شعار فقرزدایی و تقابل دو رویکرد *

تورم همراه با رکود و دشواری‌های اقتصادی که جامعه ما طی سالیان گذشته با آن‌ها مواجه بوده‌است، شرایطی را پدید آورده که نه‌تنها دهک‌های پایین درآمدی با مشکلات فراوان معیشتی روبه‌رو شده‌اند، بلکه طبقه متوسط جامعه هم از گزند بحران اقتصادی مصون نمانده‌است. به‌این‌ترتیب درصد قابل‌توجهی از شهروندان کم و بیش با دشواری‌های معیشتی روبه‌رو شده‌اند.
به‌ویژه اعمال تحریم‌های ظالمانه برعلیه کشورمان که با بی‌تدبیری مسؤولان وقت به‌همراه کینه‌توزی قدرت‌های بزرگ شکل گرفت، کار را بر اقشار آسیب‌پذیر سخت‌تر کرد. کاهش فعالیت‌های تولیدی و فرصت‌های شغلی از یک طرف و افزایش قیمت کالاهای وارداتی از سوی دیگر، مانند دو تیغه قیچی برای اعمال فشار بر این گروه‌ها به حرکت درآمدند.
اینک همه مسؤولان و متولیان امر بر این نکته تأکید و باور دارند که برای خاتمه بخشیدن بر این چرخه ویرانگر فقر، باید گامی جدی برداشت. هرچند رویکرد و نوع نگاه آنان متفاوت است.
رئیس‌جمهور در اوایل همین هفته در دیدار با مردم بجنورد، نکته‌ای را عنوان کرد که بلافاصله به تیتر بسیاری از رسانه‌ها مبدل شد و البته برخی رسانه‌ها بنا به ملاحظاتی سعی کردند این مطلب را مسکوت بگذارند. رئیس‌جمهور گفت: “آنان که می‌گویند تحریم‌ها اثری نداشته، از جیب مردم خبر ندارند”.
بدیهی است رئیس‌جمهور در برنامه خود برای رفع مشکلات معیشتی مردم، توجه خاصی به حل مشکلات مربوط به پرونده هسته‌ای و لغو تحریم‌ها دارد، و البته این برخلاف ادعای منتقدان دولت به معنی “گره زدن همه مشکلات به تحریم” نیست. تحریم موجب شده جیب مردم خالی شود، زیرا گردش چرخ اقتصاد کشور را کند کرده، بر شدت تورم افزوده و بیکاری و فقر را گسترش داده‌است. اگر تحریم برداشته‌شود، مقدمات حرکت به سمت رشد و شکوفایی فراهم می‌شود.
درواقع شهروندان را از نظر تأثیری که جریان تحریم بر معیشتشان می‌گذارد، می‌توان به سه دسته طبقه‌بندی کرد: دسته اول از تحریم و آثار اقتصادی آن سود می‌برند. کاسبان تحریم کسانی هستند که در سایه اعمال تحریم، قدرت انحصاری یافته و با برخورداری از انواع رانت‌ها ثروتمندتر شده‌اند. دسته دوم هرچند به‌طور مستقیم از رانت‌های آنچنانی واردات فلان کالا در شرایط تحریم یا همکاری با برنامه “دور زدن تحریم‌ها” بهره‌مند نشده‌اند، اما در سایه ارتباطات با کانون قدرت و یا به دلیل تمکن مالی، در شرایطی هستند که به قول معروف، توپ هم تکانشان نمی‌دهد. مدیران دلاوری که چندین شغل دارند و هم از شرکت الف و هم از شرکت ب پاداش و مزایا می‌گیرند، اقشار مرفه که به درآمدهای میلیاردی دسترسی دارند، نگران تورم ناشی از تحریم نیستند و جیبشان آن‌چنان پر است که کاهش موجودی به‌دلیل اعمال تحریم را احساس نمی‌کنند. اما عموم شهروندان در دسته سوم قرار دارند که نه کاسب و دلال تحریم هستند که از تحریم سود ببرند و نگران روزی باشند که پناهگاهشان یعنی دیوار تحریم فرو ریزد، و نه آن‌چنان ثروت و درآمدی دارند که نگران تشدید تورم نباشند. جمله رئیس‌جمهور محترم را این‌گونه می‌توان تفسیر کرد که آن‌هایی که از جیب مردم بی‌خبر هستند و در مقام سخنوران بی‌درد فریاد برمی‌آورند که تحریم‌ها اثر ندارند، اگر هم خود کاسب تحریم نباشند، حداقل از گروه دوم هستند، و چون هیچ مشکل مالی ندارند و اثر منفی تحریم را در معیشت خودشان نمی‌بینند، فکر می‌کنند تحریم‌ها بی‌اثرند!
