از توهین به مسؤولان تا توهین به مناسبتها *
سالهاست که توهین به مسؤولان و حتی برخوردهای فیزیکی و تلاش برای برهمزدن سخنرانیها جزو جدایی ناپذیر برنامه مناسبتهای ملی و مذهبیمان شدهاست. معمولاً بعد از هر مورد توهین و هتاکی، سیل اعلامحمایت از شخص موردحمله و انزجار از رفتارهای هتاکانه و حرمتشکنانه راه میافتد. در راهپیمایی روز قدس امسال هم که چندی پیش برگزار شد، شاهد توهین و هتاکی به دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی بودیم، و سپس انبوه ابراز همدردی و دفاع از ایشان.
تردیدی نیست که توهین و هتاکی نسبت به افراد چه مقام مسؤول باشند یا اشخاص عادی و چه حتی خدوم باشند یا نباشند، رفتاری بسیار زشت است، و طبعاً افرادی که بدینگونه حرمتشان شکسته میشود، مظلوم واقع میشوند. اما درواقع مظلومیت آنان در مقایسه با مظلومیت بزرگ روزها و مناسبتها کوچک است. کسانی که از فرصت گردهمایی روز قدس یا روز ۲۲بهمن برای توهین به یک مقام مسؤول استفاده میکنند، چون سلیقه سیاسی متفاوتی با آنان دارد و بهاصطلاح موردحمایت حزب رقیب است، فقط به او ظلم نمیکنند، بلکه ظلم بزرگتر را نسبت به آن روز بزرگ مرتکب میشوند.
واقعیت این است که ظلم بزرگ به روزها و مناسبتها سالیان سال است که در جامعه ما باب شده، و وحدت و همدلی جامعه را نشانه رفتهاست.
راهپیمایی روز ۲۲بهمن فرصتی برای یک گردهمایی میهنی و اعلام پشتیبانی از یک آرمان بزرگ ملی است. در چنین روزی طبعاً همه کسانی که دل در گرو این آرمان دارند، با هر مرام و سلیقه سیاسی میخواهند گرد هم بیایند و حداقل برای چند ساعت همراهی و همصدایی را تجربه کنند. اما فلان گرایش سیاسی تلاش میکند این تجمع را به نفع خود مصادره کرده، و وانمود کند که انگیزه مشارکتکنندگان در این مراسم دفاع از حزب او بودهاست! و رندانه از دادن پاسخ به این سؤال طفره میرود که اگر سلیقه سیاسی شما مورد تأیید مردم است و دل مردم با شماست، پس چرا رأیشان با شما نیست؟!
راهپیمایی روز قدس فرصتی برای اعلام حمایت از سرزمین مظلوم فلسطین و صاحبان حقیقی آن است که بار رنج هفتادساله دربهدری را متحمل شدهاند. طبعاً باید صاحبان همه سلیقههای سیاسی که با این مظلومان همدردی میکنند، در این تجمع شرکت کنند و فارغ از هرگونه مرزبندی سیاسی، آرمان مشترک “دفاع از مظلوم” را پاس بدارند.
مراسم نماز جمعه هم متعلق به همه آحاد جامعه است که بناست با حضور در یک مکان، فرصتی برای همدلی و همراهی بیشتر و افزایش درجه تفاهم و درک متقابل داشتهباشند.
اما اگر در سایه تندروی و بیسلیقگی سیاسی برخی افراد، شأن اینگونه تجمعات مقدس در حد یک میتینگ حزبی فروکاستهشود، از تریبونهای نمازجمعه به جای ندای وحدت و دعوت به همراهی و همدلی، بیانیه یک حزب سیاسی قرائت شود، یا از فرصت تجمع روز قدس برای توهین و هتاکی به منتخبان مردم استفاده شود، یا تریبون نماز باشکوه عید فطر برای نقد از مسؤولان موردحمایت مردم بهکار گرفتهشود، ممکن است برخی از مردم قید همراهی و شرکت در چنین تجمعاتی را بزنند، و آن را نه یک مناسبت ملی بلکه تجمع حزب سیاسی رقیب بدانند.
