مسکن برای افراد بی‌خانمان، از هلسینکی تا تهران *

در خبرها آمده‌بود که دولت فنلاند برنامه‌ای جدی برای کمک به افراد بی‌خانمان در دست اجرا دارد. در این برنامه مدیریت شهری هلسینکی پایتخت فنلاند با کمک دولت و مؤسسات خیریه ساختمان‌های قدیمی را به‌صورت مجتمع‌های آپارتمانی بازسازی کرده، و بدون ‌قیدوشرط در اختیار افراد بی‌خانمان قرار می‌دهد. بدین‌ترتیب هر فرد بی‌خانمان یک واحد مسکونی با دو اتاق خواب و امکانات رفاهی مناسب در اختیار می‌گیرد. (۱)
تفاوت محوری این برنامه با طرح‌هایی که تاکنون برای کمک به افراد نیازمند اجرا شده‌اند، در این است که در برنامه جدید، افراد نیازمند حمایت بدون تشریفات و طی مراحل موفق به استقرار در مسکن مطلوب می‌شوند. طراحان برنامه می‌گویند اولین قدم برای کمک به این افراد تأمین مسکن است، و با داشتن مسکن گویی آن‌ها صاحب یک هویت رسمی‌شده‌اند و تازه می‌توانند با مراجعه به سازمان‌های مسؤول از حمایت‌های لازم برخوردار شوند.
به‌راستی چرا حساسیتی را که دولت فنلاند برای تأمین مسکن بی‌خانمان‌ها و به تعبیر دولتمردان فنلاندی هویت‌دار کردن این گروه از شهروندان از خود نشان می‌دهد، در مسؤولان و سازمان‌های عریض و طویل وطنی نمی‌بینیم؟ فراموش نکنیم با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اولین برنامه‌های اجرایی که حکومت انقلابی با فاصله کمتر از دوماه از پیروزی انقلاب آغاز کرد، برنامه تأمین مسکن برای نیازمندان و حل معضل بدمسکنی بود. همچنین در قانون اساسی که چندماه بعد به تصویب ملت رسید، به‌موجب اصل ۳۱ داشتن مسکن حق همه شهروندان اعلام شده، و به موجب اصل ۴۳ اولین ضابطه اقتصاد کشور تأمین نیازهای اساسی مردم و در رأس آن‌ها مسکن تعیین شده‌است. گویی فنلاندی‌ها در عمل به قانون اساسی ما از خود ما پیشی گرفته‌اند! (۲)
ممکن است گفته‌شود فنلاند جریان توسعه خود را دهها سال زودتر از ما شروع کرده، و جزو مجموعه کشورهای مرفه و پیشرفته ‌است و دولت به دلیل برخورداری از درآمد مالیاتی هنگفت توان پرداختن به چنین اموری را دارد، و در کشور ما چنین امکاناتی فراهم نیست. ممکن است بگویند فنلاند کشوری کم‌جمعیت است و مثل ما دچار انبوهی جمعیت نیست و طبعاً جمعیت بی‌خانمان اندکی دارد، و دولت از پس حل این مشکل برمی‌آید. ممکن است بگویند دولت فنلاند مثل دولت ایران بار سنگین تعهدات اجرانشده چندده‌سال گذشته را بر دوش نمی‌کشد و برای اجرای چنین برنامه‌ای ناگزیر از دامن زدن به کسری بودجه نیست. ممکن است بگویند فنلاند مثل کشور ما دچار تحریم ظالمانه نیست و با دسیسه دشمنان و بدخواهان هر روز با یک گرفتاری جدید روبه‌رو نمی‌شود. ممکن است بگویند فنلاند مثل کشور ما گرفتار بلیه مدیران مادام‌العمر نیست و … .
همه گزاره‌های فوق کم‌وبیش درست هستند. اما تفاوت محوری اقتصاد فنلاند و اقتصاد ایران که در نهایت به بروز چنین تفاوتی در امر تأمین مسکن شهروندان بی‌خانمان می‌انجامد، در میدان دیگری است.
