به بهانه انقلاب تابستانی

جوامع انسانی از زمان‌های بسیار دور و به‌دنبال احساس نیاز به سنجش و ثبت گذشت زمان، به فکر افتادند که واحد و مبدأ مناسب برای این کار تعیین کنند. طبعاً منبع الهام آن‌ها برای رسیدن به اولین جواب‌ها، تغییرات تدریجی در طبیعت بوده‌است. آمدن شب و روز به دنبال هم، بزرگ و کوچک شدن هلال ماه، تغییرات فصل‌ها و بیداری طبیعت بعد از پشت سر گذاشتن فصل سرما جوامع بشری را متوجه این نکته کرد که از تغییرات منظم طبیعت برای ثبت و محاسبه گذشت زمان استفاده کنند.
آن‌ها باید سه سؤال اساسی زیر را به روشنی پاسخ می‌دادند:
۱ – طول دوره پذیرفته‌شده به عنوان واحد زمان چقدر باید باشد؟ به‌عنوان مثال می‌توان دوره را سال شمسی یعنی ۳۶۵‌روز تعریف کرد یا سال قمری یا هر تعریف دیگر.
۲ – دوره موردنظر یا سال از چه روزی آغاز شده و به چه روزی خاتمه می‌یابد؟ به‌عنوان مثال ممکن است روز اول دوره را اول بهار یا اول تابستان یا هر روز دیگری قرار بدهیم.
۳ – مبدأ تاریخ از چه زمانی خواهدبود ؟ معمولاً جوامع باستانی واقعه‌ای را که از نظر آن‌ها مهم جلوه می‌کرده‌است، به‌عنوان مبدأ تاریخ انتخاب می‌کردند. به‌عنوان مثال بر تخت نشستن شاهان در ایران باستان موردتوجه بود و بر این اساس سال وقوع حوادث را با توجه به این که در چندمین سال سلطنت فلان شاه اتفاق افتاده‌است، ثبت می‌کردند.
با گذشت زمان و افزایش سطح آگاهی انسان‌ها و گسترش روابط بین تمدن‌ها، به‌تدریج نوعی همگرایی در این عرصه اتفاق افتاد. درنتیجه این جریان طولانی همگرایی، که پرداختن بیان جزئیات تاریخی آن در این یادداشت ضرورتی ندارد، سال میلادی و سال شمسی با تعریف امروزی مطرح شدند.
امروزه در سایه فنآوری‌های نوین ارتباطات، جوامع بشری بیش از پیش به‌هم نزدیک‌تر شده‌اند، و ضرورت همگرایی بیشتر و بیشتر احساس می‌شود. به‌راستی آیا می‌شود به نظام واحدی برای سنجش و ثبت و ضبط تاریخ اندیشید؟ نظامی که در عین سازگاری با جهان هستی، معرف اندیشه عمیق بشری باشد. نظامی که در عین ارج نهادن به باورها و ارزش‌های ملل مختلف، توانایی انسان امروزی را در درک جهان هستی و نظم ماندگار حاکم بر آن نشان بدهد.
حال ببینیم اگر با چنین بینشی به فکر تبیین نظام سنجش و ثبت زمان باشیم، چه پاسخی به سه سؤال بنیادین خواهیم‌داد:
۱ – بهترین مقیاس برای طول دوره، همان دوره ۳۶۵روزه گردش زمین به دور خورشید است، و انتخابی بهتر از آن نمی‌توان ارائه کرد، زیرا کاملاً سازگار با نظام طبیعت است.
۲ – در طول دوره ۳۶۵روزه گردش زمین به دور خورشید چهار نقطه ویژه وجود دارد که موقعیتی ممتاز و انحصاری دارند.
نحوه قرارگیری کره‌زمین نسبت به خورشید موجب می‌شود که در طول سال، طول شب و روز با تغییری تدریجی روبه‌رو شود. بدین‌ترتیب که در روز اول فروردین، طول ساعات شب و روز کم‌ترین فاصله را باهم دارند. اما با گذشت زمان به‌تدریج به طول روز اضافه شده، و از طول شب کاسته می‌شود. به‌گونه‌ای که در اول تیرماه این تفاوت به اوج می‌رسد و درنتیجه طولانی‌ترین روز و کوتاه‌ترین شب را داریم. سپس با گذشت زمان از طول روزها کم شده و به طول شب‌ها افزوده می‌شود و در روز اول مهرماه دوباره فاصله بین طول ساعات شب و روز به کم‌ترین حد می‌رسد. بعد از آن دوباره از طول روزها کم شده و به طول شب‌ها افزوده می‌شود، تا این که در روز اول دی‌ماه این فاصله باز به اوج می‌رسد و این‌بار طولانی‌ترین شب و کوتاه‌ترین روز را شاهد هستیم.
به بیان دیگر، در طول سال دوبار فاصله شب و روز به کم‌ترین حد می‌رسد و دوبار به بیشترین حد. در گذشته دانشمندان و ستاره‌شناسان ما این دو واقعه اول را به نام‌های اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی و دو واقعه دوم را به نام‌های انقلاب تابستابی و انقلاب زمستانی نام‌گذاری کرده‌اند.
بدین‌ترتیب اگر بخواهیم انتخابی سازگار با نظم هستی داشته‌باشیم، باید یکی از این چهار نقطه یا مقطع زمانی را انتخاب بکنیم. در بین این چهار نقطه هم بهترین انتخاب همان اعتدال بهاری است. زیرا نقطه شروع حیات مجدد طبیعت بعد از خواب زمستانی است.
۳ – انتخاب نقطه شروع شمارش یا مبدأ تاریخ مسائل خاص خود را دارد. بی‌تردید ملت‌ها با توجه به باور خود مبدأ را تعریف کرده و می‌پذیرند. اما این بدان معنی نیست که نمی‌توانیم مبدأ واحدی در کل جهان مطرح کنیم. به‌بیان دیگر مردم هر جامعه‌ای می‌توانند با انتخاب مبدأ موردنظر خود، از آن استفاده کنند. اما در سطح جهانی آن‌چه که موردپذیرش همه جهانیان است، مورداستفاده قرار می‌گیرد.
به‌این‌ترتیب، برای دو سؤال اول پاسخی سازگار با طبیعت و نظام هستی وجود دارد که اتفاقاً نیاکان ما به‌درستی آن را شناخته و برگزیده‌اند. برای سؤال سوم هم می‌توان دو پاسخ در کنار هم ارائه کرد: اولی به عنوان تاریخ مورداستفاده داخلی بیانگر ارزش‌ها و باور هر ملت خواهدبود، و دومی تاریخ مورداستفاده در سطح جهان که عاری از باور و ارزش‌های یک جامعه معین و بیانگر رشد فکری نوع بشر خواهدبود.
شاید باور این که روزی همه ملت‌ها با رسیدن به درکی متعالی از نظام هستی، از تاریخ واحدی استفاده کنند، قدری مشکل باشد. اما باید پذیرفت در طول تاریخ معاصر اتفاقات باورنکردنی زیادی افتاده، و خود را به‌عنوان واقعیت به بشر امروز تحمیل کرده‌اند.