بهراستی اگر چنین اتفاقی بیفتد و انگیزه مردم برای چنین حضوری تهدید شود، این ظلم به چنین مناسبتهایی نیست؟ آیا این ظلم بسیار بزرگتر از ظلم به مسؤولان و شخصیتهایی که طی سالیان گذشته مورد توهین و هجمه قرار گرفتهاند، نیست؟
یکی از شفافترین موارد سوءاستفاده از تجمعات مردمی و تحریف خواسته مردم در بهمن سال ۹۳ از طرف روزنامه کیهان اتفاق افتاد که بهراستی پدیده قابلمطالعه و ارزشمندی است! در دیماه آن سال، رئیسجمهوری در یک سخنرانی از امکان برگزاری رفراندم و مراجعه به مردم برای نظرخواهی از آنان در مسائل مهم اقتصادی کشور سخن گفت. این سخنان به شدت مورداعتراض روزنامه کیهان و رسانههای خاص قرار گرفت که گویی سخنانی کفرآمیز بر زبان وی جاری شدهاست!
یک ماه و اندی بعد و بهدنبال برگزاری راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، این روزنامه با عکسی از حضور با شکوه مردم و با یادداشتی با عنوان “این هم رفراندم” پاسخ رئیسجمهوری را اینگونه داد: “… در حماسه حضور دیروز، (مردم) دیدگاه و نظر خود را درباره چالش هستهای و مذاکرات پیشروی به وضوح و بدون کمترین ابهامی بیان داشتند و رفراندوم موردنظر رئیسجمهور محترم با شفافیت و صراحتی مثالزدنی و ماندگار صورت پذیرفت. نتیجه این رفراندوم آن که؛ حاضر نیستند امتیاز نقد بدهند و وعدههای «نسیه» تحویل بگیرند.”
رسانه مذکور و سایر رسانههای خاص در عین مخالفت صریح با برگزاری هرنوع رفراندوم مکتوب، بارها علاقه مفرط خود را به برگزاری “رفراندوم شفاهی” نشان دادهاند. زیرا نتایج رفراندوم شفاهی با هیاهوی رسانهای قابلمصادره است. دقیقاً به همین دلیل است که حمله و توهین به فلان مقام مسؤول نه در قالب تجمعی در مقابل سازمان محل استقرار او، بلکه در مراسم روز قدس اتفاق میافتد و رسانه خاص ادعا میکند که: “مردم غیرتمند با دیدن فلانی به صورت خودجوش به طرف او هجوم بردند و …” و صدالبته همانگونه که گفتهشد، هرگز به این سؤال نمیپردازند که چرا در هر انتخاباتی همین مسؤولان مورد اعتراض “خودجوش” بیشترین رأی را میآورند؟ آیا مردمی که در انتخابات شرکت میکنند، غیر از آن مردمی هستند که در راهپیماییها شرکت میکنند و حرف دل شماها را میزنند؟ یا این که فرقی در بین این دو گروه مردم نیست، اما شما رأی و خواسته راهپیمایان را مصادره میکنید چون شفاهی است؟!
نکته قابلتأمل دیگر اینکه بررسی فهرست اسامی مسؤولان و شخصیتهایی که طی سالیان گذشته مورد تعرض و هتاکی قرار گرفتهاند، بسیار روشنگر است: آنان یا وابسته به یک جریان سیاسی خاص “اصلاحطلبان” هستند، و یا مورد اعتراض جریان رقیب یعنی اصولگرایان هستند. به بیان دیگر فقط یک جریان سیاسی که اتفاقاً سهمی در صندوق انتخابات ندارد، اما همه تریبونهای رسمی کشور حتی تریبون مراسم نماز عید فطر را هم تملک کرده، از این هتاکیها بینصیب است، و اتفاقاً کسانی مورد هتاکی واقع میشوند که سهم بزرگتری از آرای مردم را دارند! فتأمل!
حال یکبار دیگر در سؤال اصلی دقیق شویم: آیا استفاده از فرصت راهپیمایی روز قدس، تماز عید فطر و … برای پیشبرد اهداف سیاسی حزبی و جا زدن خواسته سیاسی حزب خود بهجای خواسته مردم، جفا به این مناسبتهای بزرگ نیست؟
—————————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۲ – ۴ – ۹۷ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی