در زمین ترامپ بازی نمی‌کنیم *

اقدام شرم‌آور دولت امریکا که نیروی مسلح کشوری مستقل و قدرتمند را تروریست خطاب می‌کند، درحالی‌که خود آن دولت از همپیمانان منطقه‌ای خود با وجود تمام اقدامات تروریستی‌شان حمایت بی‌قیدوشرط به‌عمل می‌آورد، بی‌تردید به‌عنوان یک واقعه مهم در تاریخ معاصر جهان ثبت خواهدشد، و اعتبار این دولت را به‌عنوان دولتی که برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت خود به‌راحتی اصول و معیارهای بین‌المللی را نادیده می‌گیرد، زیر سؤال خواهدبرد. اما پرسشی که این‌روزها برای ناظران و کارشناسان ایران‌دوست مطرح است، این است که آیا مسؤولان کشورمان در مقابل این هجمه گسترده و کوبیدن بر طبل توخالی تبلیغات، بهترین و خردمندانه‌ترین راه را انتخاب خواهندکرد، و یا در قالب برخوردی هیجانی اجازه خواهندداد که مطابق با خواست حریف پیمان‌شکن بازی در زمینی که او تعیین کرده‌است، انجام گیرد.
دولت امریکا از همان نخستین روزهای استقرار ترامپ در کاخ سفید با رونمایی از طرح‌های جنجالی خود همگان را غافلگیر کرده‌است. این دولت با خروج از پیمان‌های متعدد و برهم زدن توافق‌هایی که با شرکای تجاری خود داشت، و درگیر شدن در جنگ گسترده تعرفه‌ای، هرچند در برخی حوزه‌ها دستآورد اندکی برای اقتصاد امریکا به ارمغان آورده، اما در مقابل هزینه‌های گزافی به آن کشور تحمیل کرده‌است. ازجمله اینکه شرکای تجاری و سیاسی سابق امریکا روز‌به‌روز به جدا کردن مسیر آینده خود از شریک و همراهی به‌شدت نامطمئن مصمم‌تر می‌شوند.
بااین‌حال به نظر می‌رسد دولت امریکا در مقابله با ایران سیاست پیچیده‌تری در پیش گرفته‌است. ترامپ برجام را توافقنامه‌ای معرفی می‌کرد که یکجانبه به نفع ایران تنظیم شده‌است، و وعده خروج از آن را می‌داد. اما در عمل ابتدا تلاش کرد این خروج از طرف ایران اتفاق بیفتد تا دولت او هزینه‌ای از این بابت متحمل نشود. امید ترامپ به برخی سیاسیون تندرو ایرانی بود که با تحمیل شیوه خود به دولت، هزینه خروج از برجام را به‌عنوان یک توافقنامه معتبر بین‌المللی به کشور خود تحمیل کنند، و ضمن پذیرش عواقب این خروج، بهانه لازم را به‌دست او بدهند. شاید از نظر استراتژیست‌های همفکر ترامپ وقوع اتفاقی دیگر از نوع حمله به سفارت عربستان در تهران که بعد از انتشار خبر شهادت مظلومانه شیخ نمر اتفاق افتاد، چندان غیرمنتظره نبود. چنین اقدامی می‌توانست حربه ترامپ برعلیه ایران را تیز کرده، و متحدان اروپایی را با کاخ سفید همراه سازد.
اما هوشمندی مسؤولان ارشد کشور موجب شد رویای مستأجر کاخ سفید محقق نشود. درنتیجه ترامپ مجبور شد به تنهایی هزینه خروج از برجام را متقبل شود و تصویری منفی از دولت امریکا به‌عنوان دولتی که به تعهدات خود اعتنایی ندارد، پیش چشمان نگران افکار عمومی جهان به نمایش گذاشت.