guest
6 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
زرین قلم
زرین قلم
11 سال قبل

هیچ شکی در اینکه تاریخ شمسی بهترین انتخاب برای مبدا و محاسبه زمان است،نیست. اما با توجه به اینکه اکثر مردم جهان از تقویم میلادی استفاده می کنند، آیا می توان به راحتی و با صرف هزینه کم آنها را متقاعد کرد که از تقویم شمسی استفاده کنند؟ یا برعکس آیا می توان اعراب را به راحتی قانع به استفاده از تقویم میلادی نمود؟

احمد
احمد
11 سال قبل

دوست عزیزجناب رضائیان
الان هم در کشورهای اسلامی تاریخ میلادی رایج است . حتی خودما هم در کلیه مکاتبات خارجی و بده بستان هایمان از تاریخ میلادی استفاده می کنیم .

احسان فرهادی
احسان فرهادی
11 سال قبل

واقعاً انتخاب سال شمسی که با اول بهار طبیعت آغاز می شود شاهکار بی نظیر ایرانی ها بوده است و کسی نمی تواند آن را انکار کند . تقویم ایرانی قابلیت این را دارد که در تمام جهان رواج پیدا کند .
با تشکر بابت پیشنهاد ارزنده تان

nashenas
nashenas
11 سال قبل

مراسم عبادی ما مسلمان ها همه به سال قمری است . اعیاد مذهبی ، ایام حج ، ماه رمضان ، شبهای قدر و …
چگونه ایجاد تقویم یکسان جهانی ممکن است ؟

رضائیان
رضائیان
11 سال قبل

این که سال شمسی در سراسر جهان به رسمیت شناخته شود ، کار خوبی است . اما آیا انتخاب مبدء تاریخی غیر از هجرت که برای ما مسلمانان قداست دارد ، قابل قبول است ؟

نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.