اما رویکرد مجلس در برخورد با مشکلات معیشتی مردم، با رویکرد دولتی متفاوت است. طرحی که گروهی از نمایندگان تهیه کرده‌اند و اخیراً به امضای بیش از ۹۷درصد نمایندگان رسیده‌است، براین اساس تدوین شده‌است که دولت با جابه‌جایی منابع مالی و ردیف‌های بودجه، یا حداکثر با قطع یارانه افراد پردرآمد، از ۶میلیون نفر افراد فاقد درآمد جامعه حمایت کند. هرچند اصل حمایت از خانوارهای فاقد درآمد، اصلی مقدس و خدشه‌ناپذیر است، اما روشی که طرح براساس آن بنا شده، به‌ویژه نحوه تأمین منابع مالی، جای بحث دارد که قبلاً در یادداشت مستقلی(۱) به آن پرداخته‌ام. شاید علت حمایت جدی نمایندگان از طرح و ثبت رکورد ۲۸۱ امضا برای طرح، همین قداست اصل حمایت از اقشار محروم باشد.
بااین‌حال نکته جالب‌توجهی که اهمیت بررسی جدی دارد این است که منتقدان اصلی سیاست دولت درباب پرونده هسته‌ای، عمدتاً جزو مدافعان پروپاقرص و هسته اولیه حامیان چنین طرحی هستند. به بیان دیگر همان افرادی که معتقدند دولت به جای تعامل با قدرت‌های بزرگ جهان و رفع تنش در پرونده هسته‌ای به منظور وادار ساختن طرف مقابل به لغو تحریم‌ها، باید میز مذاکرات را ترک کند و نگران تحریم‌های کاغذپاره‌ای نباشد، اینک می‌خواهند از طریق این طرح، مشکل فقر را حل کنند.
به‌این‌ترتیب می‌توان دو رویکرد رقیب برای رفع مشکل معیشتی مردم را بازشناسی و مقایسه کرد: رویکرد دولت این است که تحریم برداشته‌شود تا اقتصاد کشور رشد کند، بیکاری و رکود مهار شود و اقتصاد رونق بیابد. رویکرد نمایندگان منتقد دولت این است که نگران تحریم نباشید، تحریم بی‌اثر است. برای رفع فقر هم همان بودجه مختصری را که صرف پرداخت حق مأموریت کارمندان دولت می‌شود، برای پرداخت مستمری به مستمری‌بگیران کمیته امداد و بهزیستی اختصاص دهید! (۲)
به نظر می‌رسد انگیزه منتقدان دولت برای حمایت جدی و پرسروصدا از طرح ۶میلیون نفر این است که خود را از اتهام بی‌اعتنایی به وضعیت معیشت مردم تبرئه کنند. زیرا آن‌ها به‌عنوان مخالفان اصلی توافق هسته‌ای و مدعیان بی‌تأثیری تحریم بر وضعیت معیشت مردم، متهم به بی‌اعتنایی به دشواری‌های معیشتی همه مردم به‌ویژه اقشار فاقد درآمد هستند.
به‌راستی کدامیک از این دو رویکرد می‌تواند نتیجه‌بخش باشد؟
———————————–
۱ – مراجعه کنید به یادداشت زیر:
تأملی در طرح دوفوریتی حمایت از ۶ میلیون‌نفر
۲ – شاید تصور برخی از منتقدان دولت این است که اگر حق مأموریت کارمندان دولت محدود شود، تیم مذاکره‌کننده ایرانی از ادامه مذاکره با نمایندگان ۱+۵ منصرف شده، و دست از پا درازتر به خانه‌شان بازمی‌گردند و حریم تحریم‌ها از هرگونه تعرضی مصون و محفوظ باقی می‌ماند!
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره ۲۷ – ۳ – ۹۴ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.