خودسرها خودشان صورتحساب را بپردازند *
درباب ابعاد مظلومیت شیخ شهید نمر سخن بسیار میتوان گفت و نوشت. اما بیتردید حمله گروهی خودسر به سفارت عربستان در تهران برگی که نه، فصلی بر کتاب مظلومیت آن شهید افزود. زیرا با این حرکت نسنجیده بهانهای برای مظلومنمایی و تبلیغ برعلیه ایران به دست حاکمان مظلومکش آن کشور و همپیمانانشان افتاد که از خشونت در تهران قصهها بسرایند. و بهاینترتیب، مقدمات فراموش شدن اصل واقعه فراهم شد.
در آذرماه ۱۳۹۰، گروهی خودسر به سفارت انگلستان در تهران حمله کردند، که مقام معظم رهبری بر نادرست بودن این اقدام تأکید کردند. این حمله علاوه بر هزینههای منفی و ابعاد تبلیغی آن، خسارت مادی نیز متوجه کشورمان کرد، و دولت ایران بهناچار غرامت خسارات واردشده را از جیب این ملت مظلوم پرداخت کرد. بهبیان دیگر، این گروه خودسر با اقدام نادرست خود باعث شدند صورتحسابی برای ملت و دولت ایران ارسال شود. اینک این خودسران دلاور دوباره دستبهکار شدهاند تا به بهانه شهادت شیخ مظلوم، صورتحساب دیگری برای ملت ایران دستوپا کنند.
درباب این که انگیزه واقعی بانیان و محرکان اینگونه اقدامات چیست و چه هدفی را دنبال میکنند، فعلاً نیاز به گفتن و نوشتن نیست، و در آینده موضوع روشن خواهدشد. اما آنچه مسلم است، این که چنین اقدامی در شرایط فعلی کشور جز خسارت و هزینه و تیز کردن حربه دشمنان و بدخواهان برعلیه این سرزمین دستآوردی ندارد. بهگونهای که حتی میتوان لبخند رضایت حاکمان مظلومکش سعودی را از همان ابتدای این حرکت خشونتبار دید و قهقهه مستانهشان را شنید.
اما بهراستی چرا مقامات مسؤول اجازه چنین حرکاتی را به این گروه میدهند و چرا برای مهار این اقدامات قابلپیشبینی، کاری نمیکنند؟
با مروری بر مطالب نشریات و رسانهها طی دو روز گذشته، به نتایج مأیوسکنندهای میتوان رسید. منظورم این است که گویی بسیاری از مسؤولان و فعالان سیاسی و رسانهها و سخنوران هنوز درک درستی از صورت مسأله ندارند. یک رسانه “آنوری” که خبر شهادت شیخ مظلوم را همراه با انعکاسات جهانی آن پوشش داده، فقط در حاشیه به “حرکت قابلپیشبینی” گروهی جوان دانشجو در سطح چند سطر میپردازد، تا از یک سو متهم به سانسور نشود، و از سوی دیگر اجازه آگاه شدن مردم از خسارتی که به وجهه کشورمان وارد شده، به مخاطبانش ندهد. یک سخنور مطرح، دیپلماتهای سعودی را “مهمان” میخواند که نباید موردحمله قرار میگرفتند. این سخنور محترم توجه ندارد که مهمتر از مهمان بودن، سفارتخانه از جنس قلمرو آن کشور محسوب میشود و تهاجم به آن اقدامی خصمانه و درسطح نقض مقررات بینالمللی است. سخنور دیگری از اعضای خانه ملت، این اقدام را “غیرقانونی اما طبیعی” توصیف میکند و پیشبینی میکند که چنین اقداماتی بیشتر هم خواهدشد، چون “ملت ایران جانش به لب آمدهاست”.
این سخنوران به وظیفه ملی خود در چنین ایامی آگاهی ندارند، و بهجای دعوت “جوانان غیور” به آرامش و رعایت قوانین و مقررات، و بهجای اعتراض به مسؤولان که چرا اجازه دادید چنین حملهای صورت گیرد، به توجیه کار پرهزینه و خسارتبار خودسران پرداخته و بهگونهای از فشار بر آنان میکاهند. احتمالاً در مرحله بعد هم بر مسؤولان حوزه قضا فشار خواهندآورد که “کاری با این غیورمردان نداشتهباشید و رهایشان کنید.”
اینک زمان آن فرارسیدهاست که یکبار برای همیشه تصمیمی قاطعانه درباب اینگونه اقدامات خودسرانه گرفتهشود. چرا باید یک گروه با تشخیص نادرست خود، حتی اگر تردیدی در احساسات و انگیزه واقعیشان نداشتهباشیم، خسارت بزنند و صورتحسابش به آدرس ملت ایران فرستادهشود؟
مدافعان و حامیان این گروه کمتعداد تندرو، آنان را جوانانی غیور بااحساسات پاک میدانند، که با نیت انجام وظیفه شرعی خود چنین کاری کردهاند. اگر چنین است، که لابد حتماً هم هست، چرا باید خسارت را همه ملت ایران بدهند؟ منظورم فقط خسارت تخریب ساختمان و اموال کشور موردنظر است. والا خسارت فرهنگی این اقدام متأسفانه سرجای خود خواهدبود، بهویژه کمک به مظلومنمایی آلسعود و طلبکار شدنشان.
ازاینرو پیشنهاد میکنم:
۱ – مستقل از هر حکمی که مقامات محترم قضایی درباب این گروه که فقط ۴۰نفرشان دستگیر شدهاند، صادر کنند، باید این افراد بدون مانع و رادع و بهاصطلاح شطرنجی شدن به ملت ایران معرفی شوند، تا مردم فهیم ایران بدانند چه کسانی به عنوان “مردم” دست به اینگونه اقدامات خشونتبار و پرهزینه میزنند. طبعاً کسانی که با هدف انجام وظیفه شرعی وارد میدان شدهاند، از این معرفی برآشفته نخواهندشد.
۲ – دستگیرشدگان که مسؤول خسارت وارده به ساختمان و اموال هستند، خود شخصاً تاوان مالی را به تساوی بپردازند. انصاف نیست که ثواب حمله را این گروه معدود ببرند، اما خرجش را کل ملت از جمله اینجانب بپردازیم! اگر سرانه تاوان هم برای این “عزیزان” سنگین بود، عیبی ندارد، تعدادی دیگر از همراهانشان را معرفی کنند و فرابخوانند تا مبلغ تاوان بین تعداد بیشتری سرشکن شده، و سهم هرنفر کمتر شود. بههرتقدیر از مسؤولان محترم میخواهم به جای تقبل پرداخت این هزینه از جیب ملت ایران و از خزانه، از خود این افراد خسارت گرفتهشود، تا در فاز بعدی اینگونه اقدامات متهورانه و احساسی، اول به فکر نحوه پرداخت خسارت از جیب خود و نه جیب بقیه ملت ایران باشند، و بعد مواد آتشزا به سوی ساختمان هدف پرتاب کنند. حال خسارتی که به وجهه سیاسی و فرهنگی کشور میزنند، بماند برای بعد.
————————–
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره سهشنبه ۱۵ – ۱۰ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی