواهدداشت، و با به رخ کشیدن کارآمدی خود، سعی در جذب مشتریان جدید خواهدکرد؟
———————————
۱ – مراجعه کنید به:
پرداخت خسارت کمسابقه توسط بیمه معلم
۲ – مراجعه کنید به:
روزنامه همشهری، ۱۱ مهرماه ۹۵، ص ۲٫
دستهها: جامعه, حقوق مصرفکنندگان