رسانه ملی و سر هشتم اژدها *

شبکه سوم سیما به مناسبت ایام مبارک ماه رمضان سریال تلویزیونی جدید «هفت سر اژدها» را به بینندگان خود تقدیم کرده‌است. این سریال که به مبحث فساد و روابط مافیایی مفسدان می‌پردازد، زندگی یک آقازاده مفسد را تصویر می‌کند که با استفاده از روابط خود به ثروتی افسانه‌ای دست یافته، و اینک درصدد لطمه زدن به سلامت اقتصاد و حتی اقتدار سیاسی کشور است. او به یکی از نوچه‌هایش که او را سلطان سکه خطاب می‌کند، دستور می‌دهد که قیمت سکه طلا را بالا برده، و با دادن مشاوره غلط به مقامات آنان را تشویق به فروش طلا بکند تا با خارج شدن طلا از کشور، اقتصاد ملی لنگر و پشتیبان خود را از دست بدهد. (۱) او همچنین از دوست بانفوذ دیگرش می‌خواهد که غربی‌ها را متقاعد کند بر شدت تحریم‌ها بیفزایند تا حکومت ایران تضعیف و حتی متلاشی شود.

البته نقد و بررسی این سریال – از جنبه فتی – فرصتی بیشتر می‌طلبد و در این یادداشت فقط به یک نکته خاص در مورد آن می‌پردازم. این‌که رسانه ملی به موضوع فساد و آثار مخرب آن در اقتصاد ملی پرداخته و گوشه‌ای از اقدامات شبکه قدرتمند فساد را به تصویر بکشد، امری مبارک است. زیرا شوربختانه بسیاری از مقامات و متولیان امر حاضر به پذیرش این واقعیت تلخ نیستند که در سایه بی‌اعتنایی آنان شبکه فساد به سهولت در سرتاسر کشور ریشه دوانیده و یارگیری کرده، و بدین‌ترتیب مبارزه با آن هرروز دشوارتر و دشوارتر می‌شود. ازاین‌رو این تلاش رسانه ملی را باید به فال نیک گرفت، چرا که ناخواسته بر این ادعای ناظران خیرخواه کشور صحّه گذاشته که با پدیده فساد نظام‌یافته روبه‌رو هستیم. (۲)

اما این تمام ماجرا نیست؛ سازندگان سریال درصدد ترویج این باور هستند که گویا مفسدان قدرتمند علاقه به تشدید تحریم‌ها دارند! یا به بیان دیگر اگر دشمن حلقه تحریم‌ها را که زمانی نعمت تلقی می‌شد و حالا از سر ناچاری به‌عنوان یک گرفتاری بزرگ به رسمیت شناخته‌شده، تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند، مقصر فقط سران شبکه فساد هستند که دشمن را تشویق به این کار می‌کنند! هدف آنان هم فقط این است که دولت ایران از برخی سیاست‌ها دست بردارد، و به‌اصطلاح با جهانخواران کنار بیاید.

سازندگان سریال حاضر به تأیید این واقعیت نیستند که اتفاقاً تداوم برخی سیاست‌ها و درنتیجه آن تشدید تحریم‌ها بیشترین سود را نصیب شبکه فساد کرده‌است. به‌عنوان نمونه اگر نفت ایران گرفتار تحریم نباشد و شرکت ملی نفت به آسانی بتواند محصولات خود را در بازار بزرگ جهانی عرضه کند، چگونه یک آقازاده تازه‌کار می‌تواند از طریق تجارت نفت چندین نفت‌کش افرامکس ده‌ها میلیون دلاری را تملک کند؟ یا آن‌دیگری بدون برخورداری از ارثیه خانوادگی و با شروع کردن از صفر در مدت کوتاهی به ثروتی افسانه‌ای برسد؟ (۳) سازندگان سریال حتی این واقعیت را هم انکار می‌کنند که گاه پدران در قامت مقامات دولتی اقدام به ممنوعیت می‌کنند و پسران در قامت تاجران جوان و خوش‌آتیه تجارت انحصاری ابزار دور زدن این ممنوعیت‌ها را در اختیار می‌گیرند! (۴)

سازندگان سریال ادعا می‌کنند سران شبکه فساد با تداوم سیاست‌های محوری کشورمان و مقابله سرسختانه با امریکا و متحدانش مخالف هستند و می‌خواهند با بحران‌سازی مقامات کشور را وادار به تجدیدنظر بکنند. اما شواهد موجود از جهان واقع به شدت این ادعا را مردود و مطرود می‌سازد. آنان از زبان قهرمان سریال می‌گویند غربی‌ها باید امکان استفاده از خدمات سوئیفت را محدود کنند تا فشار به اقتصاد کشور بیشتر شود، اما این واقعیت را پنهان می‌کنند که اتفاقاً همفکران آنان بیشترین کمک را به جریان تحریم و جلوگیری از برخورداری ایران از خدمات سوئیفت کرده‌اند! و با این کار ناخواسته بزرگترین کمک را به شبکه فساد رسانده‌اند. گفتنی است براساس بررسی‌های مسؤولان دولت قبل، محرومیت از خدمات سوئیفت هزینه خرید کالاها و واردات مایحتاج کشور را بیش ار بیست‌درصد افزایش داده‌است، پولی که نصیب دلالان و کاسبان تحریم می‌شود که ادعای «دور زدن تحریم‌ها» را دارند.

