این هم از اطلاع‌رسانی ایرانی !

یک پیرمرد ۹۰ساله امریکایی به جرم توزیع غذا بین افراد بی‌خانمان محکوم به زندان و جریمه نقدی شد! این خبری است که اخیراً سایت‌های خبری و روزنامه‌های خاص منتشر کرده‌اند.(۱) با بررسی متن خبر معلوم می‌شود گویا در این کشور توزیع غذا بین افراد بی‌خانمان جرم است. اما به‌راستی این خبر دارای هیچ حاشیه‌ای نیست؟ آیا تمام مطلب این است که کسی حق کمک به این افراد را ندارد؟
طبعاً این رسانه‌ها با خلاصه کردن متن خبر، نکته خاصی را برجسته کرده‌اند که البته اصل کار خلاصه کردن خبر اشکالی ندارد. اما آیا چنین خبررسانی، حق مسلم مخاطبان یعنی “دانستن” را خدشه‌دار نمی‌کند؟ با خواندن چنین خبر خلاصه‌شده‌ای بسیاری از مخاطبان شاید چنین برداشت کنند که در آن کشور افراد بی‌خانمان محکوم به مرگ هستند و مطرود جامعه، که حتی کسی هم حق کمک به آن‌ها را ندارد.
قصد من دفاع تمام‌قد از امریکای جهانخوار و آب ریختن به آسیاب دشمن نیست. اما به‌راستی این برداشت تا چه‌حد با واقعیت سازگار است؟ درست است که در این کشور گروه زیادی از مردم دچار فقر هستند و حتی از نعمت داشتن خانه و سرپناه محرومند، اما آیا این افراد گروه گروه در خیابان‌ها از گرسنگی و بدبختی تلف می‌شوند؟!
این دلاوران صاحب رسانه می‌گویند امریکای جهانخوار شهروندانش را از کمک به فقرا بازمی‌دارد و حتی از زندانی کردن پیرمرد ۹۰ساله هم ابا ندارد. اما توضیحی هم دراین‌باره نمی‌دهند و رندانه مدعی خلاصه کردن خبر می‌‍شوند. شاید هدف آن‌ها این باشد که گروه کثیر مخاطبانی که دسترسی به اصل خبر ندارند و یا حوصله بررسی ماجرا را ندارند، از این ماجرا “نتیجه خاص”ی بگیرند.
رسانه‌ها توضیح نمی‌دهند که چرا چنین برخوردی با توزیع‌کنندگان غذا می‌شود، چرا در بعضی شهرها توزیع غذا فقط در مکان‌های سرپوشیده مجاز است و در مکان‌هایی مانند پارک و خیابان ممنوع است. شاید وضع چنین مقررات محدودکننده‌ای در مورد توزیع غذای رایگان اشکالات جدی داشته‌باشد. شاید روش مناسب برای کمک به فقرا آن چیزی نباشد که قانونگذاران تعریف کرده‌اند، اما طبعاً علت مخالفت مسؤولان مربوط با توزیغ غذا بین افراد بی‌خانمان، بی‌توجهی به وضعیت این افراد و هل‌دادنشان به سمت مرگ دسته‌جمعی در خیابان‌ها از گرسنگی و قحطی نیست!
اما این اطلاع‌رسانی گزینشی گویی درپی این است که “مخاطب خود را به علم برساند”! مخاطب باید فکر کند که در آن کشور مردم گروه گروه از گرسنگی می‌میرند و خادمان شهری توان جمع‌آوری و دفن اجساد را ندارند!
بی‌تردید نظام تأمین اجتماعی در امریکا از کاستی‌های جدی برخوردار است. درست است که امریکا از نظر شاخص‌های رفاه همگانی و کیفیت زندگی رتبه اول را در جهان ندارد. این همه ثروت و درآمد و رفاه مادی به طرز نابرابر بین شهروندان تقسیم می‌شود. یک‌درصدی‌ها ثروتی عظیم برای خود دست و پا کرده‌اند و بقیه سهم کمتری دارند. شرکت‌های بیمه در پناه قوانین و مقررات حاکم، در حق مردم زورگویی می‌کنند و کمتر به فکر رفاه شهروندان هستند. گروه کثیری از مردم خانه، شغل و درآمد مستمر ندارند. و ….
اما آیا تصویری که این رسانه‌های “خاص” برای مخاطبان خود می‌سازند و آن‌ها را از حق “دانستن” محروم می‌کنند، درست و صادقانه است؟
آیا برای بدنام کردن دشمن غدار از هر حیله و مکری می‌شود استفاده کرد؟!
سخن در این باب بسیار است. بگذارم و بگذرم.
فقط به این نکته اشاره می‌کنم که قرآن کریم شاگردان مکتب خود را در شرایطی که طرف مقابل در تهاجم خود، اصول اخلاقی را زیرپا گذاشته‌است، از مقابله به مثل باز می‌دارد: لایجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا.
گیرم که انحصار رسانه‌ای طرف مقابل سعی می‌کند تصویر تیره و تاری از جامعه ما ارائه کند، و فیلم‌هایی چون “بدون دخترم هرگز” و “سیصد”می‌سازد و به شعور مخاطبانش توهین می‌کند. اما آیا این تهاجم غیراخلاقی مجوز برخورد غیرصادقانه و محروم کردن شهروندانمان از حق طبیعی “دانستن” را به ما می‌دهد؟
————————————
۱ – الف: روزنامه همشهری در صفحه ۲۲ شماره یکشنبه ۱۸ آبان ۹۳ با عنوان “بازداشت یک امریکایی برای کمک به فقرا” این خبر را چاپ کرده‌است.
ب: متن خبر به نقل از سایت تسنیم:
پیرمرد ۹۰ساله آمریکایی به جرم غذا دادن به بی‌خانمان‌ها بازداشت شد

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.