جدال با مدعی پورشهسوار با الهام از بانو پروین
خبر واردات ۵۰۰دستگاه خودرو پورشه از طریق جزیره بوموسی خیلی ذهنم را درگیر کردهاست. محمولهای که حتی نماینده مجلس هم از کشف هویت صاحبش مأیوس شده و رسماً از مقامات مربوط سؤال میکند.(۱) فکر میکردم که این واردکننده دریادل چگونه دل به دریا زده، و این همه خودرو گرانقیمت را وارد کردهاست؟ آیا فکر فروش آنها را کرده؟ و … افکار پریشان دیگر. میخواستم یادداشتی در این باب بنویسم که یاد شعر زیبای بانو پروین اعتصامی افتادم و با الهام از آن شعری سرودم.
بانو پروین اعتصامی با بیانی شیرین رابطه بین فقر و غنا را تصویر کردهاست:
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم:
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت:
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سال هاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد، گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین! به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟
من هم این شعر را با الهام از شعر بانو پروین سرودم که تقدیم میکنم، یادداشت بماند برای بعد:
پرسید یک جوان دلاور ز رانتخوار
از پورشهای که بر در آن کاخ آشناست
پاسخ همی گرفت: فضولی تو ای پسر؟
گیرم اثاث منزل من جمله از طلاست!
با پول خود خریدهام این خودرو قشنگ
من نیستم به سان شما، فکر نان و ماست
گفتم به آن جوانک غمگین که: گوش دار!
این پورشه حاصل دلهدزدیدن از شماست
حاجی به پول خود خریده، ولی پول او همه
سرقت ز سفره همه، منهای اغنیاست
ناصر! نصیب بیهنران پورشه است و رانت
اهل هنر چه بیهُده در فکر کیمیاست
——————————————————————
۱ – مراجعه کنید به:
۵۰۰دستگاه خودروی پورشه از جزیره ابوموسی وارد کشور شد/ واردکننده نامعلوم است
دستهها: توزیع درآمد و رفاه, رانتخواری و فساد, فیلم، رمان و ادبیات