اقدامات تحریک‌کننده‌ای که اخیراً این دولت در منطقه خاورمیانه آغاز کرده‌است، ازجمله به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به‌عنوان مرکز رژیم اشغالگر صهیونیستی، به رسمیت شناختن حاکمیت این رژیم بر بلندی‌های جولان، و اخیراً تروریست نامیدن سپاه پاسداران (عنوانی که شایسته خودشان است)، نشان می‌دهد که این دولت هنوز از برنامه تحمیل بخشی از هزینه‌ها به ایران البته با مدد تندروان داخلی مأیوس نشده‌است.
ترامپ و حلقه مشاورانش به‌خوبی می‌دانند که تروریست نامیدن این و آن و هیاهو راه‌انداختن، آنان را به مقصود خود نزدیک نکرده، و اجماع جهانی به نفعشان راه نخواهدانداخت. همان‌گونه که امضای سند اهدای بلندی‌های جولان به رژیم صهیونیستی به‌جای این‌که حل مشکل امنیتی این رژیم مجعول را حل کند، بهترین جواب را از سوی یک هنرمند سوری گرفت. این هنرمند در جواب این حرکت گستاخانه، سند اهدای ایالت کالیفرنیا به کشور مکزیک را امضا کرد و گفت اعتبار سند اهدای جولان هم مساوی اعتبار این سند است!
اما آنچه مستأجر پرسروصدای کاخ سفید را به آینده امیدار می‌کند، تندروی برخی محافل داخلی است. اجرای مراسم نمادین آتش زدن برجام در مجلس توسط یکی از نمایندگان که کم‌مانده‌بود موجب تحمیل خسارت هنگفت به کفپوش خانه ملت هم بشود، نشان داد که برخی سخنوران خودی در چنین مواردی عنان از اختیار از کف داده، و دست به اقدامات نسنجیده می‌زنند: اقدام به آتش‌بازی در صحن علنی مجلس و بدون تهیه ظرف و ملزومات مناسب!
به‌دنبال اقدام اخیر ترامپ که همانا تروریست خطاب کردن سپاه بود، برخی سخنوران تندرو که ظاهراً وظیفه تحمیل هزینه بدون دستآورد به کشورمان را عهده‌دار شده‌اند، بلافاصله پیشنهادات آنچنانی را مطرح می‌کنند که معنایش تشویق طرف مقابل به تندروی و افزایش احتمال درگیری است. درحالی‌که این اقدامات دراصل بازی کردن در زمین ترامپ و پذیرفتن قواعد بازیی است که او دیکته می‌کند. بهترین وضعیت از دید ترامپ این است که ما با اقدامات تندروانه و موضع‌گیری‌های آتشین و تهدیدهای سنگین خوراک تبلیغاتی مناسب را در اختیار ماشین تبلیغاتی او قرار بدهیم تا بتواند هم افکار عمومی کشور خود را قانع کند که چاره‌ای جز درگیری ندارد، و هم همپیمانان مردد خود را وادار به همراهی بیشتر بکند.
در مقابل اقدامات تحریک‌آمیز ترامپ، بهترین اقدام ما بازی با مهره دیپلماسی است، همان مهره‌ای که ترامپ از آن وحشت دارد، زیرا قدرت ما در این میدان و ضعف خود را به خوبی می‌شناسد. ترامپ می‌داند که اگر ما به جای وارد میدان کردن سخنورانی چون مدیر مسؤول فلان روزنامه تندرو، با انتخابی درست به سردار دیپلماسی کشور اعتماد کرده، و فرماندهی میدان رجزخوانی را به او و دستگاه تحت فرمانش بسپاریم، شانس برد او و یافتن حامیانی برای اقدامات نادرستش به صفر نزدیک خواهدشد.
نگارنده نیز مانند همه ناظران و تحلیلگران عاشق این آب و خاک آرزومند است مسؤولان کشور در مقابله با دشمن بدخواه و متوهم، مهره درست را انتخاب کرده، و در زمین مطلوب او بازی نکنند.
—————————————-
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره یکشنبه ۲۵ – ۱ – ۹۸ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.