راه و بیراهه در بهار ۹۶ (بخش سوم)
محور دوم – آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات
امروزه حضور رسانههای مستقل و فعالیت آزادانه آنها لازمه تداوم رشد و شکوفایی جامعه محسوب میشود. رسانهها با اطلاعرسانی مستمر خود، ازیکسو مسؤولان را در جریان دیدگاهها و خواستههای شهروندان قرار میدهند، و از سوی دیگر پایبندی مسؤولان به قوانین را تضمین میکنند. بدینترتیب میتوانگفت هرچند وجود آزادی بیان ممکن است هزینهای بهصورت گسترش فضای تهمت و توهین به جامعه تحمیل کند، اما درمقابل موجب میشود مسؤولان و ارباب قدرت جرأت تخلف پیدا نکنند، زیرا رسانهها بهعنوان چشم بیدار جامعه بلافاصله آن را به شهروندان گزارش خواهندکرد. بهیقین هزینه مزبور با این فایده عظیم قابلقیاس نیست.
از این منظر، فعالان سیاسی و سخنوران کشورمان به دو گروه متمایز تقسیم میشوند. گروه اول معتقد به اعمال محدودیت بر رسانهها و کاهش دسترسی آزادانه شهروندان به جریان اطلاعات هستند، و گروه دیگر بر رعایت معیارهای آزادی بیان تأکید دارند. درجهای از آزادی بیان که ایندو گروه بدان باور دارند، به حدی متفاوت است که با چشم غیرمسلح میتوان جلوههای آن را مشاهده کرد.
در مناظره دوم نامزدهای ریاستجمهوری، یکی از نامزدها با استناد به این که رئیسجمهور منتقدان برجام را فاقد دانش کافی در باب موضوع دانستهبود، کوشید دولت یازدهم را نقدناپذیر و بهعبارتی طرفدار اعمال محدودیت بر رسانهها جلوه دهد. درحالیکه ملاک باور نداشتن به آزادی بیان، نه استفاده از تعابیر خاص در مورد منتقدان، بلکه پیگرد منتقدان و تلاش برای بستن رسانههای مخالف است. به بیان دیگر، دولتمردی که فلان روزنامهنگار را با عزت و احترام فراوان مورد خطاب قرار میدهد، ولی در عین حال او را به محکمه میکشاند، در مقایسه با دولتمردی که او را فاقد دانش دانسته، اما برایش محدودیتی ایجاد نمیکند، و حتی از حق آزادی بیان او دفاع میکند، نمیتواند مدعی نقدپذیری بیشتر و طرفداری از آزادی بیان باشد!
آقای روحانی روز یکشنبه گذشته در ارومیه به بهترین نحو پاسخ منتقدانی را که درعین باور به سانسور، در ایام انتخابات به مصلحت لباس طرفداری از آزادی بیان و حمایت از “رسانهها” به تن میکنند، گفت: “از آزادی بیان و انتقاد سخن میگویند. یاللعجب. آنها که زبانها را بریدند و دهانها را دوختند. در سالهای گذشته آنچه از شما صادر شد، کلمه ممنوعیت بود؛ ممنوعیت قلم، ممنوعیت تصویر. لطفا شما دم از آزادی نزنید که آزادی خجالت میکشد.” (۱)
در جهان امروز، محدود کردن رسانهها و ممنوع کردن اطلاعرسانی شاید بتواند در کوتاهمدت موفقیتی نصیب دولتها بکند، اما در بلندمدت چنین اقداماتی فقط به گسترش بحران، انسداد سیاسی، جدایی مردم از حاکمیت و درنهایت درهمشکستن وحدت ملی منتهی میشود. بدینترتیب معبری را که فعالان سیاسی حامی محدود کردن رسانهها طرفدار آن هستند، باید “بیراهه” بدانیم، و درمقابل معبر موردنظر طرفداران آزادی رسانهها و رفع ممنوعیت از جریان اطلاعرسانی را باید “راه” قلمداد کنیم.
حال سؤال این است: فعالان سیاسی طرفدار بستن رسانهها و فیلتر کردن سایتها و شبکههای اجتماعی از کدام نامزدها حمایت میکنند؟ نامزدهای منتقد دولت یا نامزدهای حامی دولت؟
——————————–
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره شنبه ۲۳ – ۲ – ۹۶ به چاپ رسیدهاست.
۱ – مراجعه کنید به:
کسانی که دهانها را دوختند دم از آزادی بیان میزنند
دستهها: یککمی سیاسی