ناترازی‌ها و دیوار بلند مسببان اصلی *

واژه ناترازی از نظر مسؤولان و سخنوران عنوانی جدید برای کاستی‌ها و نارسایی‌های بلندمدت است و ظاهراً بناست شهروندان از این نامگذاری جدید به این نتیجه برسند که روش‌های جدید و عالمانه‌ای برای تأمین کاستی‌ها و ترمیم نارسایی‌ها در راه است. اما این واژه برای عامه مردم یادآور شیوه‌ای از زیستن با انواع کمبودها و محدودیت‌هاست.

به بیان دیگر اگر مسؤولان چند وقتی است که با مرور گزارشات کارشناسی به وجود ناترازی‌ها پی‌برده‌اند، عامه مردم که دسترسی به امتیازات رانتی ندارند، چندین دهه است که با این پدیده زندگی کرده، و ابداع شیوه زیستنی منحصر به فرد را با عنوان «هنر زیستن با ناترازی‌ها» به نام خود به ثبت رسانده‌اند. اما به‌راستی علت بروز این همه ناترازی آزاردهنده چیست؟

این پرسش و پاسخ آن از این جهت دارای اهمیت هستند که برخی جریان‌های سیاسی تمایل شدیدی به دادن آدرس غلط در این‌گونه موارد دارند، و افکار عمومی این کار را با اسم رمز مقصر تلقی کردن خلبان یا راننده اتوبوس البته درصورتی که فوت کرده‌باشند، یا حامیان قدرتمندی نداشته‌باشند، شناسایی کرده‌است.

برای درک بهتر صورت مسأله کافی است به مثالی از عالم واقع توجه کنیم: ساختمان بسیاری از مدارس فرسوده و مستهلک است و وزارت مربوطه بودجه کافی برای بازسازی ندارد. آیا مقصر وزیر فعلی و وزرای قبلی هستند که برای دریافت بودجه کافی اقدام نکردند، یا نظام نامعقول تخصیص بودجه عمومی است که بیشترین رشد سالانه را به بودجه نهادی مثل صداوسیما یا مؤسسات غیردولتی مدعی فعالیت در حوزه فرهنگ داده، و بودجه دستگاه‌های دولتی متولی امور رفاهی کشور را با صرفه‌جویی بسیار تعیین می‌کند؟

هرچند وزرای مورداشاره نیز سهمی در کاستی‌های موجود دارند، اما آیا مقصر تلقی کردن آنان بدون توجه به این واقعیت، نوعی آدرس غلط دادن با هدف فریب افکار عمومی نیست؟ درواقع در همه پرونده‌های ناترازی عوامل مقصر را در دو گروه صاحبان دیوار بلند و صاحبان دیوار کوتاه می‌توان جای داد. گروه اول هرچند بیشترین تقصیر را مرتکب شده‌اند، اما در پناه دیوار بلند از هر گله و شکایتی مصون هستند، و از سر ناچاری باید به‌اصطلاح تمام کاسه‌کوزه‌ها را بر سر گروه دوم شکست که دیوارشان کوتاه است! به‌عنوان نمونه در پرونده ناترازی آب، دیوار مردم از همه کوتاه‌تر است، و می‌توان آنان را سرزنش کرد که آب را هدر می‌دهند. اما هرگز از مسؤولانی که با بی‌تدبیری حیرت‌انگیز خود مرزهای کشور را به روی مهاجرین کشور همسایه گشودند تا چندین میلیون مصرف‌کننده دیگر بر سر سفره محقر آب‌های زیرزمینی کشور بنشینند، نباید انتقاد کرد زیرا دیوارشان بلندتر از دیوار مردم است.

همچنین آن مسؤول بی‌مسؤولیتی که حفر چاه غیرمجاز را فضیلت دانسته، و کشاورزان را تشویق کرد که تا می‌توانند چاه بکنند و آب برداشت بکنند و دشت‌های کشور را گرفتار بحران کنند، در پناه دیوار بلند برج مشیده‌اش از هر انتقادی مصون است. در پرونده ناترازی برق هم لابد مقصر اصلی آن مدیری است که به‌موقع سوخت نخریده و ذخیره نکرده، و آن مقام دلاوری که با سخنرانی‌های پرشور خود در نشست‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای کشور را گرفتار قطعنامه‌های شورای امنیت کرد و درنهایت از درآمد نفتی خود برای سالیان طولانی محروم ساخت، تا با این محرومیت کشور امکان سرمایه‌گذاری برای بازسازی نیروگاه‌های فرسوده و ایجاد نیروگاه‌های جدید را از دست بدهد، هیچ تقصیری ندارد، چون دیوارش بلند است و او می‌تواند با آرامش رشک‌برانگیز در سایه این دیوار بلند نشسته و دولت سایه تشکیل بدهد.

نکته قابل‌تأمل در این میان، موقعیت کشورمان در بازار جهانی گاز است. ایران دومین دارنده ذخایر گاز جهان است و همین امر ایجاب می‌کند، کشورمان در تدوین سیاست خارجی خود نگاهی جدّی به بازار جهانی گاز و تحولات آن داشته‌باشد، و به‌تعبیری یک دیپلماسی فعال گازی را موردتوجه قرار بدهد. بااین‌حال با همت جریان سیاسی تندرو شرایطی ایجاد شده که کشورمان در بازار جهانی گاز حتی رتبه بیستم را هم نداشته‌باشد و به‌راحتی از این بازار بزرگ و پرسود حذف بشود. تندروهایی که چند سال پیش فرصت تاریخی فراهم شده برای کشورمان به منظور تأمین گاز اروپا را با توهم رسیدن زمستان سخت برای کشورهای اروپایی سوزانده، و با بازی در زمین روسیه به‌عنوان بزرگترین رقیب ایران در بازار گاز لطمه‌ای جبران‌ناپذیر به منافع ملی کشورمان زدند، اینک با خاطری آسوده در پناه دیوار بلند خویش نگران انتقاد مردم مال‌باخته ایران به ناترازی شکل‌گرفته بین میزان ذخایر گاز و رتبه در بازار جهانی این محصول نیستند.

اما نکته آخر این‌که این همه ناترازی در اصل محصول یک ناترازی بنیادین در میدان سیاست داخلی است که در نتیجه آن نامزدهای انتخابات مجلس می‌توانند با پنج درصد آرای مردم به خانه ملت راه بیابند. به بیان دقیق‌تر درصد اندکی از شهروندان شانس اعزام نامزد موردنظر خود را به مجلس دارند و اکثریت جامعه از این نعمت محروم هستند.

ناترازی بین خواست و اراده مردم با گرایش سیاسی مجلس و سایر ارکان سیاسی و اجرایی کشور که اجازه می‌دهد سلیقه سیاسی اقلیت شهروندان امکان طرح بیابد، و اکثریت شهروندان از سر ناچاری سکوت پیشه کنند، درواقع بزرگترین و تأثیرگذارترین ناترازی است که موجب شکل‌گیری انواع ناترازی‌ها می‌شود. ازاین‌رو توصیه اکید نگارنده به مسؤولان کشور این است که اجازه ندهند پرونده ناترازی‌ها با آدرس غلط در سطح سوء تدبیر مدیر برق منطقه‌ای فلان شهرستان فروکاسته‌شود، و اگر به‌راستی قصد اصلاح ناترازی‌ها را دارند، ابتدا ناترازی در عالم سیاست را تدبیری بیندیشند.

————————-

* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره یکشنبه ۲۱ – ۲ – ۱۴۰۴ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.