کابوس طرح‌های عمرانی ناتمام *

پرونده طرح‌های عمرانی ناتمام به خوبی مشکلات و ضعف‌های نظام مدیریتی و تصمیم‌گیری کشور را نشان می‌دهد. ازیک‌سو کمبودها و کاستی‌ها در عرصه سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی در سراسر کشور و ازسوی‌دیگر، کم‌توجهی به تفکر کارشناسی و حاکمیت تفکر بخشی و منطقه‌ای موجب شده‌است معمولاً در تصویب و شروع طرح‌های عمرانی جدید، توجهی به توان و ظرفیت اجرایی و منابع مالی موجود نشود.
مسؤولان بخشی و منطقه‌ای همیشه با این امید که در سال آینده با اعمال نفوذ، منابع مالی بیشتری برای طرح خواهندگرفت، کلنگ‌زنی طرح‌های جدید را ادامه داده‌اند. به‌ویژه در دوران دولت گذشته جریان کلنگ‌زنی شتاب چشمگیری به خود گرفت. طرح‌های عمرانی فراوانی در قالب سفرهای استانی در گوشه و کنار کشور آغاز شده، و اجرای سریع آن‌ها به مردم وعده داده‌شد، طرح‌هایی که معلوم بود امکان تأمین مالی آن‌ها در سال‌های آتی وجود ندارد.
راهی که دولت یازدهم برای برخورد با معضل طرح‌های ناتمام انتخاب کرده‌است، در قدم اول خودداری از شروع طرح‌های جدید و در قدم دوم تخصیص اعتبار به طرح‌هایی با پیشرفت ۸۰درصد و بالاتر است.
خودداری از شروع طرح‌های جدید تا زمانی که طرح‌های فعلی به اتمام نرسیده‌اند، تصمیمی درخور ستایش است. دولت می‌تواند در قالب سیاست‌های عوام‌فریبانه تعداد زیادی طرح‌های جدید را کلنگ بزند، هرچند که خود می‌داند امکان تکمیل آن‌ها تا سالیان دراز وجود ندارد! چنین روشی ممکن است برای کشور مفید نباشد، اما اقدامی فرصت‌طلبانه و تبلیغاتی برای دولتمردان است! همچنین تصمیم به تأمین مالی تعدادی از طرح‌ها و نه همه آن‌ها، تصمیمی درست و مدبرانه است. اما سؤال این است که کدام طرح‌‌ها را باید برای تأمین مالی انتخاب کرد و کدام را کنار گذاشت.
دولت در لایحه بودجه، معیار درصد پیشرفت را درنظر گرفته‌است. به‌این‌ترتیب از تعداد طرح‌های ناتمام کاسته می‌شود. همچنین با بهره‌برداری از طرح‌های خاتمه‌یافته، رفاه عمومی افزایش می‌یابد. این روند می‌‌تواند در سال ۹۴ نیز ادامه یابد و هر سال با تکمیل و بهره‌برداری تعدادی از این طرح‌ها، کابوس طرح‌های نیمه‌تمام کمرنگ‌تر شود.
کلیت این رویکرد با تفکر کارشناسی سازگار است، اما باید گفت بر یک پیش‌فرض قابل‌انتقاد استوار است، و آن این‌که: “همه طرح‌های در شرف تکمیل، از نظر مفید و پرثمر بودن مشابه هم هستند.”
اگر به این حقیقت توجه داشته‌باشیم که برخی از طرح‌های موجود بدون رعایت اصول کارشناسی و فقط با فشار سیاسی برخی مقامات انتخاب و در اصل تحمیل شده‌اند، نادرستی این پیش‌فرض اثبات می‌شود. به نظر می‌رسد، بهتر است در انتخاب طرح‌هایی که بناست از موهبت تأمین مالی در سال آتی برخوردار شوند، در کنار توجه به درصد پیشرفت، به عامل تأثیر مثبت طرح در رشد تولید یا رفاه عمومی نیز توجه شود.
باتوجه به این عامل، ممکن است انتخاب نهایی به جای مجموعه طرح‌های بالای ۸۰درصد، شامل تعدادی از طرح‌های با پیشرفت بیش از ۷۰درصد و نه همه آن‌ها باشد. (۱)
————————————–
* – این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شنبه ۳۰ – ۹ – ۹۲ به چاپ رسیده‌است.
۱ – در باب مسائل طرح‌های عمرانی در کشورمان، مطالعه یادداشت مشکلی به نام طرح‌های نیمه‌تمام عمرانی پیشنهاد می‌شود.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.