راه و بیراهه در بهار ۹۶ (بخش چهارم) *
محور سوم – حضور اجتماعی بانوان
مسائل مرتبط با حضور و مشارکت بانوان در عرصههای مختلف اجتماعی سالیان درازی است که موردتوجه تحلیلگران و صاحبنظران توسعه اقتصادی قرار گرفتهاست. آنان توجه ویژه به آموزش بانوان و مشارکت هرچه بیشترشان در اداره امور جامعه را شرط دستیابی به توسعه همهجانبه کشور میدانند. این امر در جامعه ما و با عنایت به تعالیم مکتب روحبخش اسلام از اهمیتی بیشتر برخوردار است.
بانوان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، و با سختکوشی و تلاش مضاعف خود هم در میدان مادری و هم حوزه کار و تلاش و سازندگی، شایستگیهای خود را به اثبات رساندهاند. آنان در میدانهای تدریس، تحقیق و پژوهش، کارآفرینی، ورزش و حتی در عرصه مدیریت عالی اجرایی درخشیدهاند، و البته این تازه اول کار است. بیتردید محروم ساختن جامعه از حضور سازنده این “نیمه جامعه” بهنوعی کفران نعمت است.
دولت یازدهم درباب افزایش حضور و مشارکت اجتماعی بانوان تلاش چشمگیری انجام داده، و راه ورود بانوان به مشاغل بالای اجرایی و مدیریتی کشور را هموار و هموارتر ساختهاست. البته بدیهی است چنین فرایندی زمانبر است و با گذشت زمان و کسب تجربیات بیشتر، موقعیتهای بهتر و مطلوبتر برای حضور بانوان در پستهای بالای تصمیمگیری کشور فراهم خواهدشد.
بااینحال، در بین سیاسیون کشور دو گرایش عمده در مورد حضور اجتماعی بانوان وجود دارد: گروه اول معتقد به محدودسازی هستند. سخنوران این گروه بسته به این که از طیف تندرو یا میانهرو باشند، گاه و بیگاه از تفکیک جنسیتی در مراکز آموزشی و حتی ضرورت خانهنشینی بانوان سخن میگویند، از حضور بانوان در میدانهای ورزشی به شدت انتقاد میکنند. برخی از آنان حتی از انتصاب بانوان به سمتهای اجرایی و مدیریتی بالا هم انتقاد میکنند. در مقابل گروه دوم مشوق حضور و مشارکت اجتماعی بانوان هستند، و معتقدند باید از توانایی و استعداد این “نیمه جامعه” برای رشد و تعالی کشور بهرهگرفت. آنان میگویند انجام وظایف مادری منافاتی با مشارکت اجتماعی بانوان حتی در بالاترین سطح ندارد.
ممکن است فلان نامزد منتقد دولت از این که او را جزو گروه اول طبقهبندی میکنیم، برآشفته شود و مثلاً به حضور همسر یا دختر خود در ردههای بالای شغلی بهعنوان شاهدی برای نظر مثبت خود در این باب استناد کند. اما چنین استنادی موجبات تبرئه آنان را فراهم نمیآورد؛ فقط کافی است به موضعگیریهای قبل از انتخابات این افراد یا همفکران و حامیانشان توجه کنیم.
معبری که گروه اول معرفی میکنند، نمیتواند کشور را به رشد و بهروزی برساند، زیرا جامعه را از خدمات دلسوزانه نیروهای کارآمد و مستعد محروم میکند، و بذر نومیدی را در دل نیمه جامعه میکارد. ازاینرو، بیمناسبت نیست معبر موردنظر آنان را “بیراهه”، و معبر پیشنهادی گروه دوم را که به حضور گسترده و پرشور بانوان در همه عرصههای اجتماعی بها میدهند، “راه” تلقی کنیم.
حمایتی که طرفداران محدودساختن حضور اجتماعی زنان از نامزدهای مخالف دولت بهعمل میآورند، بهترین دلیل بر “بیراهه” دانستن معبر موردنظر این نامزدهاست.
—————————-
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره یکشنبه ۲۴ – ۲ – ۹۶ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی