سینما و اقتصاد سینما در ایران *

امروزه صنعت سینما در سطح جهان با گردش مالی عظیمی روبه‌روست. تقاضای گسترده جهانی و توانایی چشمگیر تولیدکنندگان در برآورده ساختن این تقاضا، صنعت سینما را به صنعتی پولساز و پردرآمد مبدل کرده‌است، صنعتی که سرمایه‌های هنگفتی را جذب خود کرده، و با به کار گرفتن جدیدترین فناوری‌ها، روزبه‌روز در حال پیشرفت و تکامل است، صنعتی که با تلاش گسترده خود در مسیر شناخت سلایق مخاطبان بالفعل و بالقوه و نیز تلاش برای شکل‌دادن به سلیقه مخاطبان، با موفقیت درحال گسترش بازار خویش است.
به‌راستی سینمای ملی ما در این میانه چه جایگاهی دارد و چه سهمی از این گردش مالی عظیم را به خود اختصاص می‌دهد؟ تاریخ پرنشیب و فراز سرزمین ایران و فرهنگ غنی ایرانی به‌عنوان پشتوانه صنعت ملی سینما، قابلیت فراوانی را برای رشد و شکوفایی در اختیار این صنعت گذاشته‌است. بااین‌حال، این صنعت با وجود موفقیت‌های جالب‌توجه در چندسال گذشته، جایگاهی متناسب با فرهنگ غنی و پربار ایران نیافته‌است.
از بین مجموعه عواملی که به‌ویژه طی دودهه گذشته مانع رشد و شکوفایی این صنعت شده‌اند، می‌توان به دو عامل اصلی اشاره کرد:
الف – شرایط خاص اقتصادی کشور
قدرت خرید اکثر خانوارهای متوسط و کم‌درآمد کاهش یافته، و درنتیجه تمایل به تماشای فیلم در سینماها کاهش یافته‌است. درحال حاضر هر ایرانی ۹سال یک‌بار فرصت می‌کند که سینما برود.(۱) البته الزام بسیاری از افراد به دوشغله بودن و کاهش شدید اوقات فراغت نیز در این کاهش اقبال به سینما مؤثر بوده‌است. از سوی دیگر، رونق تجارت املاک و مستغلات موجب افزایش حیرت‌انگیز قیمت زمین به‌ویژه در کلانشهرها شده‌است، به‌گونه‌ای که سرمایه‌گذاری برای ساخت و تجهیز سینما، با وجود انواع امتیازاتی که برای تشویق سرمایه‌گذاران تخصیص داده‌می‌شود، فاقد توجیه اقتصادی است. درنتیجه کمبود سالن‌های مجهز علاوه بر محدودیت اکران فیلم‌ها، انگیزه شهروندان را برای تماشای فیلم در سالن‌های قدیمی و نامناسب ازبین برده‌است.(۲)
ب – سخت‌گیری متولیان امر
برخورد سلیقه‌ای و تنگ‌نظرانه با هنرمندان موجب محتاط‌تر شدن آنان و کاهش زمینه‌های خلاقیت شده‌است. گاه بحث بر سر یک یا چند عبارت یا یک صحنه کوچک از فیلم است. این سخت‌گیری‌ها که البته در بیشتر موارد در قالب برداشت‌های شخصی مطرح می‌شود، عرصه را بر فیلمنامه‌نویسان و فیلمسازان تنگ می‌کند. اما مسأله فقط این نیست. ممکن است یک فیلم بعد از طی تمام مراحل اداری و جلب رضایت متولیان امر و راضی کردن تمام اهل‌نظر و دقت، مجوز ساخت و اکران بگیرد، اما در مرحله بعد با دخالت عناصر غیرمسؤول و احساس وظیفه آنان از اکران فیلم جلوگیری شود. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران باید دل شیر داشته‌باشند تا چنین ریسکی را بپذیرند و وارد میدان شوند. همین مسأله باعث می‌شود هزینه خواب سرمایه برای سرمایه‌گذاران و فعالان این عرصه به طرز چشمگیری افزایش یابد. زیرا از مرحله تولد ایده تا اکران ممکن است سال‌ها طول بکشد.
نتیجه این که صنعت ملی سینما با وجود تجربه و استعداد ذاتی و قابلیتی چشمگیر برای رشد و شکوفایی، گرفتار و زمینگیر شده‌است.
متولیان امر می‌توانند با اقداماتی از نوع جلوگیری از اعمال‌نظر افراد غیرمسؤول و افزایش درجه قانونمداری در این عرصه، افزایش تعداد سالن‌های سینما و برچیدن انحصار موجود، کاهش میزان سختگیری‌ها و اعمال سلیقه‌های آن‌چنانی، تلاش برای آشتی دادن دوباره مردم با سینما و … می‌توانند مقدمات شکوفایی این صنعت را فراهم سازند.
چنین اقداماتی حتی اگر با جدیت دنبال شده، و با جابه‌جایی مدیران و مسؤولان متوقف نشود، فقط می‌تواند صنعت ملی سینما را در حدی تقویت کند که بتواند در محدوده مرزهای جغرافیایی کشورمان و در غیاب رقبای توانمند خارجی فعالیت کند؛ و البته گاه‌گاهی هم موجبات مطرح شدن نام این صنعت ملی در عرصه‌های جهانی فراهم آورد. اما به نظر می‌رسد اهمیت این صنعت ملی و جایگاه ویژه آن بیشتر از این سطح است. آیا می‌توان این صنعت ملی را به‌گونه‌ای سازمان داد که بتواند در عرصه تجارت جهانی سینما وارد شود؟ آیا این صنعت می‌تواند با تولید محصولات مشترک با بنگاه‌های موفق جهانی، ورود به بازارهای جهانی را تجربه کند؟
این‌جا می‌توان همان بحث سیاست توسعه صادرات در مقابل جایگزینی واردات را مطرح کرد. تقویت صنعت ملی سینما به‌گونه‌ای که پاسخگوی تقاضای محدود داخلی باشد، در بهترین حالت، یادآور سیاست‌های جایگزینی واردات در قالب مباحث استراتژی توسعه اقتصادی است. اما اگر بتوان این توان و استعداد درونی را به صورت سازمان‌یافته برای حضور در بازارهای جهانی آماده نمود، صنعت ملی سینما می‌تواند مبدل به صنعتی پولساز و درآمدزا باشد. فقط کافی است نگاه‌مان را به این صنعت و توانایی‌های آن تغییر داده، و به آن اجازه پرواز و اوج گرفتن بدهیم.
—————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره سه‌شنبه ۱۴ – ۱۱ – ۹۳ به چاپ رسیده‌است.
۱ – مراجعه کنید به:
ایرانی ها ۹ سال یک‌بار سینما می‌روند
۲ – مراجعه کنید به:
ایران ۶۷۰۰ سالن سینما کم دارد

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.