اما از حق نباید گذشت! سازندگان سریال به نکته ظریفی هم از زبان قهرمان داستان اشاره کرده‌اند. آقازاده به یکی از نوچه‌هایش که در حوزه راه‌اندازی مؤسسات مالی و اعتباری فعال بوده، می‌گوید شماها پول مردم را بالا کشیدید و خودتان مردم را تشویق کردید که به خیابان‌ها بریزند و اعتراض کنند، درنتیجه دولت هم با نوعی سطحی‌نگری و شتابزدگی ناچار شد جور شما را بکشد و خسارت سپرده‌گذاران زیان‌دیده را از خزانه پرداخت کند.

این نکته بسیار درست است و بیانش جای تقدیر دارد. نگارنده در همان زمان به نقد از برخورد دولت وقت پرداخته و به این واقعیت اشاره کرده‌است که دولت انتخاب بهتری هم داشت و تنها راه حل ممکن کشیدن جور این پهلوانان مال مردم‌خوار و جبران شتابزده خسارت وارده به سپرده‌گذاران نبود. (۵)

خلاصه کنم. سازندگان سریال درعین اقدام قابل‌تقدیرشان یعنی پرداختن به پرونده فساد و نمایاندن ابعاد این پرونده، تلاشی پرهزینه اما ناموفق برای دادن آدرس غلط به مردم کرده‌اند. آنان می‌خواهند مردم فهیم ما باور کنند که فشار اقتصادی کمرشکنی که این روزها از طریق تداوم تحریم‌ها به اقشار کم‌درآمد کشور وارد می‌شود، نتیجه اصرار بر تداوم سیاست‌های خاص و خودداری از اقدامات تنش‌زدایانه نبوده، بلکه فقط ناشی از لابی مخالفان دولت و تقاضای آنان از تحریم‌کنندگان برای تندتر کردن آتش تحریم است!

به باور نگارنده این اژدهای هفت‌سر فساد که به جان اقتصاد ملی افتاده، و روزگار اقشار کم‌درآمد و حتی طبقه متوسط را سیاه کرده‌است، سر هشتمی هم دارد و آن همان سلیقه سیاسی کم‌طرفدار اما پرتریبون است که می‌خواهد با دادن آدرس غلط مردم را دچار اشتباه کند، تا کاسبان تحریم فرصت ثروت‌اندوزی هرچه بیشتر را از دست ندهند. البته این سر هشتم بیشتر از این که شبیه به سایر سرها باشد، بی‌شباهت به دم نیست.

راه نجات کشور از دست اژدهای هفت‌سر فساد ساختن چنین سریال‌های پرهزینه و تلاش برای مخدوش کردن واقعیت‌های ملموس نیست. راه حل بازگشت به عصر عقلانیت و استفاده از خرد جمعی و مشورت کارشناسان خردمند ایران‌دوست است که درنتیجه تنگ‌نظری‌های موجود خانه‌نشین شده‌اند.

————————–

* – این یادداشت در روزنامه اعتماد شماره پنج‌شنبه ۱۶ – ۱ – ۱۴۰۳ به چاپ رسیده‌است.

۱ – منتقدان دولت قبل بارها و بارها اقدام آن دولت در عرضه طلا را که با هدف مهار قیمت سکه انجام گرفت، اقدامی بسیار خسارتبار و فاقد توجیه کارشناسی تلقی کرده‌اند، اما هرگز فرصتی به طرف مقابل نداده و نمی‌دهند که در یک مناظره علمی دلایل و توجیهات خود را در دفاع از این اقدام به اطلاع مردم برساند و نیز هرگز گزارشی کارشناسی از برآورد آثار مثبت و منفی این اقدام را منتشر نمی‌کنند تا مردم خود قضاوت کنند که اگر این تدبیر اتفاق نمی‌افتاد، شاخص‌های کلان اقتصاد کشور در چه مسیری حرکت می‌کردند. آنان فقط به‌صورت یک‌طرفه و با استفاده از تریبون‌های فراوانی که تصرف کرده‌اند، به القای این شبهه و تبدیل آن به یک باور عمومی می‌پردازند که مسؤولان سابق با این کار خود به منافع ملی کشور لطمه زده‌اند. اینک نیز سازندگان سریال این اتهام را به دولت قبل وارد می‌کنند که با پیروی از سران شبکه فساد و تکیه به مشاوره غلط و خائنانه آنان این اقدام مثلاً نادرست را انجام داده‌است.

۲ – سازندگان سریال بر این نکته صحه می‌گذارند که شبکه فساد در سطح تصمیم‌سازی و دادن مشاوره‌های جهت‌دار و مغرضانه نفوذ کرده و می‌تواند مقامات کشور را به انتخاب تدابیر نادرست هدایت کند. نفوذ در سطح تصمیم‌سازی آن‌هم در سطح کلان یکی از مصادیق فساد نظام‌یافته است.

۳ – مطالعه یادداشت زیر توصیه می‌شود:

نفت ایران و میلیاردرهای نفتی ایرانی

۴ – مطالعه یادداشت زیر توصیه می‌شود:

اقتصاد ملی و مناسبات رانت‌جویانه پدر-پسری

۵ – منظور یادداشت‌های زیر است:

مقصر بحران «غیرمجازها» کیست؟

بی‌تدبیری شگفت‌انگیز در پرونده غیرمجازها

دولت و غیرمجازهای نقدینگی‌ساز

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.