سال‌هاست که در کشور ما در سایه کم‌توجهی مزمن دولتمردان و صاحب‌منصبان به امر مسکن اقشار کم‌درآمد به‌عنوان یک “حق مسلّم”، و از سوی دیگر به دنبال افزایش انفجاری نقدینگی، مسکن و املاک به یک کالای سهل‌البیع تبدیل شده‌است. هر کسی که نقدینگی در اختیار داشته‌باشد، بهترین شیوه بهره‌مندی از آن و البته حفظ ارزش آن را خرید املاک و مستغلات می‌دانسته و می‌داند. زیرا همه براین باور بوده‌اند که بنا نیست دولتمردان با وضع قوانینی به نفع متقاضیان واقعی مسکن، حضور تقاضای سفته‌بازانه در این بازار را محدود کنند.
بدین‌ترتیب با هجوم گسترده نقدینگی در بازار مسکن و مستغلات، قیمت مسکن تا بدانجا رشد کرده، که حتی اگر دولتمردان مصمم به اجرای طرح‌هایی برای خانه‌دار کردن افراد فاقد مسکن بشوند، منابع مالی در اختیار دولت هرگز کفاف چنین “خاصه‌خرجی”هایی را نخواهدکرد! اما در فنلاند هرگز املاک و مستغلات و به‌ویژه مسکن به کالایی قابل‌احتکار و مایه سوداگری سودجویان مبدل نشده‌است.
تفاوت دوم اقتصاد ما با اقتصاد فنلاند این است که بانک‌های آن‌ها همچون بانک‌های ما وظیفه و رسالت خود را گردآوری سپرده‌های عموم مردم به‌ویژه اقشار کم‌درآمد و سپس اعطای وام‌های کلان رانتی به صاحبان ژن‌های خوب تعریف نکرده‌اند. گفتنی‌است یکی از علل افزایش بیرحمانه قیمت زمین شهری و مسکن طی سالیان گذشته، همین اعطای تسهیلات نجومی به خواص بود که عمدتاً سر از بازار مستغلات درآورده، و با گرم کردن تنور قیمت ملک، موجب افزایش قیمت مسکن و محروم ماندن متقاضیان واقعی مسکن می‌شد.
اما تفاوت سوم ما با آن‌ها بسیار قابل‌تأمل است. دولت فنلاند و شهرداری هلسینکی با کمک یک مؤسسه خیریه و با استفاده از کمک افراد خیر این برنامه را پیش می‌برند. اما در کشور ما با وجود تمایل گسترده و ریشه‌دار مردم حتی اقشار کم‌درآمد به کار خیر، هنوز تکلیفمان با خودمان روشن نیست و نتوانسته‌ایم تمهیداتی به کار بگیریم که از این نیروی عظیم هرچه بیشتر و هرچه بهتر برای جبران کمبودها و کاستی‌ها و رفع فقر در کشورمان بهره بگیریم، و بیشتر دغدغه‌مان در این میدان این است که مبادا مؤسسات خیریه مردمی “مزاحم” نهادهای دولتی و عمومی شوند!
با در نظر گرفتن این سه تفاوت مهم بین کشورما و کشور آن‌ها، حتی اگر هم تمام گزاره‌های پیش‌گفته را نفی کنیم، بازهم شاهد موفقیت فنلاندی‌ها در خانه‌دار کردن بی‌خانمان‌ها و عدم‌موفقیت خودمان در رفع معضل گورخوابی خواهیم‌بود.
راه‌حل غلبه بر چنین مشکلی اصلاح نوع نگرش‌مان به اقتصاد کشور و بازگشت به آرمان‌های عدالتخواهانه سال‌های نخست انقلاب است.
——————————-
۱ – مراجعه کنید به:
بی‌خانمان‌های فنلاند بطور رایگان و بدون قید و شرط صاحب خانه می‌شوند
۲ – برداشت از فرازی از وصیت مولای متقیان (ع): “مبادا دیگران در عمل به آن (احکام قرآن) از شما پیشى گیرند!”
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۲۰ – ۳ – ۹۸ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.