اقتصادیات دفاع و ضرورت ازسرگیری سیاستهای حمایتی *
حمله گسترده هوایی ارتش عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به فرودگاهها و مراکز نظامی و اقتصادی کشورمان، سرآغاز جنگی طولانی شد که بخش عظیمی از منابع، امکانات و توان مسؤولان ارشد کشور را به خود تخصیص داد. در چنین شرایطی مسؤولان دولت وقت بهدرستی حمایت از معیشت اقشار کمدرآمد را بهعنوان یک برنامه راهبردی موردتوجه قرار دادند. آنان میدانستند مدیریت درست و کارآمد میدان جنگ در گرو بسط آرامش در پشت جبهه است. به بیان دیگر همانگونه که فرماندهان جنگ توان و عزم خود را مصروف پیشبرد اهداف جنگی میکنند، در میدان اقتصاد نیز دولتمردان باید شیوهای کارآمد برای تأمین نیازهای اساسی شهروندان بهویژه اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد به کار گرفته و فشار ناشی از کمبود کالاهای اساسی و افزایش قیمتها را به حداقل برسانند. اینگونه بود که در دوران هشتساله دفاع مقدس باوجود کاهش شدید درآمد ارزی و دشواریهای فراوانی که به اقتصاد ملی تحمیل شد، شاهد بروز قحطی و سوءتغذیه در کشور نبودیم.
در سالهای اخیر کشورمان هرچند به صورت مستقیم درگیر جنگ نبوده، اما اقتصاد ملی «شرایط جنگی» را با تمام وجود تجربه کردهاست. تحریم، کاهش درآمدهای ارزی، سقوط ارزش پول ملی و گسترش نجومی ابعاد فقر چهره جامعه امروز ایران را خراشیده و مردم مقاوم و بردبار کشورمان را رنجاندهاست. دشواریهای مالی که دولتهای وقت همواره گرفتار آن بودهاند، شرایطی را رقم زده که همهساله با محدود و محدودتر شدن بودجه حوزههای رفاهی روبهرو بودهایم، و به بیان دیگر دولت شهروندان را در موقعیتی قرار داده که با کمترین سپر حمایتی ممکن با واقعیت تلخ رکود مزمن و تورم لجامگسیخته روبهرو شوند. یکی از گویاترین شاخصها نسبت جمعیت مستأجر کشور است که از ۱۴.۵درصد در سال ۶۵ و ۱۸.۵درصد در سال ۷۵ به بیش از ۳۳درصد در شرایط فعلی رسیدهاست.
ماجراجویی اخیر رژیم صهیونیستی و حمله به مراکز نظامی و اماکن مسکونی در اولین ساعات روز ۲۳ خردادماه هرچند اتفاق تازه و غیرمنتظرهای نیست، اما شرایطی را در کشور ایجاد کرده که یادآور حمله گسترده عراق صدامی در ۳۱ شهریور ۵۹ است. بیتردید مسؤولان امر پاسخی درخور به این آتشافروزی خواهندداد، همانگونه که عملیات کمان ۹۹ اقتدار نظامی ایران را به رخ صدامیان کشید. اما نکتهای که نباید از آن غفلت شود، این است که رمز موفقیت در هر درگیری نظامی حفظ آرامش در داخل کشور و دادن این پیام به اقشار کمدرآمد است که دولت تحت هر شرایطی از حمایت از آنان دست نخواهدکشید، و اجازه نخواهدداد وضعیت معیشتی آنان آسیب ببیند. این بدانمعنی است که باید بازنگری اساسی در سیستم تخصیص منابع و بودجه عمومی کشور اتفاق بیفتد، و دولت با درایت و تدبیر سهم حوزه رفاهی از کل بودجه را با سرعت ترمیم کند.
در طول چند دهه گذشته نظام بودجهریزی کشورمان به صورت مداوم در مسیر رانتسازی و ایجاد فرصتهای کسب درآمد برای اقشار خاص پیش رفته، و نتیجه محسوس آن شکلگیری فاصله طبقاتی حیرتانگیز بین اقشار جامعه است. برندههای این وضعیت از رفاه رشکبرانگیزی برخوردار شدهاند و بقیه مردم که درواقع گروه بازنده هستند، هر روز بیش از پیش گرفتار دشواریهای معیشتی گشتهاند. این اتفاق دردناک گروه بزرگی از شهروندان را به سمت این باور هل دادهاست که گویی دولتمردان اصلاً نگران وضعیت معیشت متزلزل آنان نیستند، و در بین دغدغههای متعددشان ضرورت رفع فقر و حمایت از خانوارهای گرفتار تنگدستی جایی ندارد.
حمایت از اقشار محروم را نمیتوان در گفتاردرمانیهای مرسوم خلاصه کرد. بلکه در عمل باید تغییراتی در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری اتفاق بیفتد. در سالهای اخیر مدام اخباری در مورد عملکرد شبکه فساد و ابعاد حیرتانگیز حیفومیلها منتشر شده، که اموال بهغارترفته هرکدام از این پروندهها به تنهایی میتوانسته باری سنگین از دوش دولت برداشته، و خدمات رفاهی ارائهشده به اقشار کمدرآمد را با رشدی محسوس افزایش بدهد. اما در سایه بیتوجهی مسؤولان و حتی حمایت از برخی رانتجویان این فسادهای عظیم شکل گرفتهاست.
اینک در شرایطی که کشور در آستانه یک درگیری تمامعیار است، دولت میبایست به این رسالت بزرگ خود توجه کرده، و با بازنگری در شیوه تخصیص منابع عمومی و بودجهای و نیز تلاش برای بازپسگیری اموال بهغارترفته، منابع مالی کافی برای حمایت از اقشار کمدرآمد فراهم آورده، و عزم خود را برای حمایت از آنان به نمایش بگذارد.
به باور نگارنده راه طیشده در حوزه بودجهریزی و تخصیص منابع عمومی کشور راهی سنجیده و خردمندانه نبوده، و دیر یا زود باید از این مسیر نادرست رانتساز و فقرگستر بازگشت. گفتنی است ۸ قرن پیش شیخ سعدی نصیحتی به حاکمان و دولتمردان عصر خود کرده که:
نواحیّ ملک از کف بدسگال
به لشکر نگهدار و لشکر به مال
شاید اگر او امروز در کنارمان بود و با شرایط امروز جوامع بشری آشنا میشد، با توجه به این واقعیت که اینک بزرگترین و قدرتمندترین سلاح هر حکومتی همراهی و همدلی ملی است، مصرع دوم این شعر پرمعنای خود را چنین اصلاح میفرمود که:
به «مردم» نگهدار و «مردم» به مال
حادثه تروریستی سحرگاه ۲۳ خرداد هرچند تلخ و دردناک بود، اما باید این تذکر را از لابهلای پیامهای متعددش به مسؤولان کشور خواند که شرایط جنگی کشور، توجه خاصی را به اقتصادیات خانوارهای کمدرآمد میطلبد.
—————————
* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره یکشنبه ۲۵ – ۳ – ۱۴۰۳ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: تاریخ معاصر, رانتخواری و فساد, سیاستگذاری اقتصادی